مدیریت
برچسب: ،
ادامه مطلب
خواندن این اشتباهات رایج در نوشتن طرح کسبوکار ( طرح توجیهی / بیزینس پلن Business Plan ) پیش از آنکه یک طرح کسبوکار بنویسید، این وظیفه را برای شما راحتتر مینماید – و به سرمایه گذاری کسب و کار جدید شما شانس بهتری برای موفقیت میدهد.
این رایجترین اشتباه میباشد. کارآفرینان خود اجرا کننده هستند، بنابراین این طبیعی است که آنها بخواهند در اجرا طرح خود پیشرفت کنند و آن را به انجام برسانند – خصوصا زمانی که آنها ایدهای در سر دارند که به خاطرش هیجان زده هستند و فکر آن دائم در سرشان وزوز مینماید.
اما چه کسی این گفته را نشنیده است که “آنکه برنامهای نداشته باشد در واقع برای شکست برنامه دارد؟” ، پس شکست خوردن، تقریبا سرنوشت همه کسب و کارهایی است که بدون نوشتن طرح کسبوکار شروع به فعالیت مینمایند. بنابراین، بله، شما به نوشتن طرح کسبوکار نیاز دارید.
شما ضرورتا به یک نسخه رسمی و در مقیاس کامل از یک طرح کسبوکار نیاز ندارید که به صورت حرفهای در فرمت بندی و مجلد شده باشد (به نکته بعدی در مورد هدف نگاهی بی اندازید)، اما قطعا به داشتن یک طرح کسبوکار نیاز دارید.
ادامه : نوشتن طرح کسبوکار ( طرح توجیهی )
تکنیک فروش قدیمی فروش ، مانند یک چاقو کند است که شاید ببرد ، اما خیلی سخت و نه خیلی تمیز . مشتریان امروز بسیار هوشیار و آگاه هستند. مشتری متنفر است که به او فروخته شود ، مشتری میخواهد که بخرد. یعنی آزادی عمل و حق انتخاب داشته باشد.
قبل از هر چیز باید گفت که تکنیک فروش حرفهای ، پیرامون هنر برقراری ارتباط و ایجاد منفعت دوطرفه شکل میگیرد. تکنیکهای فروشندگی حرفهای همگی بر اساس یکسری قوانین و قواعد مشخص هستند . مشاوره فروش سعی خواهد نمود که این قوانین را بر اساس کسب و کار شما تعریف و آنها را با روش فروش شما تطبیق دهد.
تکنیک فروش حرفهای چیست ؟
تکنیک فروش حرفهای یا روش فروش حرفهای توسط یک فروشنده یا تیم فروش برای کسب درآمد و کمک به فروش موثرتر استفاده میشود. تکنیک فروش یک روش خلاقانه ولی بر پایه تکنیکهای شناخته شده فروش است که مشاور فروش یا یک فروشنده با استفاده از هوش و دانش و تجربه خود در مورد فرایند فروش و بهرهگیری از روانشناسی ، حسابداری ، مدیریت ، …. به تکنیکی یا روشی جدید برای بهینه شدن مسیر فروش میرسد.
واژه “فرایند فروش” و “تکنیک فروش” ، گاه به اشتباه مترادف در نظر گرفته میشوند.
فرایند فروش عبارت است که مسیری که یک مشتری بالقوه باید طی نماید تا به مشتری بالفعل ( خریدار ) تبدیل شود. این مسیر منطبق با کل مسیر داخل قیف فروش و تا انتهای لوله فروش ادامه دارد. فرایند فروش در مورد فرصتها ، معاملات و نرخ موفقیت است. یک مدیر فروش موفق و موثر کسی است بتواند این فرایند فروش را به درستی مدیریت نماید.
