متغير پنجم بازاريابي
Author: محمد رضا حق پرست
در دهه گذشته بازاريابان بر ۴ متغير مستقل تاكيد داشتند متغيرهايي كه بازارياب مي توانست با تصميم گيري در مورد آنها بر ميزان فروش و سود دهي شركت تاثير بگذارد، اما با تغييرات متناوبي كه در عرصه هاي فناوري ، فرهنگ و اقتصاد رخ مي دهد كفايت متغيرهاي پيشين براي رشد و بقاي شركتها مورد ترديد قرار گرفته است .
لذا بازاريابان بدنبال گسترش قدرت تاثير خود بر بازار متغيرهاي ديگري را مد نظر قرار داده اند كه يكي از مهمترين آنها مردم People است. منظور از مردم در ادبيات مديريت بازاريابي مشتريان و كاركنان شركت هستند. بر اين اساس ايجاد تعهد در كاركنان نسبت به شركت ودر مشتريان نسبت به برند از برنامه هايي است كه بازاريابان در دستور كار خود قرار داده اند.تعهد مشتريان به برند امري است كه مناقشه چنداني بر نمي انگيزد و حتي مديراني كه گام عملي هم در اين مسير برنمي دارند كمتر در مفيد بودن اين امر چون و چرا ميكنند اما تعهد كاركنان به سازمان امري است كه غالب مديران در ايران نسبت به آن بي اعتنا هستند. اما حقيقت اين است كه از ديد مشتريان كاركنان در بسياري از شركتها بخصوص شركتهاي عرضه كننده خدمات جزيي از برند محسوب مي شوند و پيوندي ناگسستي با آن دارندبه عبارت ديگر رفتاركاركنان بر تصميم گيري بعدي مشتريان براي خريد مجدد تاثير تعيين كننده دارد. در يك نظرسنجي ۵۱ درصد مشتريان اظهار داشته اند كه خدمات برجسته يكي از دلايل ادامه خريد از يك شركت بوده است و ۸۰ در صد آنها اظهار داشته اند كه تجربه منفي با كاركنان يك شركت باعث مي شود كه آنها خريد خود را ادامه ندهند. علاوه بر اين كاركنان يك شركت عاملي تعيين كننده در اجراي موفق يك استراتزي محسوب ميشوند و كاركنان بي تعهد مي توانند براحتي هر استراتژي موثري را در عمل دچار شكست نمايند.تعهد داراي تعاريف متعددي است اما دكتر توماس لكي معتقد است كه در اين تعاريف سه عامل كليدي مشترك است نخست اينكه تعهد داراي يك جز عقلاني و هوشمندانه است كه بر اساس آن كاركنان با رسالت سازمان خود موافقند و مشتريان ارزشهاي خاصي را به يك برند نسبت ميدهند. دومين عامل جزء رفتاري است كه براساس آن پرسنل بهره وري خود را بالا مي برند و مشتريان اقدام به خريد و يا توصيه خريد به ديگران مي نمايند.و آخرين جزء بخش احساسي است كه موجب شور و شوق مي شود. بنابراين تعرفي كه وي ارائه مي دهد با تعريف ايستارمثبت هماهنگ است وي معتقد است كه ايجاد تعهد داراي سلسله مراتبي است در مرحله اول رضايت مشتري و يا پرسنل بايد از طريق برآورده ساختن انتظارات وي از عملكرد شركت يا محصول برآورده شود اگر مرحله اول بخوبي انجام شود فرصتي براي ايجاد وفاداري بوجود مي آيد كه در اين مرحله پرسنل علاقه مند به ادامه كار با شركت خواهند بود و مشتريان به خريد محصول شركت ادامه مي دهند . افراد وفادار شركت و محصول آن را به ديگران توصيه ميكنند و اين مرحله بعدي از سلسله مراتب تعهد است. مرحله بعدي نردبان تعهد اين است كه نيروي كار شركت را بهترين محل براي كار بداند و مشتري محصول شركت را بهترين محصول براي مصرف و بالاخره بالاترين پله اين سلسله مراتب وابستگي احساسي است غرور در كاركنان و هيجان در مشتريان.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت:
۰۷:۲۲:۴۱ توسط:مديريت موضوع:
3 گام براي نظرسنجي دقيقتر از مشتريان
