مديريت مديريت .

مديريت

تاثير تبليغات و شخصيت برند بر تصميم خريد

تاثير تبليغات و شخصيت برند بر تصميم خريد

TMBA
درس : رفتار مصرف‌كننده (دكتر كامبيز حيدرزاده عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي)
صائب شكرگذار-دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه آزاد قزوين-گرايش بازاريابي
زمستان ۱۳۸۹

مقدمه
اين يك عقيده رايج در ميان مديران شركت هاي چند مليتي است كه تبليغات نقش محوري در ايجاد برند بازي مي كند.توسعه و ،يك برند قوي نيازمند تفكر استراتژيك به طوري كه ابزارهاي برند ادراك ارزش وعده داده شده براي مشتريان را انتقال مي دهند و سپس اطمينان حاصل مي كنند كه وعده داده شده عملي مي شود. ساختن يك برند قدرتمند نيازمند تعيين ويژگيهاي منافع ملموسي كه برند با خود حمل مي كند و مزاياي مشتريان از افزوده شدن آن منافع و مزاياي رواني يا احساسي محصول است.اين مفهوم ممكن است براي يك مشتري وفادار تحت عنوان ارزش معني شود.
در بازار انبوه عموما استعداد خرده فروشي به عنوان يك منبع ارزشمند جهت ساختن برند مي باشد به طوري كه كيفيت خدمات ارائه شده توسط خرده فروشان به افتخارات برند افزوده مي شود.ممكن است شركت ها خود را براي بازار انبوه جايگاه يابي كنند به وسيله فراهم كردن تعاملات با مشتريان مهمي كه منافع و ارزش هاي برند را بهينه مي كنند. بحث زير در اين مقاله تاثير شيوه هاي تبليغاتي در توسعه شخصيت برند وتاثير آنها بر رفتار خريد مصرف كنندگان را تجزيه و تحليل مي كند. بحث ها را در اين مقاله پيرامون مسائل مربوط به تبليغات به عنوان محرك هاي برند ، نوع شناسي برند، رابطه شناختي بين رفتار مصرف كننده، ارتباط و ادركات برند مي باشد.اين مقاله همچنين براي هماهنگ كردن پيشنهادات به عنوان مفاهيم مديريتي براي شخصيت برند با در نظر گرفتن متغيرهاي شناختي متقابل رفتار مصرف كننده تلاش مي كند.
كليد واژه: ادراك ، رفتار مصرف كننده ، تصوير برند ، تحقيق تبليغات ، مديريت برند

ارزش ويژه برند در بازار رقابتي
مفهوم ارزش ويژه برند مشتري محور به عنوان اثر تفاضلي (افتراقي) كه شناخت برند بر پاسخ مصرف كننده به فعاليت هاي بازاريابي آن برند دارد تعريف شده است.يك گفته مي شود كه ارزش ويژه برند مشتري محور مثبت (يا منفي) دارد وقتي كه مصرف كنندگان بيشتر (يا كمتر) به فعاليت آميزه بازاريابي برند واكنش مساعد نشان مي دهند، در مقايسه با زماني كه فعاليت بازاريابي يكساني نسبت به يك نسخه فرضي ويا بي نام از محصول و يا خدمت انجام مي شود.واكنش مصرف كننده به فعاليت هاي بازاريابي براي برند رقيب يا يك برند جايگزين مشخص مي تواند معيار مفيدي باشند (به عنوان مثال براي تعيين يگانكي تداعي معاني برند و هزينه فرصت توسعه برند ، به ترتيب).ارزش ويژه برند مشتري محور زماني مفهوم مي يابد كه مصرف كنندگان با برند اشنا باشند و برخي تداعي معاني هاي مطلوب و منحصر به فرد با برند در حافظه داشته باشند.
مصرف كنندگان فقط يك تصوير از يك برند دارند، كه توسط دارايي هاي برند در اختيار شما مي باشد: نام ، سنت ، بسته بندي ، تبليغات ، وضع ارتقاء ، قيمت گذاري ، پذيرش تجارت ، نظم و انضباط نيروي فروش ، رضايت مشتري ، الگوهاي تكرار خريد ، و غيره ايجاد شده .واضح است كه برخي از دارايي ها براي بازاريابان محصول نسبت به بازاريابان خدمات مهمتر هستند ، و بالعكس. كيفيت و قيمت به عنوان مفاهيم جدا از هم در ذهن مصرف كنندگان وجود ندارد و مرتبط(وابسته به هم) هستند.تحقيقات نشان داده اند كه تخفيف هاي زياد سبب مي شود كه مصرف كنندگان به اين كه چيزي اشتباه است اعتقاد پيدا كنند. تنزيل مكرر خدمات كاهش مي دهد ارزش برند را به دليل يك عكس العمل تقريبا ناخودآگاه توسط صرف كننده زيرا كه معتقد است كيفيت نيز كاهش يافته است.برند سپس تنها در يك معامله خريداري مي شد.اين مقاله تلاش مي كند براي كشف مكانيسم هاي مختلفي كه كمك مي كند به ساختن شخصيت برند از طريق ارتباطات بازاريابي مانند تبليغات ، دهان به دهان و غيره.
ارزش ويژه برند و رابطه مشتري
ارزش ويژه برند قدرتمند اجازه مي دهد تا شركت ها بهتر مشتريان را حفظ كنند، به نيازهايشان با اثربخشي بيشتر رسيدگي كنند ، و سود(منافع) را افزايش دهند.ارزش ويژه برند مي تواند با پياده سازي موفق و مديريت تلاش بازاريابي ارتباطي مداوم به وسيله ارائه ارزش به مشتري، و گوش دادن به نيازهاي آنان افزايش يابد.بي توجهي به نكاتي كه رابطه برند-مشتري ارائه نموده در بازار و به كار نگرفتن اين منافع و خوش بيني كه به اينكه رابطه يقينا در دراز مدت ايجاد خواهد شد منجربه شكت مي شود.ايده اصلي برند ممكن است بين مشتري كامل و احتمالي قرار داشته باشد، اما مجموع كلي ايده برند يا ادراك ريشه در تجربيات مشتريان با برند خود و همه پيغام هايش و تعاملات و مانند آن دارد.در بازار يك برند برحسب ارزش ويژه بالايش، يك برند قوي در نظر گرفته خواهد شد.ارزش ويژه برند بالاتر خواهد بود اگر وفاداري، آگاهي، كيفيت ادراك شده ، روابط كانال قوي و تداعي معاني برند نيز بالاتر باشند. ارزش ويژه بالاي برند مزاياي رقابتي بسياري را براي شركت فراهم مي كند. ارزش ويژه برند ممكن است به عنوان بالاترين ارزش پرداخت شده براي برند در جريان(طي)خريد-پرداخت بديهي باشد. اين مفهوم ممكن است به عنوان ارزش افزوده يك كسب و كار بالاتر از ارزش دارايي هاي فيزيكي آن به سبب جايگاه بازار به دست آمده توسط برند و توسعه پتانسيل برند تعريف شود. (Tauber ,1998).

تشخيص شخصيت برند

شخصيت برند يك مفهوم جذاب و خوش آيند در بازاريابي امروز است.آكر(Aaker) آن را به عنوان يكي از ابعاد هسته اي هويت برند و اتفاقا به عنوان نزديكترين متغيربه فرآيند تصميم گيري مصرف كننده براي خريد توصيف كرده است. ايده شخصيت واكنشي است به گرايش به ارزش روابط شخصي در جامعه معاصر. آن همچنين به اين ايده كه روابط در زندگي اجتماعي مهم هستند، اشاره دارد.برحسب سلسله مراتب نياز هاي مازلو،آن تلاش مي كند تا محصولات خود را به سطوح بالاتري از رضايت نياز، مثل تعلق ، عشق و اعتماد به نفس بالا ببرد. شخصيت برند در روش هاي مختلف و با ابزارهاي مختلف آفريده شده است.به هر حال ، هميشه ايجاد(آفريدن) شامل ارتباطات فعال همراه شركت است: شخصيت بايد منتشر شود تا زنده بماند. تحقيقات ارزش ويژه برند تلاش براي مطرح كردن يك ارزش به اتكاء يك برند در بازار است به همان شكلي كه سهام / انبارها ارزش شركت در چشم سرمايه گذاران است.در واقع، تحقيقات ارزش ويژه برند نشان داده اند كه اين دو با يكديگر رابطه دارند — رشد در ارزش ويژه برند با رشد ارزش سهام، و همچنين فروش ها، سود ها، قيمت حق بيمه و رضايت كارمندان ارتباط دارد(همبستگي دارد). تحقيق ارزش ويژه برند دو عنصر دارد:

نقشه برش نما(نمودار) برند-جايي كه برند و رقبايش با مجموعه اي از ارزش ها و ويژگي ها نمايش داده مي شوند.شاخص ها معمولا در مدل ثابت هستند، اما ويژگي ها ممكن است خاص آن برند يا طبقه باشند.
مدل تبديلي-جايي كه مدل درجه قوت يا آسيب پذيري كه شما بر مبناي مشتريانتان در رابطه با رقابت داريد ارزيابي مي كنند.

تبليغات به عنوان يك محرك برند

تبليغات به شدت در روند ايجاد شخصيت براي برند استفاده مي شود. اين منطقا از اين واقعيت كه شخصيت هاي برند براي ايجاد تداعي معاني برند مفيد هستند نتيجه مي شود. تداعي معاني هاي برند بر مرحله ارزيابي جايگزين ها در مدل هاي رفتاري خريد مصرف كنندگان اساسي تاثير گذار است. در اين مرحله، و براي اين اهداف، تبليغات موثر ترين ابزار ارتباطي در نظر گرفته مي شود.شايد مشهود ترين و شناخته شده ترين راه براي ايجاد شخصيت براي برند استفاده از تاييد كننده مشهور است. قهرمانان عمومي، افراد ورزشي، ستاره هاي موسيقي پاپ و ستارگان سينما استخدام مي شوند براي قرض(اجاره) دادن شخصيتشان به يك برند براي يك مدت طولاني و اين عمل كماكان در حال رشد است. با اين حال، اساسا تمامي تبليغات تاثيرگذارند بر شخصيت برند، نه فقط هنگامي كه يك ستايش (تاييد) كننده استفاده مي شود. در فرايند ايجاد شخصيت، در مراجعه به تبليغات و بازاريابي، روش هاي ارتباطي به طور گسترده براي ايجاد شخصيت برند مورد استفاده قرار مي گيرند. بسياري از محققان از جمله اردوغان و بيكر يافتند كه برندها حساس هستند به ارتباطات و مراجعي كه رفتار مصرف كننده را تسريع مي كنند. ممكن است در برخي از مطالعات مشاهده شود كه يك مدل كلي از تبليغات با يك مدل از ايجاد شخصيت براي برند يكپارچه شده است. بر اساس آن مدل يك تعدادي از پيشنهادات از طريق تجزيه و تحليل نقش شخصيت برند در ايجاد ارزش ويژه برند مشتق و ارائه شده اند، در نتيجه ارتباط موضوعي هسته اي است و به يكي از پر اهميت ترين موضوعات تبديل شده است.
مديريت برند براي استفاده از وسايل بازاريابي وفاداري جديد توسعه داده شده است. بالديگنر و رابينسون (۱۹۹۶) مشاهده كرده اند كه، مديران برند تبليغات انبوه رسانه اي خود را با ارتباطات مستقيم، از طريق روش هاي مستقيم و تعاملي ايجاد و حفظ مصرف كنندگان وفادار تكميل مي كنند. با اين حال، به طور همزمان، مديران تجاري با تهديدهاي بيشترمارك هاي خود، به خصوص به واسطه واكنش هاي رقبا رودر رو مي شدند. وفاداري برند مي تواند مزاياي بازاريابي از جمله كاهش قابل توجه هزينه هاي بازاريابي ، اهرم تجاري بيشتر(بزرگتر) ، مقاومت مصرف كنندگان وفادار به پيشنهاد هاي رقبا، و سود بالاتر را ثمر دهد. اولويت براي راحتي كار، چيز تازه، شانس برخوردار بودن و مجموعه رفتارهاي خريد تنها برخي از دلايل اين هستند. رويكرد جديد براي اندازه گيري، تجزيه و تحليل و پيش بيني ارزش ويژه برند در بازار محصول تعريف مي كند ارزش ويژه برند را در سطح شركتي به عنوان سود افزايشي به دست آمده در هر سال توسط برند در مقايسه با يك برند مشابه با محصول و قيمت مشابه ولي با حداقل تلاش هاي ايجاد برند. در سطح مشتري، آن تفاوت بين يك احتمال كلي انتخاب شخصي مشتري براي برند و احتمال انتخاب او براي محصول صرفا مبتني بر فشار در دسترس بودن و آگاهي تعيين مي كند. اين رويكرد سه منبع ارزش ويژه برند را در نظر مي گيرد – آگهي برند، ويژگي تعصبات قوه ي ادراك و ترجيحات بي نشان- و نشان مي دهد چه مقدار هر يك از اين سه منبع براي ارزش ويژه برند كمك مي كنند(شركت دارند). علاوه بر اين، روش پيشنهادي تاثير ارزش ويژه برند را بر افزايش مقبوليت برند تركيب مي كند. اين روش امكانات تحليل شرط و جزا را براي پيش گويي اثرات احتمالي روش هاي جايگزين براي افزايش ارزش ويژه برند را فراهم مي كند.
روابط بين شخصيت مصرف كننده و شخصيت برند
مصرف كنندگان اغلب با اعطاء ويژگي هاي شخصيتي به برندها براي آنها جنبه هاي انساني قايل مي شوند، و بازاريابان اغلب اين ادراكات را با جايگاه يابي برند ايجاد يا تقويت مي كنند. ويژگي هاي شخصيتي برند معناي نمادين يا ارزش احساسي فراهم مي كند كه مي تواند به ترجيحات برند مصرف كنندگان كمك كند و مي تواند پايدارتر از ويژگي هاي عملكردي باشد. جايگاه يابي موفق شخصيت يك برند در يك رده محصول نيازمند مدل هاي اندازه گيري است كه قادر به تفكيك كردن ويژگي هاي شخصيتي منحصر به فرد يك برند از آن ويژگي هايي كه وجه مشترك همه نام هاي تجاري درآن رده محصول است باشد.مصرف كنندگان درك مي كنند يك برند را با ابعادي كه نوعا از شخصيت افراد مي گيرند، و تعميم مي دهد آن را به حوزه برند ها. ابعاد شخصيت برند با تعميم ابعاد شخصيت انساني به حوزه برندها تعريف شده است.