تکنیک فروش حرفهای / تکنیک فروشندگی حرفهای قابل بکارگیری در هر فرایند فروش است ، اما در کل ، تکنیک فروش برای فقط بخشی از فرایند فروش طراحی میگردد. تکنیک فروش حرفهای بر گامهای فروش تمرکز ندارد ، بلکه بر مهارت و تمرکز و ارتباط تمرکز است. مثل شخصیت شناسی در فروش، زبان بدن ، اصول و فنون مذاکره فروش ، …..
میتوان گفت که فرایند فروش همان A تا Z مسیر فروش است و تکنیک فروش ، فلسفه نحوه پیادهسازی فرایند فروش است.
تکنیک فروش حرفهای به دنبال کم کردن زمان بستن قرارداد فروش و افزایش اثربخشی فروش است. تکنیک فروش میتواند در چند ناحیه از فرایند فروش بکار گرفته شود.
تکنیک فروش اسپین در خصوص “درست سوال پرسیدن” است. سوالات اشتباه میتواند موجب تزلزل در فرایند فروش شما شود. برای همین ما در تیم مشاوران مدیریت ایران و در ورک شاپ های فروشندگی حرفهای خود از آن به عنوان “هنر سوال پرسیدن” یاد مینماییم. با استفاده از تکنیک فروش اسپین ، شما به مشتری اجازه صحبت میدهد.
واژه SPIN معرف 4 کلمه است که برای ایجاد انگیزه در مشتری برای خرید کردن ، به کار گرفته شده است. این چهار کلمه کلیدی برای تکنیک اسپین عبارتاند از :
سوالات مرتبط با موقعیت، اساس چرخه فروش را تشکیل میدهند. هدف از سوالات ، درک مشتری بالقوه و کشف موقعیت کنونی در مواجه با پیشنهاد فروشنده است. آیا راهحلهای شرکت پاسخی برای نیازهای مشتری است یا خیر ؟ این اطلاعات نقش بسیار حیاتی در تدوین چرخه فروش ایفا مینماید. تیم فروش هر چه بیشتر در خصوص سوال پرسیدن حرفهایی باشند، اطلاعات مفیدتر به دست میآورند.
بنابراین نباید به دنبال پاسخ این سوال بود که ” چه کسی مسئول خریدهای جدید در شرکت است ؟” بلکه باید پرسید : ” فرایند تصمیم سازی در خصوص خریدهای جدید چگونه است ؟” . در این حالت تصمیم سازان مشخص میشوند. فروشنده حرفهای با بهرهگیری از تکنیک فروش حرفهای ، توانایی درک صحیح موقعیت فروشنده را خواهد داشت.
سوالاتی که به شما کمک خواهد نمود تا از مشکلات مشتری بالقوه مطلع شوید . این مشکلات باید شناسایی شود و برای آن راهحلی پیدا شود. همین مشکلات و نقصها است که تسهیلکننده معامله میشوند. تکنیک فروش به راحتی نحوه پیدا کردن این مشکلات را به فروشنده نشان میدهد.
در خصوص سوالاتی است که بر نتایج منفی ناشی از مشکلات برای مشتری متمرکز است و سعی دارد تا فوریت برخورد با آن را گوشزد نماید.
زمانی که مشتری بالقوه فهمید که شرایطش در حال بدتر شدن است، باید سوالاتی در خصوص ارزش واقعی راهحل قابل ارائه برای درمان شرایط موجود ، مطرح نمود. راز موفقیت در کمک به مشتری برای درک مناسب فواید راهحل است. اگر سوالات به درستی ارائه شود ، مشتری خواهد پرسید که این محصول چگونه به وی کمک خواهد نمود. برای مثال : اگر برای پرداخت پول نیاز به مراجعه به بانک نباشد، چه تاثیری روی کسبوکارتان خواهد میگذارد ؟
این 4 سوال کمک خواهد کرد تا نیازها و نحوه کمک به مشتری را درک نمایید. تکنیک فروش اسپین برای دریافت پاسخهای مناسب در قبال سوالات صحیح است.