همه مديران از تلاش براي رضايتمندي مشتريان دم ميزنند، ولي اندكاند كساني كه به واقع رسيدن به اين هدف را دنبال كنند. اين مسئله، راه حل سادهاي دارد: فقط كافي است كه بخواهيد_ اگر رفتاري فكورانه و پيگيري مناسبي داشته باشيد، نظرسنجي از مشتريان ميتواند مؤثّرترين ابزار رشد فروش و تبديل مشتريان احتمالي و حتي مشتريان گذري، به مشتريان وفادار و مشتريان دايمي شود. شايد شما پيشتر اين موضوع را ميدانستيد و نظرسنجيهايي نيز كرده باشيد؛ اما اگر بازپسخوردهاي مناسبي از ارزيابيهايتان نداريد، به طور قطع نيازمند ياري هستيد. نكاتي را كه در پي ميآيند براي تهيه نظرسنجي هدفمند از مشتريان و اهرم ساختن از نتايج آن، براي بهتركردن و بهبود تجارتتان لحاظ كنيد. در پي3 گام براي خلق و ايجاد يك نظرسنجي مؤثر از مشتريان ارايه ميشود:
1. برگزيدن زمان درست براي نظرسنجي بررسي كنيد مشتريان شما اغلب چگونه از محصولاتتان استفاده ميكنند و بر طبق آن، زمان مناسب نظرسنجي را تعيين كنيد. مثلاً، رستورانها اغلب از برگههاي پيشنهاد و انتقاد، هنگام تحويل صورت حساب به مشتري استفاده ميكنند. اما فرض كنيم شغل شما طراحي، اجرا و برگزاري برنامهها باشد. پس با ارباب رجوع، بيش از يك يا دو بار در سال رودررو نميشويد. بنابراين نظرسنجي ماهانه و يا ارسال هفتگي فرم نظرسنجي با پست الكترونيك، تأثير چنداني ندارد. به جاي آن، بايد به طور مستقيم واكنش و نظر اربابرجوع خود را پس از پايان هربرنامه، جويا شويد و 6 ماه پس از آن، به منظور تقويت، استحكام و حفظ يك رابطه جدي و فعال، دوباره به سراغ ارباب رجوع برويد؛ البتّه براي اين كار، شايد نياز باشد كارت پستالهايي كه هزينه پستي آنها از پيش پرداخت شده است، به همراه فهرستي از خدماتتان نيز براي آنها بفرستيد.
2. پرسيدن پرسشهاي درست در نظرسنجياين مسئله، بسيار مهم و سرنوشتساز است. زماني را به جملهبندي و هدفهاي نظرسنجيتان اختصاص دهيد. بريانا مارا (Briana Marrah)، مدير ارشد حسابداري شركت Parker LePla، ميگويد: «از مشتريان پرسشهاي نامحدودي بپرسيد؛ پرسشهايي كه ارزشهاي شما را نزد مشتريان نمايان سازد.» مايك آوينو (Mike Avino) زماني كه تصميم گرفت به عنوان يك استراتژي بازاريابي، از مشتريان احتمالي و ارباب رجوع، نظرسنجي پُستي كند، دقيقاً همين كار را انجام داد. او رييس شركت Avino Construction است كه ابتدا، اكثر قراردادهايش را با دولت فدرال آمريكا ميبست، اما در سال 2003 روابطش با دولت به بنبست رسيد و تصميم گرفت پرسشنامهاي براي جذب مشتريان تازه، ارسال كند. پس از تحقيقات اينترنتي، وي پرسشنامهاي 20 پرسشي با پاكتهاي تمبرخورده، به 25 معمار بزرگ در Long Island فرستاد. وي در اين پرسشنامهها، پرسشهايي براي شناسايي بزرگترين واكوششهاي (چالشهاي) كار كردن با پيمانكاران، مسايلي كه اغلب با پيمانكاران پيش ميآيد و مطالبي كه معماران دوست ندارند درباره شركتهاي عمراني و ساختماني، پرسيده بود. او 5 پاسخ دريافت كرد و با آن 5 نفر تماس تلفني گرفت و آنها را يك به يك پيگيري كرده، براي ديدار و صرف ناهار، دعوت كرد. آوينو اين پرسشنامه را براي چند صد تن از معماران متروي نيويورك فرستاد. Avino ميگويد: «به طور ثابت، بين 15 تا20 درصد پاسخ دريافت ميكنيم و نتايج، بسيار مثبت است. ما اطلاعات بسيار خوبي از راه پرسشنامههايمان دريافت كردهايم كه در بازاريابي ما بسيار تأثير داشته است، به گونه اي كه هماكنون توانستهايم در مناقصه آسفالت كردن راههاي يك مجتمعِ آپارتماني محلي، برنده شويم.»
3. پيگيري درست نظرسنجيها اگر نظرسنجيها را پيگيري نكنيد، نتيجهاي نخواهيد گرفت. پس از انجام نظرسنجي از راه پست الكترونيك، تلفن و يا پست زميني، بايستي شخصاً از تك-تك مشترياني كه پاسخ دادهاند، سپاسگزاري كنيد.