ويژگي هاي شخصيتي در برند
ويژگي هاي شخصيتي انساني توسط عوامل چند بعدي مانند رفتار فردي، ظاهر، نگرش و اعتقادات، و خصوصيات دموگرافيك مشخص مي شود. بر اساس نظريه صفت، مشاهده مي شود كه پنج بعد شخصيتي پايدار وجود دارد، همچنين اين ابعاد شخصيت انسان را ”پنج بزرگ” ناميدند. Batra et al. 1993)) ”پنج بزرگ” ابعاد شخصيت انساني برون گرايي / درون گرايي ، سازگاري ، آگاهي (هوشياري)، ثبات عاطفي(استواري هيجاني) ، و فرهنگ هستند. بر اساس اين ابعاد شخصيت انسان ،آكر ابعاد جديد : ”پنج بزرگ” مربوط به نام هاي تجاري را شناسايي كرد .اينها صداقت،هيجان،شايستگي،پيچيدگي(دلفريبي)،و نا همواري(پستي و بلندي) هستند.اين الگو نشان مي دهد كه اين ابعاد شخصيتي برند ممكن است به روش هاي مختلف بر اولويت مصرف كننده به دلايل مختلف عمل كنند يا تاثير بگذارند. صداقت، هيجان، و شايستگي بخشي ذاتي از شخصيت انساني را نشان مي دهند در حالي كه پيچيدگي و ناهمواري ابعادي از تمايلات فردي هستند. از اين رو، گزاره زير در نظر گرفته شده است به عنوان نام هاي تجاري آشناي مشتريان كه شباهت دارد به شخصيت خودشان و نشان داد نزديكي واژه هاي روان شناختي و ويژگي هاي عاطفي(هيجاني).
برندها بر تصميمات مصرف كننده براي خريد در هر يك از روش هاي فوق، يا از طريق تركيبي از آنها تاثيرمي گذارند.تداعي معاني برند-شخص همچنين مي تواند ماهيت شخصي بيشتري داشته باشد.برندها مي توانند با مردمي كه استفاده مي كنند يا استفاده كرده اند از آن برند خاص تداعي شوند، به عنوان مثال دوست نزديك يا يكي از اعضاي خانواده. همچنين، برندهاي دريافت شده به عنوان هديه نيز مي تواند تداعي معاني شودند با شخص به واسطه آن كسي كه از او هديه را دريافت كرده است. اين تداعي معاني هاي شخصي براي جان بخشيدن برند به عنوان يك وجود داراي حياط(موجود زنده) در اذهان مصرف كنندگان به كار مي رود. شخصيت برند مارلبورو يك مثال خوبي از نحوه اي است كه يك شركت درك مي كند و تركيب مي كند عناصر جسمي(فيزيكي) و احساسي را كه درخواست تجديد نظر به مشتريان خاص كه زندگي مي كنند و يا دوست دارند كه سبك خاصي زندگي كنند. محصولاتي مانند كارت هاي اعتباري طلايي، ساعت ها يا آيتم هاي پرستيژي كمك مي كنند به مردم براي ابراز خودشان به ديگران با نشان دادن اينكه آنها متفاوت هستند و به چيزهايي دست يافته اند. آنها به عنوان الحاقي هاي شخصيت عمل مي كنند، بنابراين آن واقعا ”خيالي” است، و كليد مديريت و توسعه برند درك روشن از منافعي است كه مشتري در جستجوي آن است.بپرسيد از مشتريان چه چيزي به ذهنشان مي آيد وقتي كه آن ها نام برندهاي بزرگي مانند بي ام و و گوسي را مي شنوند، آنها با ليستي از ويژگي ها كه فراتر مي رود از جنبه هاي ملموس فيزيكي محصول و تحويل پاسخ خواهند داد، اما اگر يك كلمه وجود داشته باشد كه به ارمغان آورد همه اين چيزها را با هم در ذهن مردم، اين كلمه ارزش است. بارها و بارها، تحقيقات نشان داده اند كه نيروي محركه واقعي پشت رهبري بازار ارزش درك شده است- نه قيمت يا ويژگي هاي ذاتي محصول. تا زماني كه يك برند به مشتري يك ارزش درك شده برتر را ارائه مي كند، عملكرد خوب بازار را به دنبال خواهد داشت، كه باعث ثبات(سازگاري) يك ويژگي بسيار مهم رفتار برند مي شود. از اين رو اين ممكن است كه ترويج روابط مصرف كنندگان با برندهايي كه در شيوه زندگي ، جنسيت ، سن ، سوابق تحصيلي ، ارزشهاي اجتماعي و فرهنگ درگير است، بيان شود.
برندها و دانش متعارف(شناخت قراردادي)
برندها يي موفق هستند كه مردم آنها را به محصولات معمولي ترجيح مي دهند. علاوه بر عوامل رواني اشاره شده پيش از اين، برندها به مصرف كنندگان معنايي را مي دهند كه به موجب آن آنها ميتوانند انتخاب و قضاوت كنند. بر اساس اين تجربيات، پس مشتريان مي توانند در انتخاب برندها به استانداردهاي تضمين كيفيت و خدمات تكيه كنند، كه باعث كاهش ريسك شكست در خريد مي شوند. جهان امروز با تكنولوژي پيچيده تر شناخته شده است، و اين مي تواند بسيار گيج كننده باشد براي مردمي كه متمايل نيستند به تكنولوژي. برندها مي تواند نقش مهمي در اينجا با ارائه سادگي و اطمينان آفريني، ارائه سريع، راهنماي روشن براي تنوع محصولات رقابتي و كمك به مصرف كنندگان براي دسترسي بهتر، و تصميمات سريعتر بازي كنند. شرح داده جان بخشيدن را به عنوان يكي ديگر از روند هاي مكانيزمي كه به طور مستقيم توضيح مي دهد راه هاي خاصي را كه نيروي حياتي برند را مي توان متوجه شد. با گذشت زمان، شخصيت سخنگويان به برند تسري داده مي شود. بديهي است كه، اين جنبه كمتر تحت كنترل بازاريابان است. به طور غير مستقيم، شخصيت برند با تمام عناصر آميخته بازاريابي ايجاد شده. نشان مي دهند كه شخصيت يك برند در طول زمان توسط تمام اجزاي اصلي آميخته بازاريابي ايجاد مي شود.
گونه شناسي روابط برند
يك رابطه بين برند به شخص و مشتري وجود دارد، كه مشابه به رابطه بين دو نفر است. شخصيت برند عمق، احساسات و تمايل به ارتباط را فراهم مي كند. ارتباط دوستانه مي تواند شخصيت هاي بسيار متفاوت برند را درگير كند. برخي از دوستان سرگرم كننده و بي ادب هستند.سايرين جدي و مورد احترام هستند. سايرين قابل اعتماد و بي تكلف هستند. با اين حال ديگراني راحت براي نزديك بودن هستند. تمركز بر رابطه دوستي به جاي شخصيت برند مي تواند محدوده و انعطاف پذيري بيشتر در اجراي هويت برند اجازه دهد. تمركز، بيشتر بر ادراكات مصرف كننده، نگرش ها، و رفتار نسبت به برند است؛ نگرش هاو ادراكات از خود برند پشت درهاي بسته سازمان پنهان است. با اين حال رابطه با فرد ديگر با آنچه كه آن شخص فكر مي كند درباره شما عميقا متاثر است. به طور مشابه، رابطه برند – مشتري خواهد داشت يك شريك فعال در هر پايان، برند بعلاوه مشتري. بنابراين كاوش داده ها و تنظيم كردن فرضيه در مورد انواع روابطي كه وجود دارد ضروري است.در مرحله بعد(دوم) ممكن است پاسخ دهندگان به طبقات(رده هاي) ارتباطي بر اساس گروه بندي هاي رابطه فرض شده تخصيص داده شوند. در اين روند، گونه شناسي رابطه تصفيه شده است. سپس روابط به مشخصات فرمول بندي مي شوند ، و كدگذاران پاسخ دهندگان به آن روابط را طبقه بندي مي كنند. سپس گروه ها شكل داده مي شوند. اغلب رابطه ها به دوست داشتن، دوست نداشتن و قسمت هاي(خنثي)بخش هاي بي طرف گروه بندي مي شوند. اين بحث نشان مي دهد كه سرمايه گذاري بيشتر در روابط مصرف كننده-برند وفاداري بيشتر در محيط رقابتي را به همراه دارد.
نوع ارتباطي كه مشتريان با برند بر اساس سطوح وفاداري دارند يك پارامتر بسيار قابل توجهي براي بازاريابان است. دانكن اشاره مي كند كه هر يك از روش هاي نسل جديد بازاريابي شامل (مشتري محوري) مشتري، محرك هاي بازار، وارونه، بازاريابي يك به يك(نفر به نفر)، بازاريابي داده محور، بازاريابي رابطه اي، بازاريابي يكپارچه ،و ارتباطات بازاريابي يكپارچه كه تاكيد دارد بر ارتباط دو طرفه از طريق گوش دادن بهتر به مشتريان و ايده آن ارتباطات قبل، در طي و بعد از معاملات كه مي توانند بسازند و يا نابودكنند روابط تجاري مهم را متمركز شده است. راهي كه مصرف كنندگان درك مي كنند برندها را يك كليد تعيين كننده روابط بلندمدت مصرف كننده تجارت است. بخش بزرگي از ادراك برند مصرف كننده به دست آمده تحت شرايط درگيري كم و بنابراين توسط مغز مصرف كننده آگاهانه پردازش نشده اند. اين چنين تداعي معاني هايي تمايل دارند به ذخيره شدن در واژه هاي استعاره ها، آنها به تراكم در خوشه ها تمايل دارند.
شخصيت برند داراي ويژگي هاي محصول، تصوير شركت و ويژگي هاي برند حاصل از دو متغير ديگر است. نيازهاي مشتري، ارزش استفاده درك شده همراه با محصول، و متغيرهاي نگرش مشتري هسته شخصيت مشتري را شكل مي دهد. رابطه بين شخصيت مشتري و برند سه بعد — قوي، متوسط و ضعيف دارد. حفظ رابطه قوي منجر مي شود به توسعه وفاداري در حالي كه پيوندهاي ضعيف ارتباط گسسته را شكل مي دهند. بعد متوسط متعلق به ترويج ريسك(خطر) سوئيچ كردن برند به دليل عدم اطمينان تصميم مصرف كننده براي به دست آوردن ارتباط با برند است.