ادامه مطلب : تکنیک فروش
زبان بدن در فروش و فروشندگی را میتوان با نقش آب در موتور خودرو مقایسه نمود. فروشنده تا شروع به فروش نکرده ، نیاز به زبان بدن Body Language ندارد ، اما اگر زبان بدن فروشنده مناسب نباشد، به محض شروع فرایند مذاکره فروش ، هر لحظه که میگذرد احتمال از دست رفتن مشتری بیشتر و بیشتر میشود.
در این مقاله مطالبی را خواهید خواند که در سایر مقالات مرتبط با زبان بدن و فروش ، چنین مطالبی وجود نخواهد داشت. زیرا این مقاله ، نتیجه سالها تحقیق و تجربه من در حوزه زبان بدن است. درک زبان بدن به شما این توانایی را میدهد که احساسات فردی که با آن در ارتباط هستید را به درستی تحلیل نمایید .
شاید شما فروشنده نباشید و فکر کنید که این مقاله به کار شما نمیآید ، اما این یک اشتباه رایج است. یادتان باشد برای اینکه در کسبوکار و یا زندگی شخصی خود موفق باشید باید بتوانید داشتههای وجودی خود را به دیگران به درستی بفروشید . ما در تیم مشاوران مدیریت ایران همیشه به نیروهای انسانی سازمانهایی که تحت آموزش ما هستند ؛ این نکته را گوش زد میکنیم که همه آدمها فروشنده هستند ، فقط محصولات و خدماتشان متفاوت است.
برای مثال زمانی که برای شغل منشیگری باید در جلسه مصاحبه شرکت نمایید، باید بتوانید توانایی و مهارتهای شخصی خود را به فرد مصاحبهکننده بفروشید. پس زبان بدن در فروش هر چیزی ، مادی یا غیر مادی کامل موثر است.
در قسمت به تفسیر حالتهای زبان بدن در فروش میپردازیم و همانطور که پیشتر هم توضیح دادیم ، شامل هر نوع برقرار ارتباط نیز میشود.
در زمان مذاکره فروش ( یا صحبت معمولی ) اگر بینی لمس شود یا خارانده شود ، این “حالت ارزیابی منفی” است. اگر فردی این کار را انجام دهد ، به این معنا است که از چیزی که شنیده خوشحال نیست. برای مثال اگر به فردی بگویید که قیمت محصول مدنظر شما 1.5% افزایش یافته است و دقیقا در آن لحظه این حالت را ببینید ، نشان میدهد که از این قیمت اصلا راضی نیست. هرچه بیشتر در مورد قیمت صحبت کنید، حتما فروشتان کمتر کمتر خواهد شد. در عوض باید در خصوص ارزش به دست آمده صحبت نمایید. اگر این حالت را دیدید حتما سریع مسیر کلام خود را تغییر دهید.
زبان بدن در فروش و فروشندگی حرفهای
زبان بدن در فروش و فروشندگي را ميتوان با نقش آب در موتور خودرو مقايسه نمود. فروشنده تا شروع به فروش نكرده ، نياز به زبان بدن Body Language ندارد ، اما اگر زبان بدن فروشنده مناسب نباشد، به محض شروع فرايند مذاكره فروش ، هر لحظه كه ميگذرد احتمال از دست رفتن مشتري بيشتر و بيشتر ميشود.
در اين مقاله مطالبي را خواهيد خواند كه در ساير مقالات مرتبط با زبان بدن و فروش ، چنين مطالبي وجود نخواهد داشت. زيرا اين مقاله ، نتيجه سالها تحقيق و تجربه من در حوزه زبان بدن است. درك زبان بدن به شما اين توانايي را ميدهد كه احساسات فردي كه با آن در ارتباط هستيد را به درستي تحليل نماييد .