جف ميلر ميگويد: «به آنها بگوييد از وقتي كه داده اند، بسيار سپاسگزاريد و نظراتشان را شنيده و لحاظ كردهايد.» پس از اين كار، منتظر نتايج خوبي باشيد.
مثلاً، Jeff Miller درباره حسابداري ميگويد كه به شركتهاي توليدي خدمات ميداد. اين حسابدار از دانش خود درباره صنعت و رفع سريع مشكلات و واكوششهاي ارباب رجوع، بسيار به خود ميباليد و مغرور بود؛ در حالي كه نتايج نظرسنجي، به گونه اي ديگر بودند. ارباب رجوع، خود او را دوست داشتند، اما با كمال تعجب،90 درصد آنها معتقد بودند كه وي از دانش لازم در كار خود برخوردار نيست_ ميلر در ادامه ميگويد: «جالب آنكه چنين پرسشي در نظرسنجي وجود نداشت و ارباب رجوع، خود اين نظر را نوشته بودند_» نتيجه و حاصل كار چه بود؟ آن حسابدار به يك سازمان تجاري باسابقه پيوست و در چندين سمينار و دوره آموزشي شركت كرد. او همچنين چندين مقاله نوشت كه در نشريات تجاري به چاپ رسيد و ارباب رجوع، آنها را خواندند و تحسين كردند. از آن پس، بازپسخورد نظرسنجيها عالي شد.
بسياري از صاحبان صنايع و پيشهوران، از نظرسنجي به دليل ترس از شنيدن اخبار بد، ميهراسند، اما اگر نتايج بدي از نظرسنجيتان بگيريد، خبر خوبي است_ چرا كه يك مشكل معلوم و مشخص را شناسايي كردهايد و ميتوانيد آن را حل كنيد. اگر پيوسته مشتريان خود را مدام از دست بدهيد، دير يا زود، بايد غزل خداحافظي تجارت خود را بخوانيد
منبع: imi.ir
hasEML = false;
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت:
۰۷:۲۲:۴۱ توسط:مديريت موضوع:
سرمايه گذاري شركت اينتل بر برندسازي
شركت هاي تبليغاتي قاعدتاً به دستورات مشتريان خود توجه ويژه دارند. به همين خاطر شركت اينتل حين شكل دهي به بزرگ ترين فعاليت تبليغاتي اش در سال هاي اخير، ايدهء خود را به شركت تبليغاتي Venables Bell and Partners داد تا آن را ارزيابي كرده و بپروراند. ايدهء اوليه اين بود كه پيام تبليغاتي مي بايد در مورد آثار شركت اينتل بر زندگي روزمرهء مردم متمركز شود، اما Venables Bell اين ايده را درجا رد كرد.
حرف اينتل اين بود: "ما سهم زيادي در زندگي شما داريم. دنيا را بدون اينتل تصور كنيد. چراغ ها خاموش خواهند شد و همه چيز متوقف!" شركت تبليغاتي Venables Bell در پاسخ به اينتل عنوان داشت: "سخت در اشتباهيد!"
در مقابل پيام تبليغاتي شركت Venables Bell كه پخش آن از هفته آينده در آمريكا آغاز مي شود بر فرهنگ مبتني بر تكنولوژي هاي پيشرو در شركت اينتل تاكيد دارد و در مورد سهم اين شركت در شكل دهي به آيندهء بشريت صحبت مي كند. تبليغات با بكار گيري طنز در مورد دست آوردهاي مهندسين اينتل سخن به ميان مي آورند.
اين اولين باري است كه شركت اينتل بر روي برند خود در عوض محصولاتش متمركز مي شود كه گران ترين كوشش تبليغاتي اين شركت از سال 2006 محسوب مي شود. يكي از چالش هاي اينتل اين است كه مردم مستقيماً از اين شركت خريد نمي كنند بلكه تراشه هايش در محصولات نهايي شركتهايي مثل Dell و Hewlett Packard به كار گرفته مي شود. به همين خاطر مديران بازاريابي اينتل سخت مي كوشند تا مفهوم اينتل و اهميت محصولاتش را براي عموم پررنگ كنند.
در شكل دهي به پيام تبليغاتي اش شركت Venables Bell تحقيقاتي را در داخل اينتل به عمل آورد و پس از مشاهدات اوليه به اين نتيجه رسيد كه مهندسين تحقيق و توسعهء اين شركت در حوزهء تقويت وضع موجود تكنولوژي فعاليت نمي كنند بلكه درحال كار بر روي پروژه هايي هستند كه چند سال بعد وارد بازار خواهندشد و در همين چارچوب بود كه شعار "حامي فردا" براي شركت اينتل انتخاب شد.