تاثير رسانه ها در توسعه رابطه برند
شخصيت برند اشاره دارد به جنبه احساسي تصوير برند. اين به وسيله تمام تجربيات مصرف كنندگان با يك برند ايجاد شده است، اما تبليغات نقش عمده اي در ايجاد شخصيت بازي مي كند. در نهايت برندهاي موفق اين فرصت را دارند كه جايگاه هاي رهبري برند را به دست آورند. اغلب اين در تبليغات به عنوان يك محرك برتري محصول بيان شده و آن هنگامي كه اغلب مصرف كنندگان ترجيح مي دهند رهبر بازار را به دليل اينكه آنها فرض ميكنند كه آن بهتر است عملي مي شود. موقعيت هاي تجاري قوي مي تواند بر روي هر چيز پايداري ساخته شود، از جمله تصاوير و يا به سادگي بزرگترين فروش. پيام بايد به طور مداوم در تمام طرح هاي بازاريابي ارائه شود. دو عنصر مركزي شخصيت هاي برند وجود دارند : نوع مزاياي ارائه شده توسط برند و نوعي كه مصرف كننده به آنها ارزش خواهد داد. تبليغاتي كه نشان مي دهند تنها(خصوصيات- ويژگي هاي) محصول را براي جذب مصرف كننده عقلاني تلاش مي كنند. معمولا تمركز به پيشنهاد فروش منحصر به فرد يا يك ايده فروشي خواهد بود كه بتواند متمايز كند برند را از رقبايش. مشاهده شده است كه مصرف كنندگان فكر خواهند كرد توصيفاتي مانند لذت مفرح-محبت آميز، لذت. علاوه بر اين، هر كس چيزي را مي خواهد كه تصوير خود را بتواند منعكس كند و يا بهبود دهد؛ شخصيت برند كه ايجاد شده و درك شده است از طريق تبليغات تبديل شده به يك دغدغه اساسي در تصميم گيري هاي خريد ما. تبليغات تصويري احساسي از برند ايجاد مي كنند و همبسته هاي متعلق به شخصيت برند عمق- احساسات و ميل به ارتباط فراهم مي كنند. بدين گونه شخصيت برند مي تواند يك برند را جذاب تر و به ياد ماندني تر كند و آن را به يك وسيله براي ابراز هويت مشتري تبديل كند. با در نظر گرفتن بحث بالا مي توان مشخص كرد كه تبليغات يا ارتباطات بازار كمك مي كند به ساختن شخصيت برند محصول زماني كه مصرف كننده ويژگي هاي انساني به محصولات مرتبط مي كند.

نايل شدن به برند
صداي ” يك برند” بخشي از وعده و تجربه يك برند است. مشتريان صدا را در سيستم هاي خدمات اوتوماتيك(خودكار) ، در خرده فروشي ها، در رسانه ها و جاهاي ديگر مي شنوند. لحن، محتوا و تفاوت هاي ظريف از صدا بسيار مهم هستند. معنا يا درك كاربر درباره محصول نيز يك منبع مهم ديگر از ايجاد شخصيت برند در تبليغات يا هر نوع ارتباط رسانه اي ديگر مي باشد. ارتباطات معاني محصول- تصوير ادعا شده محصول را نشان مي دهد. با وجودي كه تعريف تبليغات از يك ديدگاه ماورايي بيان مي كند كه كه تبليغات نشان مي دهند تصوير محصول واقعي را، تبليغات نشان مي دهند محصول را تنها زماني كه هماهنگي بين تصوير واقعي و ادعا شده از محصول وجود دارد. سخنگو يا مرجع در تبليغات مستقيم ترين راه را براي ايجاد رابطه با مصرف كنندگان وساختن پل بين برند و ذهن مصرف كننده فراهم مي كند. اين فرآيند تركيب مصرف كننده با برند است كه منجر به رفتار پوياي برند در بازار كوتاه مدت و بلند مدت مي شود. عملكرد كليدي تبليغات برقراري ارتباط برند و وعده ايست كه مي تواند به مشتريان تحويل داده شود. تبليغات محصول داراي دو بعد است – نشان دادن وعده هاي اصلي محصول و ايجاد شخصيت مصرف كننده با انتقال صفات شخصيتي. اين روند افزايش مي دهد ارتباط مشتري –برند را. تجسم شخصيت برند از طريق تبليغات و يا ارتباطات بازار زماني عملي است كه مطابقت بين شخصيت محصول تبليغ شده و مشتري وجود داشته باشد.
رابطه مصرف كننده-برند تابعي پس از خريد توسط مشتري در فرصت مناسب تحقق مي شود. فرصت ممكن است نتيجه شود از طريق اجزاي بازاريابي مانند در دسترس بودن، طرح هاي مالي براي خريد و خدمات قبل و بعد از فروش. وجود دارند مدل هايي كه دنبال همان گونه استدلالات هستند كه ورودي، تحول، و خروجي وجود دارد. ورودي مدل اشاره دارد به مواجهه با تبليغات، تحول اشاره دارد به پردازش تبليغات، و خروجي اشاره دارد به پاسخ هاي تبليغات. برندگذاري با ادراكات مشتري و رفتار هاي زمان خريد آنها مرتبط است؛ اين مشخصه يك محصول، طراحي گرافيك، شركت يا يك رده نيست. در برندگذاري واژه ” رسانه ” اشاره دارد به ابزارهاي ارتباطي مانند روزنامه ها، مجلات، راديو، تلويزيون، بيلبوردهاي تبليغاتي و پست مستقيم. تبليغ كنندگان از رسانه براي انتقال پيام هاي بازرگانيشان به مخاطبان هدف خود استفاده مي كنند،و رسانه وابسته است به درجات متفاوت درآمدهاي تبليغاتي براي پوشش هزينه عمليات آنها.

مفاهيم مديريتي
درك تنوع فزاينده و پيچيده ي عوامل اساسي موثر بر ارتباطات بين برندها و روابط مشتري از عوامل حياتي براي پژوهشگران آتي و دست اندركاران مي باشد. در اين زمينه اهميت مديريتي موضوع به نظر مي رسد آشكار است.تبليغات بمراتب مهمترين ابزار ارتباطاتي در بازاريابي است، و با هر تبليغاتي شخصيت برند ساخته مي شود. درك اينكه چطور شخصيت برند در ذهن مصرف كنندگان ايجاد شده براي استفاده موثر از ابزارهاي بازاريابي شركت ضروري مي باشد. مديريت اثربخش برند، فراگير شدن شخصيت برند در رسيدن به اهداف كلي شركت يعني رضايتمندي، وفاداري ، و سودآوري خيلي مهم است. اثربخشي رسانه در اشاره به شخصيت برند و پاسخ مشتري به برندها براي ايجاد استراتژي هاي بلند مدت مطالعه شده بود. اثربخشي هر تبليغ را مي توان در دو سطح متفاوت اندازه گيري كرد: قبل از درج و بعد از درج تبليغات در رسانه ها همراه با برنامه هاي آگاهي دهنده ي برند براي تاثير موثر ارتباطات بر مشتريان.
تبليغات را مي توان به عنوان يك سرمايه گذاري در برندها كه توليد درآمد فروش اضافي مي كند، توصيف كرد. كشش برند با اثربخشي تبليغ مرتبط است. شركت ها براي واكنش هاي شناختي سريع مشتريان ممكن است، ارائه تبليغ در ابعاد جذاب تر را انتخاب كنند. شركت هاي متعددي در اروپا ظهور كردند با رويكردهاي ساخت برندجايگزين و بطوريكه در انگلستان برند نستله از طريق برنامه هاي تلويزيوني كه چگونگي پخت غذاي ايتاليايي را به انگليسي ها مي آموخت شهرت يافت. به طور مشابه، بادي شاپ اقدام به توسعه وفاداري مشتري از طريق ايجاد ارتباط درعلل زيست محيطي و اجتماعي نمود. اگرچه، به طور كلي شناسايي يك بازار مناسب و شروع يك ارتباط معني دار با استفاده از محتواي مناسب و سرگرم كننده يك تاكتيك بيشتر فوتي و فوري براي ايجاد مشتريان وفادار است.
همچنين برندهايي موفق هستند كه مردم آنها را بر محصولات معمولي ترجيح مي دهند. علاوه بر عوامل رواني كه قبلا اشاره شد، برندها به مشتريان توانليي هايي مي دهند كه به موجب آن مشتريان مي توانند انتخاب و قضاوت كنند. بر اساس اين تجربيات، مشتريان مي توانند در انتخاب برندها به استانداردهاي تضمين كيفيت و خدمات تكيه كنند، كه ريسك ناشي از شكست در خريد(خريد محصول معيوب) را كاهش مي دهد. جهان امروز با تكنولوژي پيچيده توصيف شده، و اين مي تواند براي مردمي كه نا آشنا هستند با تكنولوژي بسيار گيج كننده باشد. برندها در اينجا مي توانند نقش مهمي را بازي كنند با ارائه سادگي و اطمينان، ارائه سريع، راهنمايي روشن براي تنوع محصولات رقابتي و كمك به مصرف كنندگان براي رسيدن به تصميمات سريعتر و بهتر.

نتيجه گيري
قدرت و صلابت يك برند ريشه در ارزش هاي اكتسابي آن كه از طريق ويژگي هاي ملموس مانند وابستگي نام برند و مزاياي مربوط به آن است، دارد. معمولا مصرف كنندگان برند را درك مي كنند از طريق ابعادي كه از شخصيت افراد مي گيرند و به قلمرو برندها تعميم مي دهند. ابعاد شخصيت نام تجاري با گسترش ابعاد شخصيت انساني به حوزه ي برندها تعريف شده است. ايجاد شخصيت برند شامل ارتباطات فعال شركت است و نياز دارد كه براي تنوع چرخه عمر برند تنظيم گردد. از اين رو، يك شركت ممكن است در فرايند ايجاد شخصيت موثر برند براي اشاره به صداقت، هيجان، شايستگي، و پيچيدگي، ازاستراتژي هاي جذاب تبليغاتي براي مشتريان استفاده كند.
ارزش ويژه برند مشتري محور اجازه مي دهد تا شركت توابع متفاوتي از آميخته بازاريابي مطلوب را استخراج كند و ارزش ويژه قوي برند به نگهداري مشتري و نيز كاهش ريسك سوييچينگ ناگهاني برند كمك مي كند. به طور عمده رابطه بين برند و مشتري توسط متغيرهاي روانشناسي كه مي تواند توسط نزديكي و دوري از شخصيت هاي برند و مشتري اندازه گيري شود كنترل شود.در آخر مي توان بيان داشت كه كليد اثربخشي رابطه بلندمدت با مشتريان مديريت بينش هاي ادراكي مصرف كنندگان از برندها است.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت: ۰۷:۲۸:۵۷ توسط:مديريت موضوع:

خريد آني چيست؟

خريد آني چيست؟
هرچند ، در نگاه اول خريد آني يك مفهوم ساده و آسان به نظر مي آيد. اما يك مفهوم پيچيده و چندوجهي مي باشد (Beatty and Ferrell, 1998, Verplanken and Herabadi, 2001, Harmancioglu et al., 2009). يكي از بيشترين تعاريف پذيرفته شده از خريد آني ،از راك مي باشد (۱۹۸۷: ۱۹۱) كه بدين شرح است كه ،خريد آني رخ مي دهد ، هنگامي كه مصرف كننده يك ميل مزمن ، اغلب قدرتمند ، ناگهاني براي خريد بي درنگ چيزي را تجربه مي نمايد.
نويسنده همچنين مطرح نمود كه اين ميل مجموعه موارد مربوط به خوشي/لذت و دربردارنده هيجانات شديد است.