شايد شما فروشنده نباشيد و فكر كنيد كه اين مقاله به كار شما نميآيد ، اما اين يك اشتباه رايج است. يادتان باشد براي اينكه در كسبوكار و يا زندگي شخصي خود موفق باشيد بايد بتوانيد داشتههاي وجودي خود را به ديگران به درستي بفروشيد . ما در تيم مشاوران مديريت ايران هميشه به نيروهاي انساني سازمانهايي كه تحت آموزش ما هستند ؛ اين نكته را گوش زد ميكنيم كه همه آدمها فروشنده هستند ، فقط محصولات و خدماتشان متفاوت است.
براي مثال زماني كه براي شغل منشيگري بايد در جلسه مصاحبه شركت نماييد، بايد بتوانيد توانايي و مهارتهاي شخصي خود را به فرد مصاحبهكننده بفروشيد. پس زبان بدن در فروش هر چيزي ، مادي يا غير مادي كامل موثر است.
حالتهاي زبان بدن در فروشدر قسمت به تفسير حالتهاي زبان بدن در فروش ميپردازيم و همانطور كه پيشتر هم توضيح داديم ، شامل هر نوع برقرار ارتباط نيز ميشود.
ارزيابي منفيدر زمان مذاكره فروش ( يا صحبت معمولي ) اگر بيني لمس شود يا خارانده شود ، اين “حالت ارزيابي منفي” است. اگر فردي اين كار را انجام دهد ، به اين معنا است كه از چيزي كه شنيده خوشحال نيست. براي مثال اگر به فردي بگوييد كه قيمت محصول مدنظر شما 1.5% افزايش يافته است و دقيقا در آن لحظه اين حالت را ببينيد ، نشان ميدهد كه از اين قيمت اصلا راضي نيست. هرچه بيشتر در مورد قيمت صحبت كنيد، حتما فروشتان كمتر كمتر خواهد شد. در عوض بايد در خصوص ارزش به دست آمده صحبت نماييد. اگر اين حالت را ديديد حتما سريع مسير كلام خود را تغيير دهيد.
زبان بدن در فروش و فروشندگي حرفهاي
تكنيك فروش قديمي فروش ، مانند يك چاقو كند است كه شايد ببرد ، اما خيلي سخت و نه خيلي تميز . مشتريان امروز بسيار هوشيار و آگاه هستند. مشتري متنفر است كه به او فروخته شود ، مشتري ميخواهد كه بخرد. يعني آزادي عمل و حق انتخاب داشته باشد.
قبل از هر چيز بايد گفت كه تكنيك فروش حرفهاي ، پيرامون هنر برقراري ارتباط و ايجاد منفعت دوطرفه شكل ميگيرد. تكنيكهاي فروشندگي حرفهاي همگي بر اساس يكسري قوانين و قواعد مشخص هستند . مشاوره فروش سعي خواهد نمود كه اين قوانين را بر اساس كسب و كار شما تعريف و آنها را با روش فروش شما تطبيق دهد.
تكنيك فروش حرفهاي چيست ؟
تكنيك فروش حرفهاي يا روش فروش حرفهاي توسط يك فروشنده يا تيم فروش براي كسب درآمد و كمك به فروش موثرتر استفاده ميشود. تكنيك فروش يك روش خلاقانه ولي بر پايه تكنيكهاي شناخته شده فروش است كه مشاور فروش يا يك فروشنده با استفاده از هوش و دانش و تجربه خود در مورد فرايند فروش و بهرهگيري از روانشناسي ، حسابداري ، مديريت ، …. به تكنيكي يا روشي جديد براي بهينه شدن مسير فروش ميرسد.
تفاوت تكنيك فروش با فرايند فروشواژه “فرايند فروش” و “تكنيك فروش” ، گاه به اشتباه مترادف در نظر گرفته ميشوند.