تبليغات جديد اينتل در 30 كشور منتشر خواهد شد و شركت Tag در انگلستان در حال بررسي محتواي پيام ها از لحاظ تفاوت هاي فرهنگي است به نحوي كه پيام ها به هنگام ترجمه لحن برخورنده يا ناخوش آيند پيدا نكنند.
علي رغم كاهش فروش در اينتل به ميزان 26% در سه ماههء اول سال جاري ميلادي و كاهش 55 درصدي سود، مديران ارشد آن معتقدند كه زمان براي سرمايه گذاري در حوزهء بازاريابي مناسب است. يكي از بنيان گذاران اينتل، گوردن مور، معتقداست كه "بهترين زمان سرمايه گذاري تبليغاتي در زمان ركود اقتصادي است چون پس از اتمام اين دوره شركت به خاطر جايگيري در اذهان در موقعيت رهبري قرار مي گيرد و نه دو قدم عقب تر از ساير رقبا."
منبع:همكاران سيستم
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت:
۰۷:۲۲:۴۰ توسط:مديريت موضوع:
مديريت كانالهاي توزيع

مقدمه
يكي از مهمترين چالشهاي مديران بازاريابي و توليدكنندگان، انتقال كالاهاي توليدي خود به بازارهاي هدف است. بر اين اساس تصميمگيري در خصوص شيوه انتقال كالا به محل خريد يا مصرف، از جمله تصميمات مهمي است كه مدير بازاريابي با آن مواجه است. اهميت تصميمات اتخاذ شده در خصوص كانالهاي توزيع، به اين دليل است كه شركت مجبور است براي مدتي طولاني به اين تصميمات پايبند و متعهد بماند. چراكه چندين سال طول ميكشد يك سيستم توزيع بطور مطلوب مستقر شود و به آساني قابل تغيير نيست.
تعريف توزيع و كانالهاي توزيع
توزيع: يكي از اجزاي آميخته بازاريابي است كه در سادهترين حالت آن وظيفه انتقال محصول از محل توليد به محل خريد مشتري را بعهده دارد. بعبارت ديگر مهمترين وظيفه مديريت توزيع اين است كه كالا را در زمان و مكان مناسب در دسترس مشتريان بالقوه قرار دهد.
كانال توزيع: مجموعهاي از سازمانها و افراد وابسته است كه كالا يا خدمت مورد نظر را در دسترس مشتريان نهايي قرار ميدهد. كانال توزيع، توليدكننده و مشتريان كالا را به يكديگر متصل ميكند.
نقش كانالهاي توزيع
يك كانال توزيع علاوه بر انتقال كالا از توليدكننده به مصرفكننده، صرفهجويي در زمان، متصل كردن مالكان كالا و مشتريان، وظايف مهم ديگري نيز بعهده دارد. مهمترين اين وظايف عبارتند از:
_ جمعآوري اطلاعات لازم از منابعي مانند مشتريان بالقوه و كنوني، شركتهاي رقيب و ساير عوامل و نيروهاي فعال در محيط بازاريابي.
_ مذاكره با مشتريان بمنظور افزايش انگيزههاي لازم خريد در آنها
_ حصول توافق در مورد شرايط خريد و انتقال تملك و مالكيت داراييها
_ سفارش گرفتن از مشتريان عمده و سفارش دادن به شركتهاي توليدكننده
_ تامين وجوه لازم و مقادير لازم محصول در كانال توزيع
_ بر عهده گرفتن بخشي از ريسكهاي مربوط به كانالهاي توزيع
_ تهيه انبارهاي لازم به منظور انبار كردن و نقل و انتقال كالاهاي فيزيكي
_ پرداخت وجوه لازم از جانب خريداران و از طريق بانكها و ساير مؤسسات مالي
سطوح كانالهاي توزيع
توليدكننده و مشتري نهايي بخشي از كانال توزيع را تشكيل ميدهند. براي نشان دادن طول يك كانال از چندين واسطه استفاده ميشود.
كانال "سطح صفر" كه كانال بازاريابي مستقيم نيز ناميده ميشود از يك توليدكننده و مصرفكننده نهايي تشكيل ميشود. كانال "سطح يك" شامل يك واسطه مانند خرده فروش است. كانال "سطح دو" داراي دو واسطه و كانال "سطح سه" داراي سه واسطه است. از ديدگاه توليدكنندگان هرچه تعداد واسطهها بيشتر شود، كسب اطلاعات در مورد مصرفكننده نهايي و اعمال كنترل بر آنها نيز دشوارتر خواهد شد.