جانز و همكارانش (۲۰۰۳) سه خصوصيت اصلي خريد آني را شناسايي نمودند: بدون قصد يا ناخواسته ، بدون تفكر ، فوري يا بي درنگ .بدون قصد ، اشاره دارد به موقعيتي دارد كه مصرف كننده به طور فعال در جستجوي براي محصول نيست اما محصول را در دوره خريد، خريداري مي كند.در اينجا مقدمتا لازم است دو طبقه خريد بدون قصد مورد توجه قرار گيرد: خريدهاي يادآوري شده خريدهاي يادآوري نشده.خريد يادآوري شده هنگامي كه مصرف كننده ، يك محصول را مشاهده نمايد اتفاق مي افتد و مشاهده به عنوان يك فعال كننده خريد يا به عبارتي تلنگرخريد با يادآوري اينكه محصول درخانه تمام شده است و مصرف كننده محصول را نياز داشته و آن را بايستي خريداري كند عمل مي كند .(Stern, 1962) نويسنده اين نوع خريد را به عنوان يك نوع از خريد آني مورد توجه قرار داده بود. ديدگاهي كه توسط ادبيات حاضر رد شده است (e.g. Beatty and Ferrell, 1998). اين نويسندگان به طور ويژه اثبات نمودند كه خريد آني يك خريد يادآوري نشده ، مي باشد. دومين خصوصيت يعني عدم تفكر دلالت دارد بر، فقدان ارزيابي مشتري در خصوص محصول و بي زاري از تفكردرمورد نتايج بلند مدت (Rook, 1987) و تنها با اغماض ، انجام ارزيابي نتايج كوتاه مدت در ذهن (Wittmann and Paulus 2008, Dawson and Kim, 2009). سومين خصوصيت مربوط است به فوريت خريد به طور مثال دوره زماني بين محرك ديدن محصول و در نتيجه خريد محصول خيلي كوتاه است (Lee and Kacen, 2008). خريد آني يك عمل سريع است يعني تمايل مصرف كننده به خريد محصول تقريبا بلافاصله بعد از مشاهده نمودن محصول بدون بكارگيري تفكر زياد (Rook, 1987).

ورپلانكين و هرابادي (۲۰۰۱) ، دو جنبه اصلي از خريد آني را شناسايي نمودند.اولين جنبه ارتباط دارد با ، فقدان برنامه ريزي و تفكروتامل . همانطور كه قبلا بحث شد. خريد آني اصولا يك خريد فاقد برنامه ريزي و دربردارنده فقدان ارزيابي از جانب خريدار است .(Rook, 1987) اصولا آنچه خريد آني از خريد برنامه ريزي متمايز مي سازد ، كيفيت و كميت اطلاعاتي است كه قبل از اينكه خريد انجام گيرد، تجزيه وتحليل مي شوند.و زماني كه بين مشاهده نمودن يك محصول و خريد آن بكارگرفته مي شود(Lee and Kacen, 2008) . اين استدلال صورت گرفته است كه زمان بكارگرفته شده براي يك خريد آني در مقايسه با ديگر خريدهاي برنامه ريزي شده ، اندك مي باشد، زيرا مقدار كمتري از اطلاعات توسط مصرف كننده پردازش مي شوند و همچنين ،هيچ گونه ارزيابي پيامدهاي بلند مدت انجام نمي گيرد (Jones et al., 2003, Wittmann and Paulus, 2008, Lee and Kacen, 2008). دومين جنبه كه توسط ورپلانكين و هربادي (۲۰۰۱) مطرح شد ، با جنبه هيجان ارتباط دارد. خريد آني ، پاسخ هاي هيجاني نيرومندي ، موجب مي شود. مصرف كنندگاني متعددي بوده اند كه اعلام نمودند كه احساساتي همچون ، هيجان ، لذت ، ترس و خشنودي را در طي فرايند خريدشان تجربه نموده اند (Kollat and Willett, 1967, Hausman, 2000, Silvera et al., 2008).

عوامل موثر وفعال كننده خريد آني را مي توان به طور گسترده به دو طبقه اصلي تقسيم نمود:عوامل داخلي و عوامل خارجي .(Dawson and Kim, 2009) عوامل خارجي اشاره دارد به آن دسته محركهاي كه توسط خرده فروشان براي تحريك كردن مصرف كنندگان به خريد بيشتر به كار گرفته مي شوند .(Lee and Kacen, 2008, Dawson and Kim, 2009) علاوه بر ويژگي هاي محسوسي همچون روشنايي ، چيدمان فروشگاه و علامتهاي تبليغاتي آنها شامل تكنيك هاي فروش تركيبي و فروش فزاينده بكارگرفته شده توسط خرده فروش نيز مي شوند (Levy and Weitz, 2007). علاوه بر عوامل خارجي ، عوامل داخلي نيز ،تاثير قابل وجه اي بر تمايل خريد آني مصرف كننده دارند (Beatty and Ferrell, 1998, Verplanken and Herabadi, 2001, Harmancioglu et al., 2009). اين عوامل حول خصوصيات شخصيت مصرف كننده مي چرخند ، بنابراين تمركزاصلي بر فرد است و نه محيط بيروني . راك و فيشر (۱۹۹۵) اثبات كردند كه ارزيابي هنجاري فرد، اثر قابل توجهي بر رفتار خريد آني فرد دارد. همچنين يافت شده كه تجربه آموزشي يك فرد ، يك نقش مقاومت يا به عبارتي نقش پايداري در تمايل خريد آني فرد دارد (Wood, 1998). گذشته از اين ورپلانكين و هربادي (۲۰۰۱) مطرح كردند كه مصرف كنندگان براي كاهش استرس اقدام به آني خريد مي نمايند. ايده اي بدين منوال وجود دارد كه، مصرف كنندگان بدليل تفاوت در تمايلات خريد آني شان در مواجهه با محرك خارجي ،رفتار يكساني از خود بروز نمي دهند (Rook and Fisher, 1995, Beatty and Ferrell, 1998, Jones et al., 2003, Dawson and Kim, 2009). تمايلات خريد آني نيزمي تواند درك شود به عنوان ،احتمال خاص و معين كه مصرف كننده يك كالا را به طور فوري ، بدون قصد و بدون هر گونه بكارگيري تفكر ،خريداري مي نمايد .(Jones et al., 2003)



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت: ۰۷:۲۸:۵۶ توسط:مديريت موضوع:

۱۰ فرمان بازاريابي

۱) بياموزيد كه از ديد مشتري نگاه كنيد. مانند مشتريان تان بيانديشيد. برخورد كل سازمان را در هنگام يك معامله از ديد يك مشتري بررسي كنيد.در اين آناليز حتي موارد جزئي مانند تعداد زنگهاي تلفن قبل از برداشتن گوشي ،ميزان معطلي مشتري در جلوي باجه ،ميزان صحت سفارشات و محموله ها ،تحويل بموقع كالا ،ميزان دقت و برخورد دوستانه كارمندان و نظاير آنها را در نظر بگيريد.

۲) خود را يك كاراموز در امر سرويس دهي تلقي كنيد. قبل از تصميم گيري براي ايجاد تغييرات ببينيد كدام شركت در صنعت شما بهترين سرويس دهي را دارد؟پس از آن استراتژي سرويس دهي خود را تدوين كنيد.مي خواهيد چقدر خوب باشيد؟آيا تصميم داريد بهترين باشيد؟در غير اينصورت چه سطح سرويس دهي را ميخواهيد ارائه كنيد و چقدر طول ميكشد تا به آن سطح برسيد؟اين كار چقدر هزينه در بر خواهد داشت؟در هنگام ارزيابي هر برنامه جديد از خودتان بپرسيد آيا اين كار باعث بهتر شدن سطح سرويس دهي شما خواهد شد؟اگر جواب مثبت است وآن كار نيز در حد استطاعت شما است انجامش بدهيد.
۳) از مشتريان بپرسيد چه ميخواهند؟فقط به مطالعه شركتهاي ديگر اكتفا نكنيد.با مشتريانتان نيز گفتگو كنيد.از آنها بپرسيد سرويس دهي شما چقدر بر آنها تاثير گذاشته است؟به آنچه مشتريانتان در مورد كسب و كار شما ميگويند گوش فرا دهيد.براساس آنچه شنيده ايد تغييراتي انجام دهيدتا سرويس دهي شما بهتر شده و مطابقت بيشتري با نيازهاي مشتريانتان داشته باشد. هنگامي كه ميخواهيد خدمات متمايزي ارائه كنيد همواره آماده باشيد كه نهايت سعي خود را بكار ببريد و يك گام جلو برويد.كم تعهد دادن و ارائه بيش از تعهد دو كليد اصلي موفقيت است.
۴) سياستهايي همسو با مشتري تدوين كنيد. كارمنداني كه در تماس مستقيم با مشتريان هستند همواره ميدانند چگونه ميتوان مشتري را راضي نگهداشت ولي متاسفانه آنها امكان مشاركت در تدوين سياستهاي شركت را ندارند تا قادر به طراحي فعاليتهايي باشند كه بيشترين ميزان توجه به مشتري را باعث خواهد شد. تمام سياستها و روشهايي را كه سد راه سرويس دهي متمايز است بيرحمانه حذف كنيد. قبل از اجراي سياستهاي جديد اطلاعاتي را كه از مشتريان مي گيريد بخاطر بياوريد. اگر مشتري اهميتي براي اين فعاليتهاي جديد قائل نيست آنها را اجرا نكنيد.
۵) مشتريان را تشويق كنيد كه شكايت كنند. عدم وصول شكايت مشتري نشانه خوبي نيست.تنها ۴% از مشتريان حاضرند وقتشان را صرف كنند تا اشكالات شما را به خودتان بگويند.بقيه تنها غرولند كرده و معامله با شما را متوقف ميكنند.اگر هيچگاه به شكايات مشتريانتان گوش نكنيد نميتوانيد ايراد گرفتن مشتريان را متوقف كنيد.مشتريان را تشويق كنيد بشما بگويند چه كارهاي اشتباهي انجام ميدهيد.در هرتماس با مشتري از آنها بازخور بخواهيد.مهم نيست خبرهاي خوب بگيريد يا بد.شما نياز داريد بطور مداوم بدانيد مشتريانتان در مورد شما چه تصوري دارند.
۶) كاركنانتان را آموزش دهيد. چگونه انتظار داريد كاركنانتان بدون آموزش مناسب قادر باشند سرويسهاي برتر و متفاوت با بقيه ارائه دهند يا با مشتريان خشمگين مواجه شوند؟مطمئن شويد كه تمام كاركناني كه مسئوليت تماس با مشتريان را دارند آموزشهاي لازم را ديده و براي حفظ مهارتهايشان در دوره هاي بازآموزي نيز شركت ميكنند.به كاركنان اختيارات لازم جهت رسيدگي به شكايات مشتريان را بدهيد.آنها نياز به قدرت دارند.اگر لازم باشد براي هر موضوع كوچكي از مديرشان اجازه بگيرند هرگز قادر به ارائه خدمات برتر و متفاوت با بقيه رقبا نخواهند بود.
۷) سرويس دهي عالي را يك الزام روزانه بدانيد. هيچ جادويي براي سرويس دهي عالي وجود ندارد .اين مسئله وقتي بتحقق ميپيوندد كه آنرا هر روز در دستور كار خود قرار دهيد.سرويس دهي عالي با تمرين و ممارست بدست مي آيد.بدين دليل است كه شركتهايي كه حقيقتا سرويس دهي مشتري محور ارائه ميكنند خود را هر روز وقف مشتري ميكنند.
۸) فرهنگ بهبود مستمر را پرورش دهيد. همواره از سطح سرويس دهي خود ناراضي باشيد.قبول كنيد كه خدمت رساني به مشتريان وظيفه تمام كاركنان است .پس از آن تمام كاركنان را درگير يافتن راههايي براي بهبود وضعيت سرويس دهي كنيد. سرويس دهي به مشتريان داخلي سازمان نيز به اندازه مشتريان خارجي اهميت دارد.اگر شما به واحدهاي داخلي شركت اجازه سرويس دهي ضعيف به مشتريان داخلي را بدهيد چگونه ميتوانيد انتظار سرويس دهي عالي به مشتريان خارجي را داشته باشيد ؟
۹) در رابطه با عملكرد خود الگو برداري كنيد. قبل از ايجاد تغييرنبض سيستم خدمات رساني را بگيريد.از قديم گفته اند چيزي را كه نتوان اندازه گرفت نميتوان مديريت كرد. اگر يك معيار سنجش نداشته باشيد نميتوانيد ميزان پيشرفت سطح سرويس دهي را اندازه بگيريد.
۱۰) به نتايج حاصله پاداش داده و موفقيتها را جشن بگيريد. فعاليتهاي كاركنان در اين زمينه را اجر بنهيد.پاداشها و قدرداني را به نتايج پيوند بزنيد.احساس موفقيت و اشتياق به بهبودي را جشن بگيريد.افراد را تشويق كنيد كه همواره از وضع موجود ناراضي بوده و تمام آنها بايد درگير رفع موانع موجود در راه خدمت رساني عالي باشند.