فرايند فروش عبارت است كه مسيري كه يك مشتري بالقوه بايد طي نمايد تا به مشتري بالفعل ( خريدار ) تبديل شود. اين مسير منطبق با كل مسير داخل قيف فروش و تا انتهاي لوله فروش ادامه دارد. فرايند فروش در مورد فرصتها ، معاملات و نرخ موفقيت است. يك مدير فروش موفق و موثر كسي است بتواند اين فرايند فروش را به درستي مديريت نمايد.
تكنيك فروش حرفهاي / تكنيك فروشندگي حرفهاي قابل بكارگيري در هر فرايند فروش است ، اما در كل ، تكنيك فروش براي فقط بخشي از فرايند فروش طراحي ميگردد. تكنيك فروش حرفهاي بر گامهاي فروش تمركز ندارد ، بلكه بر مهارت و تمركز و ارتباط تمركز است. مثل شخصيت شناسي در فروش، زبان بدن ، اصول و فنون مذاكره فروش ، …..
ميتوان گفت كه فرايند فروش همان A تا Z مسير فروش است و تكنيك فروش ، فلسفه نحوه پيادهسازي فرايند فروش است.
تكنيك فروش حرفهاي به دنبال كم كردن زمان بستن قرارداد فروش و افزايش اثربخشي فروش است. تكنيك فروش ميتواند در چند ناحيه از فرايند فروش بكار گرفته شود.
كدام تكنيك فروش حرفهاي را بايد بكار گيريم ؟
تكنيك فروش اسپين در خصوص “درست سوال پرسيدن” است. سوالات اشتباه ميتواند موجب تزلزل در فرايند فروش شما شود. براي همين ما در تيم مشاوران مديريت ايران و در ورك شاپ هاي فروشندگي حرفهاي خود از آن به عنوان “هنر سوال پرسيدن” ياد مينماييم. با استفاده از تكنيك فروش اسپين ، شما به مشتري اجازه صحبت ميدهد.
واژه SPIN معرف 4 كلمه است كه براي ايجاد انگيزه در مشتري براي خريد كردن ، به كار گرفته شده است. اين چهار كلمه كليدي براي تكنيك اسپين عبارتاند از :
سوالات مرتبط با موقعيت، اساس چرخه فروش را تشكيل ميدهند. هدف از سوالات ، درك مشتري بالقوه و كشف موقعيت كنوني در مواجه با پيشنهاد فروشنده است. آيا راهحلهاي شركت پاسخي براي نيازهاي مشتري است يا خير ؟ اين اطلاعات نقش بسيار حياتي در تدوين چرخه فروش ايفا مينمايد. تيم فروش هر چه بيشتر در خصوص سوال پرسيدن حرفهايي باشند، اطلاعات مفيدتر به دست ميآورند.
بنابراين نبايد به دنبال پاسخ اين سوال بود كه ” چه كسي مسئول خريدهاي جديد در شركت است ؟” بلكه بايد پرسيد : ” فرايند تصميم سازي در خصوص خريدهاي جديد چگونه است ؟” . در اين حالت تصميم سازان مشخص ميشوند. فروشنده حرفهاي با بهرهگيري از تكنيك فروش حرفهاي ، توانايي درك صحيح موقعيت فروشنده را خواهد داشت.
سوالاتي كه به شما كمك خواهد نمود تا از مشكلات مشتري بالقوه مطلع شويد . اين مشكلات بايد شناسايي شود و براي آن راهحلي پيدا شود. همين مشكلات و نقصها است كه تسهيلكننده معامله ميشوند. تكنيك فروش به راحتي نحوه پيدا كردن اين مشكلات را به فروشنده نشان ميدهد.
در خصوص سوالاتي است كه بر نتايج منفي ناشي از مشكلات براي مشتري متمركز است و سعي دارد تا فوريت برخورد با آن را گوشزد نمايد.