استراتژيهاي انتخاب كانال توزيع
يكي از مهمترين تصميمات براي عرضه محصول، در حوزه تعيين تعداد واسطهها اخذ ميشود. در اين راستا سه گزينه به شرح زير مطرح است:
1. توزيع گسترده: اين استراتژي كه توزيع محصولات در تعداد زيادي خردهفروشي را شامل ميشود، بيشتر در حوزه مواد مصرفي و كالاهاي متداول و روزمره كاربرد دارد. چراكه عموماً مردم حاضر نيستند براي خريد كالاهايي مانند ماست و صابون، مسافت زيادي را طي كنند بلكه انتظار دارند در نزديكترين خردهفروشي به آن دسترسي داشته باشند. بنابراين اغلب توليدكنندگان مواد غذايي و محصولات متداول از اين استراتژي استفاده ميكنند تا دسترسي عامه مردم به محصولات خود را در بالاترين حد ممكن فراهم سازند.
2. توزيع گزينشي: در اين شيوه توزيع، خردهفروشاني براي عرضه محصول مورد نظر در مناطق مختلف انتخاب ميشوند. تعداد واسطهها در اين حالت از توزيع گسترده كمتر و از توزيع انحصاري بيشتر است. اين استراتژي توزيع، بيشتر براي لوازم خانگي و اصولاً كالاهاي مغازهاي مورد استفاده قرار ميگيرد، چراكه مشتريان اين نوع كالاها انتظار ندارند اين قبيل محصولات را حتماً در محل زندگي خود بيابند.
3. توزيع انحصاري: در اين شيوه، در هر منطقه يك واسطه بعنوان نماينده انحصاري انتخاب ميشود. در اين استراتژي، تعداد واسطهها بسيار كمتر از دو نوع ديگر بوده و بيشتر در مورد محصولات ويژه از قبيل اتوموبيل و لباسهاي خاص مورد استفاده قرار ميگيرد. چراكه مشتريان وفادار به اين نوع محصولات با كمال علاقه حاضرند براي دستيابي به محصول مورد نظر مسافت زيادي را طي كنند.
مراحل طراحي كانالهاي توزيع
مراحل طراحي كانال توزيع به صورت زير است:
1. تحليل نيازهاي خدماتي مشتريان: در اين مرحله نيازهاي مشتريان بصورت دقيق مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد. مقدار خريد، زمان انتظار، تعداد عرضهكنندگان، ميزان تنوع محصولات و خدمات پشتيباني مورد انتظار مشتريان در اين مرحله مشخص ميشوند.
2. تعيين اهداف كانال توزيع و شناسايي محدوديتها: در اين مرحله با توجه به ويژگيهاي هر محصول، هدفهاي كانالهاي توزيع آن مشخص ميشود. تصميم در مورد مستقيم يا غيرمستقيم بودن واسطهها در كانال توزيع در اين مرحله اتخاذ ميشود. علاوه بر اين محدوديتهايي كه در سيستم توزيع ممكن است وجود داشته باشد، در اين مرحله مشخص ميشود. كانالهاي توزيع شركتهاي رقيب و قوانين و مقررات حاكم از جمله اين محدوديتها هستند.
3.تعيين گزينههاي موجود (كانالهاي توزيع موجود): پس از بررسي ميزان خدمات مورد درخواست مشتريان و تعيين اهداف كانال توزيع در اين مرحله بايد به شناسايي كانالهاي موجود در بازار پرداخته شود. انواع واسطههاي موجود، تعداد واسطههاي مورد نياز، و شرايط و مسئوليتهاي هر يك از واسطهها در اين مرحله مشخص ميشود.
4. ارزيابي گزينههاي مختلف و انتخاب: پس از تعيين كانالهاي توزيع قابل استفاده، بايد يكايك آنها را با توجه به سه معيار اصلي اقتصادي، اعمال كنترل و سازگاري با شرايط، مورد ارزيابي و بررسي قرار داد. سپس باتوجه به نتايج حاصل از ارزيابي نسبت به انتخاب كانال يا كانالهاي توزيع مناسب اقدام شود.
5. عقد قرارداد و كنترل: بعد از مشخص شدن كانال يا كانالهاي توزيع، بايد افراد مورد نياز در اين كانالها انتخاب شده، آموزش داده شوند، در آنها ايجاد انگيزه شده و نهايتاً آنها را مورد ارزيابي قرار داد. از آنجاكه محيط بازاريابي و چرخه عمر محصول ثابت نميمانند، بايد هميشه آمادگي لازم براي تغيير بندهاي قرارداد و انجام اقدامات اصلاحي در كانالهاي انتخاب شده را داشت.