 


 

روزنامه تفاهم



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت: ۰۷:۲۸:۵۵ توسط:مديريت موضوع:

آشنائي با مفهوم تبليغات در نقطه خريد

عبارت تبليغات در نقطه خريد(Point Of Purchase) به اختصار پاپ (POP) ناميده مي‌شودصنعت تبليغات طيف گسترده‌اي از شركت‌هاي توليدي، مونتاژ، طراحي و نمونه‌سازي، چاپ، انبارداري، توزيع و نصب تجهيزات تبليغ‌گري تا ساير حرفه‌هاي مربوط به تفريحات را در بر مي‌‌گيرد. تبليغات در نقطه خريد در ابتدا به خاطر ماهيت منطقه‌اي و خرد آن، رابطه ضعيفي با تبليغات به معناي اعم آن داشت.

تبليغات در نقطه خريد طي سال‌هاي اخير رشد يكنواختي را تجربه كرده و اين امر مرهون تلاش‌هاي انجمن تجاري بين‌المللي تبليغات در نقطه خريد POPAI است كه به‌طور مشخص بر پيامي تحت عنوان "سه‌چهارم" تأكيد دارد و اين تأكيد به اين معني است كه سه‌چهارم تصميمات مشتريان براي خريد كالا يا خدمت در نقطه خريد شكل مي‌‌گيرد.عامل ديگري كه در افرايش گرايش به تبليغات در نقطه خريد نقش داشت، تفكيك فزاينده رسانه‌هاي معطوف به مخاطب گسترده بود. البته اين فرايند از مدت‌ها پيش قابل پيش‌بيني بود و به اتخاذ شيوه‌هاي مستقيم بازاريابي انجاميد و در عين حال باعث شد تا از ميانه دهه ۱۹۹۰ رسانه‌هاي ديگري نيز در كانون توجهات قرار بگيرند. البته بايد يادآور شد كه تبليغات در نقطه خريد، بازخيزش خود را زماني تجربه كرد كه خرده‌فروشان به داشتن تجهيزات تبليغ‌گري در فروشگاه و محل كار خود تمايل و گرايش نشان دادند.ديدگاه ‌ها از آن زمان به بعد از انعطاف كم‌تري برخوردار بوده است و خرده‌فروشان از داشتن خرت و پرت فاصله گرفته‌اند و در عوض طراحي تبليغات در نقطه خريد حالت به مراتب پيچيده‌تري به خود گرفته است.
اين تحول پابه‌پاي تحول ديگري صورت گرفته است و آن تحول محصول توسعه و گسترش شبكه‌اي حمايتي در زمينه انبارداري، توزيع، نصب و خريد و فروش و مميزي كالاها بوده است و در واقع بايد گفت آن‌چه تبليغات در نقطه خريد را تقويت كرده به نحوي از انحا به تمامي اين تحولات مربوط بوده است.
به اين ترتيب، در حالي كه تبليغات داخل مغازه مورد توجه بيشتري قرار گرفته، بسياري از صاحبان مارك‌هاي تجاري به استفاده از تبليغات در نقطه خريد راغب‌تر شده‌اند واين در حالي است كه آن‌ها در انتخاب نوع تبليغ خود، به جاي حمايت از قيمت كالاهاي خود، به نوعي از ارتقاي تبليغاتي ديگر فكر مي‌‌كنند كه محور آن فروش عادلانه و برابر در مقايسه با كالاهاي ديگر است.
اكنون روند كنوني حاكي از اين است كه ابزارهاي تبليغ در نقطه خريد تا حدودي به پديده ابزارهاي تبليغي دايمي در نقطه خريد تبديل شده و اين اقدام از سوي خواربارفروشي‌ها بيشتر به چشم مي‌‌خورد. آن‌ها‌، هم در واقع از موضوع صرف بحث درباره قيمت فاصله گرفته‌اند.
فلسفه اصلي استفاده از ابزارهاي موقت تبليغ‌گري اين بوده كه هزينه‌ها و قيمت‌هاي چنين كارهايي، پايين باشد، اما اكنون با پديده‌اي ديگر به نام EDLP (قيمت‌هاي پايين همه روزه) مواجه شده‌ايم و با استراتژي‌هايي سروكار داريم كه هدف آن‌ها روشن‌تر ساختن چهره فروشگاه‌هاست و بازيگران اين عرصه هم كساني هستند كه مي‌‌كوشند در فروشگاه‌هاي خود يك تآتر مغازه‌اي را به اجرا درآورند و با استفاده از ابزارهاي تبليغ براي نقطه خريد، در واقع مفهوم‌ تازه‌اي به نام مغازه‌هايي در درون يك مغازه را به اجرا درآورند و اين در حالي است كه عده‌اي هم از اين پديده با عنوان شهر مقوايي ياد مي‌‌كنند.
● روش‌هاي تبليغ در نقطه خريد
تبليغات مربوط به نقطه خريد يكي از بزرگ‌ترين بازارهاي صنعت چاپ است. البته در كنار اين امر بايد به اين موضوع هم توجه داشت كه تبليغات در نقطه خريد به يكي از اهداف‌ بزرگ چاپ ديجيتال هم تبديل شده است. افزون بر اين، استفاده از چاپ ديجيتال در عرصه فرمت‌هاي بسيار بزرگ به اين معني نيست كه مزاياي چاپ سيلك هم فراموش شود و به‌خصوص ارزان‌تر بودن و سرعت بالاي آن ناديده گرفته شود. اما در هر حال، اگر بخواهيم منصفانه قضاوت كنيم بايد بگوييم كه چاپ ديجيتال از نفوذ خوبي در بازار نقطه خريد برخوردار شده و در مقايسه با چاپ سيلك و چاپ عكس سهم بيشتري گرفته است.رشد چاپ ديجيتال و به موازات آن، رشد رسانه‌هاي ديجيتال در مغازه‌ها، تبليغ در نقطه خريد را به دنياي مدرن انتقال مي‌‌دهد. افزون بر اين، از آن‌جا‌ كه تبليغ در نقطه فروش اساساً يك بحث جذاب است بنابراين توجه به آن نسبت به گذشته بيشتر شده است.در آغاز دهه ۱۹۹۰ باور عمومي اين بود كه با ظهور چاپ ديجيتال شاهد گرايش تازه‌اي در اين زمينه خواهيم بود كه مغازه‌هاي جزيي‌فروشي براي استفاده كاراتر از ابزارهاي تبليغات در حوزه خريد به استفاده از چاپخانه‌هاي كوچك رو بياورند. البته اين گرايش هميشه براي جزيي‌فروشان در زمان‌هاي مختلف وجود داشته است، به‌طوري‌كه در دهه ۱۹۷۰ مغازه‌داران انگليسي، هلندي و آلماني براي خودشان چاپخانه‌هاي كوچك سيلك در محل كارشان ايجاد مي‌‌كرده‌اند.
● آينده تبليغ در نقطه خريد
در حال حاضرشاهد ظهور راه‌حل‌هاي ديجيتال رسانه‌اي در فروشگاه‌ها و خواربارفروشي‌هاي بزرگ و نيز ساير فروشگاه‌ها هستيم. فروشگاه‌ها اغلب به دنبال تبليغات از طريق صفحه نمايش (اسكرين) هستند. به عنوان مثال، سوپرماركت tesco در انگليس كه يكي از بزرگ‌ترين سوپرماركت‌هايي است كه اعلام كرد در شعبه‌هايش از صد صفحه نمايش تلويزيوني استفاده خواهد كرد. شرايط با در نظر گرفتن مقولات مرتبط با توليد محتوا براي اين صفحات نمايش، پيچيده‌تر هم مي‌‌شود. پرسش‌هايي كه در اين زمينه به ذهن مي‌‌رسد از اين قرار است:
- آيا تبليغات مبتني بر صفحات نمايش مي‌‌تواند از سهم درآمد تبليغاتي رسانه‌هاي بزرگ كم كند؟
- آيا خرده‌فروشان در آينده خواهند توانست بر محتوايي كه انتخاب مي‌‌كنند كماكان مديريت كنند؟
ترديدي در اين امر نيست كه هرچه ميزان استفاده از ابزارهاي ديجيتال براي تبليغ در فروشگاه‌ها بيشتر شود، از ميزان كاربرد ابزارهاي سنتي تبليغ كاسته خواهد شد و اين امر به ابزارهاي سنتي تبليغ آسيب مي‌‌زند.به عنوان مثال، ابتكار فروشگاه آينده متعلق به گروه مترو، ابزارهاي پيچيده‌اي را در زمينه تبليغات فروشگاهي در راينبرگ آلمان به نمايش گذاشته است.ابزارهاي گروه مترو اين نكته را نشان مي‌‌دهد كه ابزارهاي تازه كه آميزه‌اي از ابزارهاي نمايش ديجيتال قيمت‌ها، صفحات تاچ‌كنترل بر روي قفسه‌هاي اجناس، كيوسك‌هاي تعاملي مستقل و صفحات نمايش موسوم به پلاسما و يا امواج راديويي براي شناسايي محصول (RFID) [تكنولوژي RFID چيست؟] و يا برچسب‌هاي الكترونيك و مشاوران الكترونيك براي خريد هستند (كه دستگاهي است كه بر روي چرخ دستي خريد نصب مي‌‌شود و به مشتري در هنگام خريد مشورت مي‌‌دهد) در خط مقدم تحولات نقطه خريد قرار گرفته‌اند.

ترجمه و تلخيص: دكتر يونس شكرخواه
روزنامه تفاهم



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت: ۰۷:۲۸:۵۵ توسط:مديريت موضوع:

آيا از سه راهكار رواني در پيامها و تبليغات خود استفاده مي كنيد؟

اگر شما فروشنده اي هستيد كه با شركت هاي مختلف درارتباط مي باشد يا شركتي هستيد كه به افراد خدمات ارائه مي كنيد، درهر صورت گاهي مجبور خواهيد شد كه ارزشهاي خود را از طريق تبليغات نوشتاري، تلويزيوني، تماس هاي تلفني و يا حضور در جلسات به اطلاع مشتري برسانيد. موفقيت در توجيه مشتريان، موفقيت در تجارت است.

خبر خوش آنكه براي تهيه يك پيام تاثير گذار احتياجي نيست كه شما يك نويسنده يا سخنران حرفه اي باشيد. به آساني مي توانيد با استفاده از ۳ راهكار زير نتايج غير قابل باوري را بدست آوريد.
● راهكار شماره ۱ :
▪ الگوهاي ذهني مخاطب را به هم بريزيد
سوالات، بحث هاي متفرقه و واقعيت هاي اجتماعي را پيش بكشيد. به اين ترتيب ذهن مخاطب تحريك مي شود و سلول هاي خاكستري مغز به فعاليت وادار مي شوند. الگوهايي كه درذهن قراردارد، از بين مي رود و حواس مخاطب متمركز مي شود. پرسيدن سوال بسيار مفيد است زيرا ذهن رادر حالت پاسخگويي و آمادگي در مي آورد.
تاثير رواني راهكار شماره ۱ همين است كه ذهن مخاطب را تحريك مي كند تا براي شنيدن حرف هاي شما آماده شود.
● راهكار شماره ۲ :
▪ روي مشكل مشتريان تمركز كنيد
آيا موضوع اصلي صحبت هاي شما ارائه راه حل است؟ به اين ترتيب به فروش خود صدمه خواهيد زد. به تبليغات اطراف خود بنگريد. همه آنها به سهولت استفاده، فراگيري و برتري محصول خود اشاره مي كنند. به اين عبارات بسيار پرداخته شده است. در صورتيكه اين مفاهيم بايد در پس زمينه قرار بگيرند. در ملاقات ها و مكالمات حضوري نيز بايد به اين موضوع توجه شود. مردم تا زماني كه مشكل خود را درك نكنند اهميتي به راه حل شما و ويژگي هاي آن
نمي دهند. قبل از اينكه راه حل خود را مطرح و روي آن پافشاري كنيد، مطمئن شويد كه مخاطب شما مسئله و مشكل خود را كاملاً حس كرده ودرگير آن شده است. با دوباره طرح كردن مسئله، مشتري را متوجه اهميت موضوع نماييد. هنگامي كه شنونده با حركات سرخود شروع به تاييد مسائل و مشكلات مطرح شده نمود، زمان ارائه و فروش راه حل فرارسيده است.
● راهكار شماره ۳ :
▪ يك تصوير ذهني براي مشتري ايجاد كنيد
فرض كنيد كه يك طراح كلاه مي خواهد براي محصولات خود تبليغ نمايد. جمله من يك طراح هستم و طرحهاي من توسط توليدكنندگان مختلف به بازار عرضه شده است خيلي تكراري و بي تاثير خواهد بود. بهترين راه ارائه تصوير ذهني به مخاطب است. دراين مثال او مي تواند از كلاهي كه هنرپيشه معروف سينما در يكي از فيلمها به سر گذاشته بود، آغاز كند و وقتي اين تصوير در ذهن شنونده تشكيل شد، بگويد كه طراحي آن كلاه توسط او انجام شده است. اين روش رامي توان در صحبت كردن با يك فرد يا يك گروه به كار گرفت.
مردم افكار خود را با تصاوير به خاطر مي سپارند. به همين علت امروزه آرم ها و تصاوير تبليغاتي بسيار كارا شده اند. نفوذ به بخش تصويري مغز، قوي ترين راه براي ايجاد ارتباط باافراد است.
راهكار شماره ۲ و۳ را ادغام كنيد تا مخاطب تصوير روشني از مشكل خود را در ذهن داشته باشد.دراين صورت نيازي به هيچ كار ديگري نيست. خود آنها به سراغ شما خواهند آمد.
● آيا استفاده از هر ۳ راهكار ضروري است؟
جواب اين سوال منفي است. شما مي توانيد از يك يا دو راهكار در جهت هدف خود استفاده كنيد. درواقع، ممكن است يكي از اين روشها در مورد بخصوص شما و نتيجه اي كه مي خواهيد بگيريد، به كار نيايد.
ويژگي اين ۳ مورد اين است كه در عين سادگي حداكثر تاثير را دارند.
به ساختار اين مقاله نگاه كنيد. فرض كنيد كه اين مقاله مقدمه اي براي شروع يك سخنراني در مورد فروش در يك شركت بزرگ صنعتي بود. من از مسائل مربوط به آن صنعت خاص سخن نگفتم، بلكه صحبت خود را از اين سوال شروع كردم كه آيا شما از اين ۳ راهكار براي فروش استفاده مي كنيد؟ و به اين ترتيب توجه شما را به خود جلب كردم.
شما نيز درصحبت كردن باافراد مختلف مي توانيد از همين روش استفاده كنيد. ضمناًاين كارها نه فقط براي پيامهاي شفاهي بلكه درهر خبرنامه، تبليغات، وب سايت و هر مكاني كه شانس جذب مشتريان جديد وجود دارد، قابل استفاده هستند.