زماني كه مشتري بالقوه فهميد كه شرايطش در حال بدتر شدن است، بايد سوالاتي در خصوص ارزش واقعي راهحل قابل ارائه براي درمان شرايط موجود ، مطرح نمود. راز موفقيت در كمك به مشتري براي درك مناسب فوايد راهحل است. اگر سوالات به درستي ارائه شود ، مشتري خواهد پرسيد كه اين محصول چگونه به وي كمك خواهد نمود. براي مثال : اگر براي پرداخت پول نياز به مراجعه به بانك نباشد، چه تاثيري روي كسبوكارتان خواهد ميگذارد ؟
اين 4 سوال كمك خواهد كرد تا نيازها و نحوه كمك به مشتري را درك نماييد. تكنيك فروش اسپين براي دريافت پاسخهاي مناسب در قبال سوالات صحيح است.
ادامه مطلب : تكنيك فروش
خواندن اين اشتباهات رايج در نوشتن طرح كسبوكار ( طرح توجيهي / بيزينس پلن Business Plan ) پيش از آنكه يك طرح كسبوكار بنويسيد، اين وظيفه را براي شما راحتتر مينمايد – و به سرمايه گذاري كسب و كار جديد شما شانس بهتري براي موفقيت ميدهد.
اشتباهات رايج در خصوص نوشتن طرح كسبوكار ۱- زحمت ندادن به خود براي نوشتن يك طرح كسبوكار
اين رايجترين اشتباه ميباشد. كارآفرينان خود اجرا كننده هستند، بنابراين اين طبيعي است كه آنها بخواهند در اجرا طرح خود پيشرفت كنند و آن را به انجام برسانند – خصوصا زماني كه آنها ايدهاي در سر دارند كه به خاطرش هيجان زده هستند و فكر آن دائم در سرشان وزوز مينمايد.
اما چه كسي اين گفته را نشنيده است كه “آنكه برنامهاي نداشته باشد در واقع براي شكست برنامه دارد؟” ، پس شكست خوردن، تقريبا سرنوشت همه كسب و كارهايي است كه بدون نوشتن طرح كسبوكار شروع به فعاليت مينمايند. بنابراين، بله، شما به نوشتن طرح كسبوكار نياز داريد.
شما ضرورتا به يك نسخه رسمي و در مقياس كامل از يك طرح كسبوكار نياز نداريد كه به صورت حرفهاي در فرمت بندي و مجلد شده باشد (به نكته بعدي در مورد هدف نگاهي بي اندازيد)، اما قطعا به داشتن يك طرح كسبوكار نياز داريد.
ادامه : نوشتن طرح كسبوكار ( طرح توجيهي )
طرح توجيهي اگر به صورت حرفهاي براي كسبوكار كوچك شما نوشته شده باشد ، ميتواند يكي از مهمترين اسناد دستيابي به موفقيت باشد. متاسفانه، بسياري از صاحبان كسبوكارهاي كوچك اين فرايند را دشوار و گيج كننده مييابند.
نوشتن يك طرح توجيهي براي موفقيت هر كسبوكاري ضروري است. يك طرح توجيهي مسير حركت را مشخص مينمايد، شما را در مسير درست نگه ميدارد و معمولا براي كسبوكارهايي كه به دنبال كمك بلاعوض دولتي يا دريافت وام كسبوكار هستند يك الزام است.
نكات پايهاي نوشتن طرح توجيهي
در گوگل هر آنچه را كه ميتوانيد در مورد كسبوكارتان بيابيد را جستجو نماييد. مهمترين چيز قبل از شروع يك كسبوكار جديد آن است كه بينش و تجربه خوبي در زمينه فعاليت اقتصادي كه قصد ورود به آن داريد كسب نماييد. بايد تا قبل از كامل كردن طرح توجيهي خود، تصميماتي در مورد كسبوكار خود اتخاذ نماييد از جمله ساختار، استراتژي بازاريابي ، و تأمين مالي. با داشتن اطلاعات درست امكان پيشبيني و تحليل دقيقتري براي شما فراهم خواهد شد.