عوامل موثر در ايجاد تعارض در كانال توزيع
ممكن است در جريان استقرار كانال يا كانالهاي توزيع، اختلافات و تعارضاتي بوجود آيد. لذا لازم است دلايل بروز اين تعارضات را شناخت و براي پيشگيري و برطرف كردن آنها چارهجويي كرد. مهمترين دلايل بروز تعارض در كانالهاي توزيع عبارتند از:
_ ناسازگاري در اهداف: به عنوان مثال ممكن است يك شركت توليدي بخواهد از طريق عرضه محصولات ارزان قيمت بسرعت در بازار رسوخ كند. در مقابل، فروشگاهها ترجيح دهند كه در كوتاه مدت به سودهاي بالاتر دست پيدا كنند. اين ناسازگاري در اهداف ميتواند باعث بروز اختلاف و تعارض شود.
_ روشن نبودن نقشها و حقوق: بعنوان مثال در حالي كه نمايندگيها ميكوشند محصولات شركت را به مشتريان بفروشند، شركت تصميم بگيرد تعداد زيادي از محصولات را توسط نيروي خود به بازار عرضه كند. در چنين مواردي ممكن است محدوده فعاليت و ميزان فروش نسيه، موجب بروز اختلافاتي شود.
_ اختلاف در ادراك: بعنوان مثال ممكن است با افزودن كانالهاي جديد توسط شركت، موجبات بروز تعارض در كانال توزيع فراهم شود.
_ وابستگي زياد: بعنوان مثال در فروشگاهها يا نمايندگيهايي كه بصورت انحصاري نمايندگي شركت را بعهده دارد، سود اين فروشگاهها و نمايندگيها تحت تاثير تصميمات قيمتگذاري و توليد شركت قرار ميگيرد. اين امر ميتواند بصورت بالقوه موجب بروز تعارض شود.
منبع: شماره 179 مجله تدبير / بخش كلينيك بازاريابي و تبليغات / نوشته امير بختائي و شادي گلچين فر
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت:
۰۷:۲۲:۳۹ توسط:مديريت موضوع:
+ نوشته شده:
۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت:
۰۷:۲۲:۳۷ توسط:مديريت موضوع:
+ نوشته شده:
۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت:
۰۷:۲۲:۳۶ توسط:مديريت موضوع:

Term of the Day - r-squared
For Tuesday, April 21, 2009
Term of the Day -
r-squared
A measurement of how closely a
portfolio's performance correlates with the performance of a
benchmark index, such as the
S&P 500, and thus a measurement of what portion of its performance can be explained by the performance of the overall
market or index.
Values for r-squared
range from 0 to 1, where 0 indicates no
correlation and 1 indicates perfect correlation.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت:
۰۷:۲۲:۳۶ توسط:مديريت موضوع:
بيماري بازارهاي نوظهور، پس از اين در چه كشوري ظاهر خواهد شد؟
دنياي اقتصاد _ مترجم: محسن رنجبر
كمبود سرمايههاي خارجي، بسياري از اقتصادهاي اروپايي شرقي و مركزي را به ويراني كشانده است. پول رايج و سهام و اوراق قرضه در اين كشورها، در حال سقوط هستند و برخي از اقتصاددانان، نگران آنند كه بعضي از اين كشورها نتوانند بدهيهاي خارجي خود را بپردازند. اين خصلت خطرناك كه با خروج سرمايهگذاران از كشورهاي مختلف و بحران در آن كشورها گسترش مييابند، باعث شده تا برخي از بازارهاي خاورميانه، بهويژه دبي، در وضعيت نامناسبي به سر برند، اما كدام يك از اين اقتصادهاي بزرگ و نوظهور، بيشتر در معرض خطر هستند؟اقتصاددانها، در گذشته براي پاسخ به اين سوال بيشترين تمركز خود را بر توانايي دولتها در پرداخت بدهيها و لذا بر نسبت بدهي به GDP آنها معطوف مينمودند. اما امروزه، بزرگترين خطر در دنياي جديد، از استقراض دولتها ناشي نميشود، بلكه ناشي از بدهي شركتها و بانكها است. وقتي كه سرمايههاي خارجي به شدت كاهش مييابند، اين شركتها و بانكها، به شدت در بازپرداخت بدهيهاي خود يا دريافت وامهاي جديد، دچار مشكل ميشوند.