 

ايده پويا



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت: ۰۷:۲۸:۵۴ توسط:مديريت موضوع:

۱۲ درس مهم در خرده فروشي

بيشتر خرده فروشان را مي توان به دو دسته تقسيم كرد: آنهايي كه در برابر تغييرات مقاومت مي كنند و آنها كه تغييرات را مي پذيرند. برترين خرده فروشان در دسته دوم جاي دارند. آنها نه تنها تغييرات را مي پذيرند، بلكه براي روبرو شدن و پاسخ دادن به تغييرات كاملاً آماده هستند. اگر شما ۱۲ مورد كــــــاربردي كسب و كار خرده فروشي را به كار ببريد، كارهايتان را ساده تر، سودتان را چند برابر و احتمال موفقيت خود را افزون تر خواهيد كرد. اين درسها براساس سالها تحقيق و تجربه عملي صدها خرده فروش كوچك و متوسط در تمامي نقاط جهان است كه به درجات بالايي از موفقيت بي سابقه رسيده اند.
۱ - خودتان را بشناسيد: علايق، مهارتها، تواناييها و محدوديتهاي خود را بشناسيد. حفظ كسب و كار فعلي خودتان بهتر از خلق يك شغل جديد است. براي اينكه خرده فروش، موفق شود، از خودگذشتگيهاي بسياري لازم است و شما بايد خود را آماده كنيد. نقش اساسي شما در ايفاي وظايفي از قبيل بازاريابي، فروش، و سرپرستي كارمندان است. اين تقريباً غيرممكن است كه يك نفر به تنهايي تمامي اين نقشها را به بهترين وجه ايفا كرده و بهترين نتيجه را هم بگيرد. شما بايد بدانيد كدام بخش را مي توانيد به تنهايي اداره كنيد و در كدام بخش به كمك احتياج خواهيد داشت. به همين خاطر است كه بايد با ديدي بي طرفانه نگاه دقيقي به تمامي نقاط قوت و ضعف خود بيندازيد.
۲ - برنامه روبه جلو داشته باشيد: بسياري از فروشگاهها توسط افرادي اداره مي شوند كه آگاهي لازم درمورد كارشان را ندارند. اگر شما وروديها و خروجيهاي جاري كسب و كار خود را همانند يك مالك فروشگاه تخصصي نشناسيد، به زودي از كار بيكار خواهيد شد. از ديدگاه صاحبنظران، اصلي ترين دليل ۸۰ درصد ورشكستگيها در كسب و كار، طي پنج سال نخست، معمولاً پول نيست. بلكه فقدان اطلاعات و دانش صحيح است. رمز موفقيت شما در اين است كه بدانيد چگونه مي توان با اجراي يك برنامه تجاري موثر، تصميمات صحيح گرفت.
۳ - صنعت خود را بشناسيد: اگر شما معناي دانش انجام كار را به درستي درك كرده باشيد، مي توانيد از يك گوشه رقابتي بزرگ سود ببريد.
تفاوتهاي شاخصي كه قادرند بقا شما را در آينده به چالش بكشند، عبارتند از: رقابت، اندازه، خدمات، موقعيت، بازاريابي، دستيابي، نوع مشتريان، تامين كنندگان و استراتژي هاي قيمت گـــذاري رقبا، محيط بازار، محيط كسب و كار محلي، ظرفيت خالي فضاهاي تبليغاتي، ميانگين درآمد خانوار، سطح تحصيلات، گروه سني، جمعيت نژادي، و آمار مشتريان بالقوه.
۴ - مشتريان خود را درك كنيد: آيا به صحبتهاي مشتريان خود گوش مي دهيد؟ كسب و كار خود را طوري تنظيم كنيد كه به مشتريان خود آن چيزي را بدهيد كه مي خواهند، و خواهيد ديد كه آنها از ما خريد خواهندكرد و باعث رونق كسب و كار شما مي شوند.
۵ - سوابق مــــالي خوب را حفظ كنيد: اگر نمي دانيد كه پول شما كجا مي رود، به زودي بازي را واگذار خواهيد كرد. در بازي تجارت كه با رايانه بازي مي شود - و امتيازها براساس دلار و سنت است - سوابق مالي خوب به مثابه تجهيزات راهبري هواپيما هستند، كه به شما ميزان ارتفــــــاع، جهت و سرعت را انتقال مي دهند.
۶ - نقدينگي خود را مديريت كنيد: اين مهم نيست كه فروشگاه شما چه اندازه منحصر به فرد است؛ بلكه كسب و كار شما بدون نقدينگي جريان نخواهد داشت. نقدينگي مانند خون و نيروي حياتي كسب و كار شماست. پولي كه به فروشگاه شما وارد يا از آن خارج مي شود اجزا حياتي است كه كسب و كار شما را ازنظر مالي سالم نگه مي دارد. صورتحساب جريان نقدينگي ماهانه، نشان دهنده مقدار پول در ابتداي دوره و سپس نشان دهنده مقدار نقدينگي دريافتي از منابع مختلف و علل پرداخت پـــــول است. اگر هوشمندانه بودجه بندي كنيد و اختلاف درآمد و مخارج ماهيانه را بدانيد، نگران بي پول شدن نخواهيد بود.
۷ - روشهاي مديريت سالم را به كار ببريد: مالك فروشگاه، همان مدير فروشگاه است. اين جمله بيانگر اين مطلب است كــــه با فكر و اراده كسب و كار خود را از بالا تا پايين اداره كنيد. شما بايد در تصميمات خود، به مشتريان پيشنهاد خدمات بدهيد، منابع و زمان را مديريت كنيد، و بدانيد كه چگونه تجارت كرده و كسب و كار را به بهترين وجه ممكن اداره كنيد. از كاركنان خود قدرداني كنيد، آنها باارزش ترين سرمايه شما هستند.
كاركنان خود را آموزش دهيد و به آنها اطمينان خاطر و مهارت ببخشيد تا كارشان را بهتر انجام دهند. به كاركنان خود فرصت رشد بدهيد. با آنها رفتار مناسبي داشته باشيد و به اندازه ارزشي كه دارند به آنها مزد پرداخت كنيد. در مقابل، آنها به شما كمك خواهندكرد تا در كسب و كار خود به موفقيت برسيد.
۸ - تصوير و ذهنيت ممتاز خود را توسعه دهيد: تصويرو ذهنيتي كه شما ايجاد مي كنيد بسيار مهم است و تمامي حوزه كسب و كارتان را به هم متصل مي كند. درواقع ادراك مشتريان شما از: نام فروشگاه، موقعيت آن، ظاهر، ساختمان، تزئينات، ورودي، طبقات، درها، باجه ها، مبلمان اتاقها، اتاق انتظار، محصولات، قيمتها، كالاهاي درمعرض ديد، علامتها، پنجره ويترينها، كارت ويزيت، فاكتورها، بروشورها، جنس تبليغات، خدمات مشتريان و تمامي چيزهايي كه مربوط به كسب و كـــــار شما مي شود شكل مي گيرد.
درست يا غلط، تصويري كه شما از خود در ذهن افراد ديگر ساخته ايد ممكن است باعث بهبود يا تضعيف موقعيت شما شود.
۹ - دارائيهاي خود را كنترل كنيد: نقش دارايي شما، ايجاد فروش است. تمامي فروشگاههاي خرده فروشي نياز به مديريت دارائيهايشان دارند.
اين پول شما است كه روي قفسه نشسته است و نمايانگر بخش بزرگي از سرمايه كاري شمـــاست. خرده فروشان كوچك كه فقط قفسه هاي فروشگاهشان را تماشا مي كنند، نمي توانند تعادل مناسبي را بين مقدار صحيح كالا و خواسته هاي احتمالي مشتري برقرار كنند. معاملات اين خرده فروشان از فقدان اطلاعات راجع به رنگ، سايز، گرايش و اولويتهاي مشتري متضرر خواهد شد. بدون كنترل كافي، دارائيها آرام آرام شامل مرور زمان شده، كالاهاي كهنه و معيوب در مغازه مانده و براي خرده فروشان بسيار گران تمام مي شوند.
۱۰ - براي درك كامل طبيعت خرده فروشي خريد و براي سود قيمت گذاري كنيد: چيزي كه بايد با آن شروع كرد اين مفهوم است كه قيمت اوليه كالاي شما، برآوردي موقت از چيزي است كه مشتري تمايل به صرف كردن دارد. بيشتر فروشگاهها براي بالابردن قيمت اجناس در كالا يا خدمات مستعمل از تابلوي سر در (KEY STONE) استفاده مي كنند. چيزي كه آنها كم دارند، استراتژي قيمت گذاري برمبناي محاسبه مورد به مورد براي نظم، پيشرفت، و كالاي زير قيمت است. براي ترقي در فروش، خرده فروشان بايد روي اقلام، قيمت و كارايي تمركز كنند و با تعداد زيادي جشن، زرق و برق و سرگرمي به سمت افزايش فروش خود گام بردارند. بــراي رقابتي شدن، به نمايشهاي حرفه اي (TRADE SHOWS) توجه كنيد، در گروههاي خريد مشاركت كنيد، و به دنبال توليدكنندگــاني باشيد كه به شما اين امكان را مي دهند كه با خريد عمده، كالا را زيرقيمت و به قيمت عمده فروشي خريداري كنيد. با پيشنهاد قيمت هوشيارانه جديد و با ارزش به مصرف كننده، قادر خواهيدبود: مشتريان بيشتري جلب كنيد، ميانگين معاملات فروش خود را افزايش و فرصتهاي بيشتري را به مشتريان جهت ملاقات از فروشگاهتان بدهيد.
۱۱ - از حرفه اي ها درس بگيريد: براي تسلط يافتن در مهارتهاي اداره يك كسب و كار، نيازمند تجربه بسياري هستيد. در ابتدا بايد موارد زير را درنظر داشته باشيد: چگونه، چه كسي، چه چيزي، كجا، چه وقت، چه اندازه و چند وقت به چند وقت بايد دادوستد كرده و براي ايجـــــاد يك توسعه سودآور براي كسب و كارتان تبليغ كنيد. دوم اينكه چگونه، دارايي، افراط در خريد، پايين آوردن قيمت، بازگشت سرمايه، زمان بندي، تحويل، مخارج و طرح ريزي فروش را كه چرخه سود فصلي را به سرعت پايين و بالا مي كند، مديريت و تنظيم كنيد.
۱۲ - درهنگام نياز كمك بخواهيد: براي ايجاد يك فرايند بزرگ توسعه، مشاركت و مساعدت از محيط خارج، مي تواند قدم بزرگي براي شروع باشد. براي كمك گرفتن مغرور نباشيد؛ ما همگي گاهي اوقات نياز به كمك داريم.