طرح خود را خلاصه و مختصر بنويسيد. هميشه به خاطر داشته باشيد كه طرح توجيهي شما بايد توسط صاحبان مشاغل پرمشغله خوانده شده و مورد بازبيني قرار گيرد و طرحهاي كسبوكار طولاني ميتوانند براي اين افراد خستهكننده باشند. امروزه طول متوسط بيشتر طرحهاي كسبوكار كمتر از آن چيزي است كه پيشتر بود. شما احتمالا ميتوانيد همه آنچه نياز داريد را در 40 تا 60 صفحه مطلب منتقل نماييد، به علاوه 5 صفحه ضميمه براي پيشبينيهاي ماهيانه، رزومههاي مديريتي، و ديگر جزئيات. اگر طرحي داريد كه بيش از 70 صفحه است، احتمالا خيلي خوب آن را خلاصه نكردهايد.
ادامه مطلب : چگونه طرح توجيهي بنويسيم ؟
طرح توجيهي براي مهاجرت به كانادا ( برنامه ويزاي كانادا از طريق استارت آپ Start-up Visa Program ) يكي از مدارك ضروري براي دريافت اين نوع از ويزاي كانادا است. اگر تاكنون به دنبال راه هاي مهاجرات به كانادا بودهايد ، آيا به دنبال مهاجرت به كانادا از طريق از طريق خود اشتغالي هستيد ، آيا بين راههاي مهاجرت به كانادا سردرگم شدهايد ؟ ما رد اين مقاله موراد نياز براي دريافت اين نوع روش جديد مهاجرت به كانادا را برايتان شرح خواهيم داد.
ويزاي خوداشتغالي كانادا يا ويزاي استارتاپ كانادا ؟شايد اگر سرمايه كمي داريد و هنرمند ، ورزشكار و يا كشاورز هستيد ، پيشنهاد ما به شما اقامت كانادا از طريق ويزاي خود اشتغالي كانادا است. اما اگر سرمايه مناسبي داريد و به دنبال تأسيس يك شركت در كانادا با دريافت كمك مالي براي توسعه آن هستيد ، از برنامه ويزاي خود اشتغالي كانادا استفاده نماييد. اين روش كمي زمانبر است.
به جرئت ميتوان گفت كه بهترين روش براي مهاجرت به كانادا و دريافت اقامت دائم كانادا PR ، ويزاي استارتاپ كانادا ( استارت آپ ويزا كانادا ) است. فرايند ويزاي استارت آپ كانادا به كمك يك شركت واسط تحت عنوان شركت شتاب دهنده كانادايي ( انكوباتور كانادايي ) تسهيل ميگردد. اين روش زير يك سال شما را به ويزاي كانادا ميرساند.
استارتاپ يعني چه ؟ ( استارت آپ Start-up )استارتاپ يك شركت جوان است كه در مرحله اوليه و آغازين فعاليت خود شروع به توسعه مينمايد. شركت استارتاپ معمولا كوچك و براي پايين نگه داشتن هزينهها ، توسط خود مؤسسين و يك نفر اداره ميگردد. شركت استارتاپ محصول و خدمتي را ارائه ميدهد كه در جايي ديگر قابلدستيابي در بازار نيست و يا مؤسسين شركت استارتاپ معتقد هستند كه محصول يا خدمت مشابه با كيفيت بسيار پايين به بازار عرضه ميشود.
در مراحل اوليه ، ميزان هزينهها از درآمد شركت استارتاپ بالاتر است ، زيرا كه ايده خود را به مرحله توسعه ، آزمايش و بازاريابي ، برندسازي و تبليغات رساندهاند. اين شركتها در اين مرحله نياز به كمك مالي دارند. كمك مالي به استارتاپ ممكن است از طريق روشهاي سنتي مانند وام بانكي ، قرض از دوستان ، كمكهاي دولتي رخ دهد.
ادامه : طرح توجيهي براي مهاجرت به كانادا ويزاي كانادا استارتاپ