در جدول ذيل (كه عمدتا بر پايه ارقام ارائهشده توسط HSBC تهيه شده است)، از سه شاخص براي قضاوت درباره ميزان خطري كه بحران جهاني اعتبار براي اقتصادهاي مختلف به وجود آورده، استفاده گرديده است. اولين شاخص، تراز انتظاري حساب جاري براي اين سال است. بودجه لازم براي كسريهاي بزرگ را بايد تامين نمود، اما در حال حاضر، جريانهاي بانكي و اوراق بهادار، به شدت كاهش يافتهاند و حتي سرمايهگذاري مستقيم خارجي كه قبلا بيثباتي كمتري از خود نشان ميداد، نيز در سال جاري به شدت سقوط كرده است. كسري حساب جاري، به صورت درصدي از GDP در بسياري از اقتصادهاي كوچك اروپاي شرقي، در سال 2008، به عددي دو رقمي رسيد، اگرچه ركودهاي عميق اين مقادير را در سال جاري كاهش خواهند داد. پيشبيني ميشود كه از ميان كشورهايي كه نام آنها در جدول آمده است، پاكستان، آفريقايجنوبي و لهستان، كسري حساب جاري، معادل 8درصد GDP يا حتي بيش از آن را در سال جاري متحمل شوند. اين ميزان كسري، مقداري بود كه قبل از وقوع بحران سال 1997 تايلند در اين كشور وجود داشت.
كشورها، علاوهبر آنكه بايد كسري حساب جاري را تامين كنند، ميبايست بدهيهاي فعلي خود را نيز بازپرداخت كرده يا از ميزان آنها بكاهند. از اينرو اگر سرمايههاي خارجي در اختيار اين كشورها نباشد، بايد از محل ذخاير خود استفاده كنند. بنابراين، معياري مفيد براي ارزيابي ريسك تامين بودجه، بدهي كوتاهمدت، به صورت درصدي از ذخيره ارزهاي خارجي است. (منظور از كوتاهمدت بودن اين بدهيها، آن است كه بايد ظرف مدت 12 ماه پرداخت شوند).
اگر اين ميزان بيشتر از 100درصد باشد، يعني بدهيها از ذخاير ارزهاي خارجي بيشتر باشند، بايد زنگ خطر را به صدا درآورد. (بدهيهاي كوتاهمدت تايلند در ابتداي سال 1997، برابر با 130درصد از ذخاير اين كشور بود.)
اين نسبت براي لتوني و استوني، بيش از 250درصد تخمين زده ميشود، اما در تمامي اقتصادهاي نوظهور و بزرگ، كمتر از 100درصد است. با اين حال، HSBC پيشبيني كرده است كه بدهيهاي كوتاهمدت كره جنوبي، تا آخر سال جاري از ذخاير رو به كاهش آن، فراتر خواهد رفت. همچنين به نظر ميرسد كه پوشش ذخاير در اندونزي، آفريقاي جنوبي و مجارستان، ناكافي باشد. ميزان ذخاير روسيه نيز پس از آنكه بانك مركزي اين كشور براي حل مشكل(ثبات نرخ ارز) تلاش نمود، بيش از يك سوم، كاهش يافت! اما همچنان تكيهگاه مناسبي براي دولت اين كشور است.
شاخص سوم، يعني نسبت وامهاي بانكها به سپردههاي آنها، معياري است كه نشان ميدهد سيستم بانكداري تا چه حد در معرض خطر قرار دارد. اگر اين نسبت، بزرگتر از يك باشد (كهمثلا در روسيه، برزيل، كره جنوبي و مجارستان اين گونه است) به آن معنا است كه بانكها، براي تامين بودجه لازم جهت اعطاي وامهاي داخلي، بر قرضگيري و اغلب قرضگيري از خارج متكي هستند و لذا بحران جهاني اعتبار، آنها را تحتفشار قرار خواهد داد.
براي آنكه به دركي كلي از ميزان خطر مالي كه كشورها را تهديد ميكند برسيم، تمام اين كشورها را بر حسب هر سه معيار رتبهبندي كرده و سپس، امتياز متوسط آنها را معين كردهايم. اگر تمامي اقتصادهاي نوظهور را مدنظر قرار دهيم، اقتصادهاي كوچك شرق اروپا، مانند لتوني، اوكراين و روماني در صدر فهرست پرخطرها قرار خواهند گرفت. در ميان 17 اقتصاد بزرگي كه در جدول نشان داده شدهاند، آفريقاي جنوبي و مجارستان، پرمخاطرهترين و چين كممخاطرهترين موارد هستند.
مجارستان مجبور شده است كه براي دريافت وام، به سراغ IMF(صندوق بينالمللي پول) برود. آفريقاي جنوبي نيز به همين وضعيت دچار شده است. با وجود افزايش قيمت طلا، كاهش صادرات معدني اين كشور، سبب گرديده است كه كسري حساب جاري آن، افزايش يافته و احتمالا در سال جاري، به بيش از 10درصد GDP آن برسد. اين در حالي است كه انتظار ميرود سرمايهگذاري مستقيم خارجي در اين كشور، به شدت كاهش يابد. لذا آفريقاي جنوبي حتي بايستي مبالغ بيشتري را نيز قرض بگيرد. راند (واحد پول آفريقاي جنوبي) كه تا به امروز شديدا دچار افت ارزش شده است، يكي از پولهاي بازارهاي نوظهور است كه كماكان در معرض بيشترين خطر قرار دارد.