 

مقاله حاضر از سايت www.marketing source.com تهيه شده است. ترجمه: اردشير سياح - امير قندچي

ماهنامه تدبير

 




برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت: ۰۷:۲۸:۵۴ توسط:مديريت موضوع:

برندهايي كه در سال 2010 دچار فاجعه شدند

برندهايي كه در سال 2010 دچار فاجعه شدند

اين باور كه برندها بايد از نتايج اقدامات و فعاليتهاي بازاريابي خود بهره‌مند شوند، موضوعي غير قابل انكار و هميشگي است. در عين حال توجه به رفتار مثبت مشتري در بازار نيز بايد مد نظر قرار داده شده و در حركت در مسير موفقيت مورد استفاده قرار گيرد. افزايش ميزان فروش و بازدهي نيز از ديگر مسائلي است كه بررسي آنها ضروري به نظر مي‌رسد.
به گزارش ام بي اي نيوز و به نقل از سايت branding strategy insider، خوشبختانه، معيارهايي براي بررسي ديدگاه مشتريان نسبت به رقابت ميان برندها از لحاظ احساسي وجود داشته و به اين ترتيب درك احساسات مصرف كنندگان كار را براي ما آسانتر مي‌كند.
براي بررسي فجايع در ميان برندها در سال 2010، با مرور بر روي ترازنامه‌هاي آنها پيشنهاداتي براي بازگشت به دوران موفق گذشته ارائه مي‌شود:
1. Bp: با توجه به جدول بررسي شاخص وفاداري مشتري به برند در سال 2010، جايگاه Bp در اوج شكوفايي از رتبه اول به هفتم سقوط پيدا كرد. در يك نظر سنجي در انگلستان اين موضوع هيچ تاثير منفي بر روي شهرت آن نداشته‌است، اما داده‌هاي مربوط به امور مالي حاكي از آن است كه اين برند تمام ارزش خود را در يك سال گذشته از دست داده‌است.
2. تويوتا: دعوت از مشتريان تويوتا براي باز پس آوردن و تعمير خودروهاي معيوب خود از سوي روابط عمومي اين شركت هيچ فايده اي نداشت و بدهي‌هاي مختلف منجر به كاهش سقوط 25 درصد از ارزش اين برند در بورس شد.
3. Johnson & Johnson: دعوت از افراد براي بازگرداندن محصولات فروخته شده مي تواند يك برند را به طور كامل نابود كند، به خصوص زماني كه اين محصولات با طب اطفال در ارتباط باشند. در پي اين اتفاق بايد كارخانه‌هاي توليدي را تعطيل كرده و توزيع كالاهايي با نامهاي بزرگ را متوقف كرد. اين رويداد منجر به از دست رفتن 30 درصد از ارزش اين برند در بورس شده‌است.
4. Blackberry: فروش بالاي گوشي‌هاي هوشمند سامسونگ و ال جي ارزش اين برند را در ميان شركتهاي تجاري و بورس آمريكا پايين آورده‌است. به اين ترتيب ارزش اين برند در يك سال گذشته تقريبا يك سوم كاهش يافته‌است.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت: ۰۷:۲۸:۵۳ توسط:مديريت موضوع:

«برند»، چنين، چرا؟


 «برند»، چنين، چرا؟

«برند»، چنين، چرا؟پيش از آن كه «اهميت برند در فضاي كسب‌وكار» مورد توجه قرار گيرد، به نظر مي‌رسد، با رويكرد تاريخي – تحليلي بايد دنبال اين پرسش بود كه چرا «برند در فضاي كسب‌وكار ايراني از اهميت منطبق يا در مقياس منطقه‌اي برخوردار نيست؟»
براي ارائه پاسخ به اين پرسش مي‌توان از دريچه فرهنگ – سياست – اجتماع به آن نگريست اما از بعد رفتارشناسي اقتصادي مي‌توان دلايل عميق‌تري براي آن متصور شد و ريشه‌يابي كرد.از بعد اقتصادي پرسش اصلي بحث را مي‌توان اين گونه هم مطرح كرد: چرا با وجود اين كه خوشنامي و داشتن اعتبار از گذشته تاكنون به عنوان يك ارزش در مبادلات اقتصادي بازرگانان و تجار در ميان اصناف مختلف اهميت دارد، اما نام و نشان تجاري از اهميت و اولويت والايي برخوردار نيست.
از بعد ساختاري به نظر مي‌رسد:
▪ به دليل اين كه دولت به عنوان يك ابر نهاد اجتماعي طي ساليان متمادي (قبل از تشكيل دولت مدرن) در اقتصاد نقش مسلطي داشته و در تمام بازارها حضور بلامنازعي داشته، امكان و زمينه توجه به اين پديده مدرن تجاري وجود نداشته است. به بيان ساده‌تر «برند» و توسعه ادبيات آن متعلق به بازارهاي رقابتي و اقتصاد آزاد و غيرمتمركز است.اين در حالي است كه در كشور ما بنگاه ايراني متعلق به بخش دولتي و بخش عمومي سهم بالايي در بازارهاي غيررقابتي دارند يا اگر رقابتي هم ميان بنگاه‌هاي بخش‌خصوصي وجود دارد در يك ناحيه محدود از بازار شكل گرفته كه به رهبري بنگاه دولت ساز در بازار خدشه وارد نمي‌كند.از سويي بنگاه‌هاي دولتي در امتداد تاريخ و حيات خود نيازي به برندسازي و احترام به برند خود را نداشته‌اند.
▪ زمينه تبلور و رشد و توسعه بنگاه صادرات‌گرا در طول تاريخ اقتصاد ايران وجود نداشته و طي دهه اخير با توسعه بنگاه‌هاي صادرات محور موضوع توسعه برند اهميت پيدا كرده است.
▪ به دليل ذائقه اقتصادي ايرانيان دلبستگي خاصي به دارايي‌هاي ثابت و مشهود در پرتفوي يا سبد دارايي‌هاي خود دارند، زمين، ساختمان، انبار، ماشين‌آلات، تجهيزات و ... در جريان قيمت‌گذاري و ارزشيابي به ويژه براي نقل و انتقال يك شركت از اهميت بالايي برخوردار است.بارها مشاهده شده كه در هنگام واگذاري يك شركت اين ارزش جايگزيني و ارزش انحلال بوده كه مورد اعتنا قرار گرفته است و اين موضوع نشان مي‌دهد كه توجه به دارايي مشهود،‌خاستگاه فرهنگي دارد.
▪ ايران همواره به دليل مشكلات ساختاري، داراي يك اقتصاد تورمي است. در يك اقتصاد تورمي، ارزش دارايي‌هاي واقعي طي يك روند در حال افزايش است. هنگامي كه ارزش دارايي‌هاي ثابت بنگاه‌ها (حتي بنگاه‌هاي زيان‌ده و داراي دارايي‌هاي هنگفت كه تجديد ارزيابي نشده‌اند) در حال افزايش است، مشكلاتي به وجود مي‌آيد.افزايش ارزش دارايي‌ها در شرايط تورمي (حتي فراتر از نرخ استهلاك سالانه) دو مشكل را به بنگاه‌هاي ايراني پديد آورده است.
۱) دلبستگي و وابستگي مديران يا بهتر بگوييم مالكان بنگاه به بسط سمت راست ترازنامه (دارايي‌ها) بيشتر مي‌شود
۲) نگراني مديران و مالكان به مساله افزايش هزينه سرمايه‌گذاري بر سر توسعه دارايي‌هاي نامشهود «برند» (دارايي غيرفيزيكي) در زمان تورمي بيشتر تشديد مي‌شود.
▪ مديران و مالكان بنگاه‌هاي ايراني نگاه راهبردي و عموما «دارايي محور» به «برند» ندارند، به طور كلي ايرانيان كسب درآمد و سود از «برند» را موضوعي رويايي و غيرقابل دست يافتني مي‌دانند. اين ديدگاه ريشه در گرايش به مديريت هزينه‌اي (صرفه‌جويي در تخصيص‌ها) به جاي انتخاب مديريت درآمدي در بنگاه دارد. بنابراين از اين بعد هم «برند» مورد كم‌توجهي قرار گرفته است و ده‌ها مورد ديگر.
اما براي اهميت يافتن برند به عنوان يك دارايي معنوي براي بنگاه‌هاي ايراني بايد چه تدابيري اتخاذ كرد:
۱) تغيير روش‌هاي حسابداري در بنگاه‌هاي توليدي و خدماتي،
۲) تغيير ديدگاه مديران در بنگاه‌هاي ايراني نسبت به سرمايه‌گذاري بر روي برند،
۳) تاسيس موسسه‌هاي ارزش‌گذاري و رتبه‌بندي برند تجاري،
۴) تعيين ارزش برند شركت‌ها توسط شوراي‌عالي واگذاري و سازمان خصوصي‌سازي در جريان قيمت‌گذاري شركت‌هاي قابل واگذاري،
۵) تعيين و تدوين استاندارد ارزش‌گذاري برند شركت‌ها از سوي سازمان حسابرسي و توصيه آن به موسسه‌هاي ارزياب سهام و دارايي‌ها،
۶) پيگيري اهميت برند از سوي تشكل‌هاي حرفه حسابداري،
۷) ورود ارزش‌گذاري برند در ادبيات دولت درخصوص مصوبات و دستورالعمل‌هاي خصوصي‌سازي و واگذاري واحدهاي دولتي،
۸) ارزش‌گذاري برند شركت از سوي خود بنگاه و ورود ارزش تعيين شده به ترازنامه شركت‌ها،
۹) ايجاد بازار برند به منظور خريد، فروش (مزايده)، ‌اجاره و ادغام برندها در يكديگر،
۱۰) تاكيد مبلغان و شركت‌هاي تبليغاتي بر روي برند (برندينگ) شركت‌ها به منظور فرهنگ‌سازي،
۱۱) برگزاري فستيوال محلي، جشنواره ملي، نمايشگاه برند و...



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت: ۰۷:۲۸:۵۲ توسط:مديريت موضوع:

آثار رعايت حقوق مصرف‌كننده‌ بر جامعه

گرچه نهم اسفند ماه در تقويم رسمي كشورمان به‌عنوان روز ملي حمايت از مصرف‌‌كننده به ثبت رسيده ‌ اما امسال به‌دليل برخي مشكلات در ۱۷ اسفند ماه همايشي براي بزرگداشت اين روز برگزار از سوي ديگر چند سالي است كه لايحه‌اي توسط دولت تحت عنوان لايحه «حمايت از حقوق مصرف‌كنندگان» به مجلس ارائه شده و اكنون نيز مجلس در حال بررسي اين لايحه است چرا كه با گسترش خصوصي‌سازي‌، ضرورت دارد ‌ قوانين مشخصي اجرا شود تا از اين طريق بتوان براي حمايت از عموم مصرف‌كنندگان در برابر انبوه كالاها و خدمات ارائه شده كه ممكن است تنها با هدف سوددهي توليد شده‌اند، اقدامي لازم و نه كافي انجام داد. همچنين اكنون در بسياري از كشورهاي جهان در زمينه حمايت از حقوق مصرف‌كننده قوانين مشخص و واضحي وجود دارد. ‌ برپايي اين مراسم بررسي اين حقوق، جنبه‌هاي آن در ساير كشور‌ها و محاسن اجراي اين حق در جامعه را ضروري مي‌سازد.
جامعه امروز به لحاظ مقتضيات خاص زماني خود بيش از هر زمان ديگري مصرفي شده، در واقع نيازهاي مصرفي گذشته كه در جوامع ابتدايي و سنتي وجود داشته با نيازهاي بشر امروز قابل مقايسه نيست. تنوع محصولات توليدي و خطر ناشي از مصرف كالاهاي نامرغوب، مصرف‌كنندگاني را تهديد مي‌كند كه نه از كيفيت كالا آگاهند و نه بر موارد زيان‌آور احتمالي آن وقوف دارند.
● كدام حقوق مصرف كننده ؟
در بسياري از موارد مصرف‌كننده حتي نمي‌داند قانون چه حمايت‌هايي تحت عنوان حقوق مصرف‌كننده از او به عمل مي‌آورد.
● بنابر اين پرسش مطرح آن است كه مصرف‌كننده چه حقوقي دارد؟
رعايت حقوق مصرف‌كننده و چند و چون آن از زواياي گوناگون بايد تعريف شود. چرا كه اگر حد و حدود و گستره آن مشخص نشود، نمي‌توان گفت وقتي از حقوق مصرف‌كننده سخني به ميان مي‌آيد منظور چيست و چه مواردي در اين چارچوب قرار مي‌گيرد. تمامي افراد بشر به‌عنوان مصرف‌كننده داراي مجموعه حقوقي هستند كه عرضه‌كنندگان كالاها و خدمات بايستي آن را رعايت كنند. امروزه در بسياري از كشورهاي جهان، قوانين مشخص و واضحي براي اداي اين حق وجود دارد. اين قوانين در سطوح مختلف محلي، ملي، منطقه‌اي و حتي جهاني به تصويب رسيده‌است. حق جبران خسارت، حق برخورداري از ايمني، حق برخورداري از اطلاعات كامل، حق انتخاب آزادانه كالاها، حق معامله منصفانه، حق جبران آسيب‌هاي شخصي و... همگي از حقوق مسلم مصرف‌كنندگان است.
سازمان ملل متحد نيز براي گسترش و تعميق فرهنگ حمايت از مصرف‌كننده در سطح كشورهاي عضو و به‌ويژه كشورهاي در حال توسعه در سال ۱۹۸۶ راهبردهايي را پايه‌ريزي كرد.‌از منظر اتحاديه اروپا، ۵ حق بنيادي مصرف‌كننده عبارت‌است از: حق حمايت از بهداشت، سلامت و ايمني، حق حمايت از منافع مالي، حق حمايت از منافع حقوقي، حق حمايت از نمايندگي در مشاركت و حق اطلاعات و آموزش.
در كشورمان نيز مطابق آيين‌نامه اعطاي گواهينامه و تنديس رعايت حقوق مصرف‌كنندگان، حقوق مصرف‌كننده حقوقي است كه كليه عرضه‌كنندگان كالا و خدمات منفردا و متضامنا از حيث صحت كيفيت كالا و خدمات عرضه شده مطابق با ضوابط و شرايط مندرج در قوانين و يا مندرجات قرارداد مربوطه يا عرف مي‌بايست در معاملات رعايت كرده و كليه خسارات مادي و معنوي ناشي از عيوب يا عدم‌انطباق كالا يا خدمات را طبق قوانين و ضوابط جاري جبران كنند.
● آثار و پيامدها
سؤال ديگري كه مي‌تواند مطرح شود اين است كه آيا رعايت حقوق مصرف‌كننده مي‌تواند تاثيرات مثبتي در جامعه داشته باشد؟ در پاسخ بايد گفت رعايت حقوق مصرف‌كننده درصورتي كه به‌عنوان يك فرهنگ در جامعه مورد قبول عامه مردم قرار گيرد مي‌تواند تاثيرات بسيار مثبتي روي رفتارهاي گروهي و فردي جامعه برجاي بگذارد. جامعه‌اي كه رعايت حقوق مصرف‌كننده را سرلوحه خود قرار دهد از ابعاد فرهنگي، بهداشتي، سياسي و اجتماعي رشد خواهدكرد. رعايت حقوق مصرف‌كننده باعث كاهش تنش‌هاي اجتماعي مي‌شود.
جامعه‌اي كه افراد آن حقوق خود را به‌عنوان مصرف‌كننده مي‌شناسند و فعالان اقتصادي آن جامعه اين حقوق را رعايت مي‌كنند، با تنش‌ها و تعارض‌هاي كمتري روبه‌رو خواهند شد، چرا كه فروشنده و خريدار هر كدام در جايگاه خود به حقوق خود و طرف مقابل آگاهند. در اين جامعه ميزان درگيري و شكايت (مرتبط با عدم‌رعايت حقوق مصرف‌كننده) ‌كاهش خواهد يافت.در جامعه‌اي كه حقوق مصرف‌كننده رعايت شود، فرهنگ توليد، مصرف و عرضه ارتقا‌ يافته و اين امر باعث ارتقاي فرهنگي جامعه خواهد شد.
از طرفي در اين جامعه نهادهاي غيردولتي (NGO) ايجاد شده و رشد مي‌كنند و از اين بابت زمينه حضور فعال‌تر عموم مردم در فعاليت‌هاي اجتماعي افزايش خواهد يافت و در واقع جامعه به سمت بالندگي فرهنگي و اجتماعي سوق داده خواهد شد. در اين جامعه آموزش‌هاي لازم از طرف دولت و سازمان‌هاي غيردولتي به عموم مصرف‌كنندگان و دست‌اندركاران ارائه مي‌شود بنابراين سطح آموزش عمومي اين جامعه زياد خواهد شد؛ در اين نوع جامعه افق‌هاي فرهنگي، اجتماعي جديدي ايجاد خواهد شد.
نمونه بارز آن ايجاد(NGO)هاي متعدد در زمينه رعايت حقوق مصرف‌كننده است. در جوامعي كه حقوق مصرف‌كننده رعايت مي‌شود ميزان مصرف كالاي قاچاق كاهش مي‌يابد چرا كه مصرف‌‌كننده به خوبي مي‌داند كالاي قاچاق تنها مي‌تواند از لحاظ قيمت، منافع او را تامين كند ولي از لحاظ خدماتي همچون خدمات پس از فروش نمي‌تواند با محصولات غيرقاچاق رقابت كند، بنابراين تمايل عمومي مصرف‌كننده به كالاهاي رسمي داخلي خواهد بود. اين عامل نيز تاثير مثبتي بر اقتصاد داخل كشور خواهد گذاشت؛ از طرفي از لحاظ اجتماعي نيز باعث ايجاد رابطه محكم‌تر ميان توليدكنندگان (داخلي) و مصرف‌كنندگان خواهد شد.
در اين نوع جامعه روح قانون در جامعه حاكم است و جامعه‌اي كه قانون در آن رعايت شود پايه‌هاي اوليه ثبات سياسي و اجتماعي را خواهد داشت. در اين نوع جامعه دولت به خاطر حاكميت قانون، اقتدار بيشتري نيز دارد. از طرف ديگر به خاطر پويايي و بالندگي جامعه و همچنين قانون‌مداري آن، ‌دولت‌ها توان برنامه‌ريزي، كنترل و هدايت بيشتري خواهند داشت و اين عامل نيز در حفظ ثبات سياسي و اجتماعي جامعه تاثير مستقيم خواهد داشت.
جامعه‌اي كه حقوق مصرف‌كننده را شناخته و رعايت مي‌كند زمينه‌هاي نظامند شدن را داراست چرا كه توانايي‌ها و ظرفيت‌هاي بالقوه اجراي قانون را در خود دارد. در واقع بايد گفت پديده‌هاي اجتماعي تاثيرات متقابلي روي يكديگر دارند و با رعايت يك قانون در سطح جامعه، زمينه اجراي ساير قوانين گسترش خواهد يافت و برآيند اين تعاملات به نظام‌مند شدن جامعه خواهد انجاميد.رعايت حقوق مصرف‌كننده در يك جامعه باعث افزايش يكپارچگي فرهنگي- اجتماعي مي‌شود و به گسترش عدالت اجتماعي كمك خواهد كرد.
در اين نوع جامعه، مصرف‌كننده فارغ از نژاد، رنگ، قبيله، محله، درآمد و... . داراي حقوق مشخص و مدوني است. بنابراين اعاده حق مصرف‌كننده با هر ويژگي و در هر سطحي يك وظيفه عمومي خواهد بود و اين در واقع به معني حركت به سمت عدالت اجتماعي است. از طرفي ديگر چنانچه تمامي افراد جامعه (به دور از هر نوع تعلق) خود را تحت حمايت قانون بدانند، ميزان تعلق پذيري آنان و انسجام در سايه قانون جاري كشور در ميان همه گسترش مي‌يابد. در واقع از اين منظر يكپارچگي اجتماعي جامعه افزايش خواهد يافت.
رعايت قوانين مرتبط با حقوق مصرف‌كننده در يك جامعه خود عاملي خواهد شد تا جامعه هر چه بيشتر اين قانون را مراعات كند. به‌طور مثال رعايت حقوق مصرف‌كننده باعث افزايش كيفيت محصولات و خدمات ارائه شده در جامعه مي‌شود و با افزايش كيفيت محصولات عرضه شده در جامعه، سطح رفاه جامعه افزايش مي‌يابد و با افزايش رفاه جامعه سطح رضايت‌مندي اجتماعي نيز افزايش خواهد يافت و به خاطر رضايت‌مندي اجتماعي، سطح مشاركت مردمي افزايش مي‌يابد و با افزايش سطح مشاركت مردم نظارت مؤثرتري بر اعمال قانون و مخصوصاً رعايت قانون حامي مصرف‌كننده صورت خواهد گرفت و از اين طريق سطح كيفيت عمومي كالاها و خدمات افزايش خواهد يافت.
مهر‌داد ايزدي
روزنامه همشهري


 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت: ۰۷:۲۸:۵۲ توسط:مديريت موضوع:

Offering Products To Increase Brand Awareness

Offering Products To Increase Brand Awareness

You can have the most useful enterprise in the world but if no one is aware that your services exist, you're still not going to have any customers. You already knew this when you started a firm. What you might be asking yourself now is how to cheaply advertise your firm so that folks know what you're selling and how they can contact you.

When you give away advertising items, you help out make this goal a reality. Those advertising solutions have the name of your enterprise on them, branding you forever on a product that might be seen by hundreds of individuals. Give these products out enough and you'll have a whole town full of individuals that are familiar with the name of your industry. You're instantly going to enjoy people that are now aware you exist. Life will get better from there on out.

Many people choose to set up booths at industry exhibitions. This gives them the opportunity to show off their solutions and services while also sending folks away with memorable advertising items. These solutions are a thank you for the people showing interest in the brand and a big boost for your industry because they'll be wearing those free T-shirts and hats when they go outdoors. They'll be advertising your enterprise everywhere they go.

It's this kind of inexpensive exposure that makes so many corporations willing to spend cash on quality marketing merchandise. These solutions are relatively inexpensive when compared to other forms of advertising. They're also the rewards that pay for themselves. No matter what kind of product you hand out, people are going to see the name of your organization and recognize it when they see it again.

People tend to get comfortable with what's familiar, so when encountering your corporation for the first time they might be more trusting if they've seen the business name on a pen or pencil.

When setting up the booth make sure to speak with potential customers or interested parties at length, as long as they have questions to ask. When they're ready to go, send them away with promo treats in a cheerful way, making sure that they remember your venture in a fond way and consider using your services later on. It's remarkable how much recognizing the name of your firm can make folks feel more at ease with using a firm for the first time.

Promotional gifts and items help many new people get off the ground, and they always aid established corporations continue to catch the attention of customers.

Article Source: http://entertainment.ezinemark.com/offering-products-to-increase-brand-awareness-16e6c065863.html

 

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت: ۰۷:۲۸:۵۰ توسط:مديريت موضوع:

بک لینک -
وان ایکس بت
سایت شرط بندی انفجار
بازی انفجار
سایت بازی انفجار
سایت enfejar
سایت جت بت
بهترین سایت پیش بینی فوتبال
سیب بت بدون فیلتر
بازی انفجار
سایت betball90
انفجار آنلاین
جت بت ۹۰
لانا کازینو
betorward
وان ایکس بت
آس ۹۰
جت بت
betforward
river poker
emperor poker
بکس بت
آدرس جدید وان ایکس بت
ماه بت
خرید چک سفید امضاء
بت تایم 90 وی آی پی
وان ایکس بت اصلی
yek bet دانلود برنامه دنس بت شرط بندی بلک جک سایت شرط بندی با واریز مستقیم بت کازینو مجله ی بخت bet303 بت یک جت بت اس نود یک بت یکبت ماف بت بتفیدو plinko بت boro bet بروبت 1x bet اونجا بت پین باهیس شیربت جت بت فارسی بتبال سایت جت بت سایت بت بال نود سایت مگاپاری برنامه جتبت برنامه سیب بت سیب بت دانلود بازی حکم آنلاین irtoto pishbini
سایت بت فوروارد
وانیکس
سایت بت فوروارد
سایت شرط بندی با شارژ 100 تومان