آيا شرايط قبل، دوباره تكرار خواهد شد؟
در مقابل، بازارهاي آسيا به طور كلي داراي بيشترين سرعت بوده و شش رتبه پاييني جدول را به خود اختصاص دادهاند. بزرگترين استثنا، كره جنوبي است كه به نظر ميرسد به خاطر بدهيهاي خارجي كوتاهمدت زيادي كه دارد و نيز به دليل فشارهاي زيادي كه بر بانكهاي آن آمده است، به اندازه لهستان در معرض خطر قرار دارد. (ويتنام نيز اگرچه در اين جدول نيامده است، اما داراي امتياز بالايي در رتبهبندي ريسك ميباشد). وضعيت امروز كره جنوبي، در مقايسه با بحران 98-1997، بسيار بهتر است. به عنوان مثال، به نظر ميرسد كه امسال، اندكي مازاد حساب جاري داشته باشد و ذخاير آن نيز بسيار زيادتر شدهاند. اما كماكان بانكهاي كره جنوبي و واحد پول آن، در معرض خطر قرار دارند. وون (واحد پول كره جنوبي) در سال گذشته، در مقايسه با دلار، دچار افت تقريبا 40درصدي گرديد كه اين امر، سبب افزايش ارزش بدهيهاي خارجي بر حسب واحد پول محلي شد. بالا گرفتن تنشهاي مالي در اروپاي شرقي، سبب شده است كه بازپرداخت بدهيهاي 194ميليارد دلاري كره جنوبي كه تا پايان امسال، بايد پرداخت شوند، مشكلتر شود.
اما موافقتنامههاي مربوط به مبادله ارز كه ميان اين كشور و آمريكا، ژاپن و چين به انعقاد رسيده است، قدرت زيادي براي مقابله با اين مشكل به كره داده است.
امتياز كلي كه در جدول فوق آمده است، تنها ميزان ريسكهاي نسبي كشورها را رتبهبندي ميكند.
براي ارزيابي ريسك مطلق ناشي از يك بحران، بايد نيازهاي مربوط به تامين بودجه خارجي (كهطبق تعريف، برابر است با مجموع تراز حساب جاري و بدهيهاي كوتاهمدت) را براي 12ماه آتي تخمين زد. جاناتان اندرسون از UBS، شكاف ميان اين مقدار و حجم ذخاير ارزي را براي 45 كشور محاسبه نموده است و جالب اينجا است كه تنها 16 كشور از 45 كشور فوق، دچار "شكاف" تامين بودجه هستند و در تمامي 29 كشور ديگر، حتي در صورتي كه هيچ جريان سرمايه جديدي به وجود نيايد، ذخيرهها براي پوشش دادن پرداختهاي يكساله كافي خواهند بود. اين 16 كشور عمدتا در اروپاي شرقي و مركزي واقع هستند و تنها دو اقتصاد نوظهور بزرگ در ميان آنها قرار دارد كه خارج از اين منطقه ميباشند.
يكي از اين دو كشور، پاكستان است كه در حال حاضر، برنامه IMF در آن اجرا ميشود و ديگري، آفريقاي جنوبي است. در مقابل، از آنجا كه انتظار ميرود كره جنوبي به شرايط مازاد حساب جاري بازگردد، احتمالا دچار شكاف تامين بودجه نخواهد شد.
در واقع حجم زياد ذخاير اقتصادهاي نوظهور، آنها را دور از خطر نگاه خواهد داشت، اما متاسفانه هرچه بحران اعتبار بيشتر به طول انجامد، اين ذخاير بيشتر تحليل خواهند رفت.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت:
۰۷:۲۲:۳۶ توسط:مديريت موضوع:
Micromarketing
marketing to individuals or very small groups. Micromarketing contrasts with mass marketing and targets the specific interests and needs of individuals by offering customized products or services. It is similar to niche marketing, but rather than targeting one large niche, a micromarketing company targets a large number of very small niches
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت:
۰۷:۲۲:۳۵ توسط:مديريت موضوع:
Micromarketing
is the practice of tailoring products, brands(microbrands), and promotions to meet the needs and wants of microsegments within a market. Micromarketing is all about digital content and innovative ways of distributing it.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت:
۰۷:۲۲:۳۵ توسط:مديريت موضوع: