مديريت

اهميت برندسازي

اهميت برندسازي يكي از سؤال‌هاي مديران سازمان‌هاست و زماني اين اهميت بيشتري مشخص مي‌شود كه مديري از سطح شناخت برند و ميزان افزايش فروش سازمان خود توقع بالاتري داشته ، اما به آن دست پيدا نكرده باشد.

هيچ شركتي ، بودجه بي پايان بازاريابي ندارد ، اصلا  هم مهم نيست كه اين شركت چه ميزان بزرگ است. برنامه برندسازي بايد تركيبي از برنامه‌هاي بلندمدت و كوتاه‌مدت بر اساس رشد بلندمدت است. هر كسب و كاري بايد از اهميت برندسازي در بازاريابي مطلع باشد.

برندسازي به يك حجم عظيمي از پول نياز دارد ، اما هرگونه سرمايه‌گذاري بر برندسازي ، حتما منافعي را در بر خواهد داشت. در اين مقاله به اين تشريح اهميت برندسازي خواهيم پرداخت تا مديران سازمان‌ها با اطمينان خاطر را به برندسازي را آغاز نمايند.

دلايل اهميت برندسازي در كسب و كار

• برندسازي بر ترجيحات مصرف كننده اثر مي‌گذارد.

اهميت برندسازي در اثرگذاري بر انتخاب / روند تصميم‌گيري مشتري ، نقش بالايي دارد . حجم بالايي از محصولات موجود در بازار ، موجب سردرگمي مصرف‌كنندگان شده است. مديران خريد سازمان‌ها ، از برندهايي خريد مي‌كنند كه به نظر ريسك كمتر برايشان ايجاد مي‌نمايند . مشتريان معتقدند كه محصولاتي كه توسط برندهاي شناخته شده توليد مي‌شوند از ساير محصولات مشابه ، عملكرد بهتري دارند.

• برندسازي موجب افزايش درآمد يا سهم از بازار مي‌شود.

هنگامي‌كه يك شركت به صورت جدي و قوي روي بازاريابي يا برندسازي تمركز دارد ، درامد و سهم بازارش افزايش پيدا مي‌نمايند. اين بدان معناست كه يك شركت مي‌تواند از چيزي كه پيش‌تر بوده ، قوي‌تر شده باشد. اين قدرت به شركت اين توانايي را مي‌دهد كه وارد يك حوزه جغرافيايي جديد شده ، برندسازي مشترك Co-Branding انجام دهد و يا فرصت‌هاي توزيع و پخش جديد را به دست آورد.

• برندسازي عامل نجات از ميان بحران‌ها

تويوتا ، به عنوان يكي از برندهاي بسيار با كيفيت ، در سال 2009 محصولي توليد كرد كه از نظر كيفيت يك كابوس بود. هرچند كه اين برند در طي سال‌ها عمليات برندينگ ، تصوير كيفيت را در ذهن مخاطبين حك نموده است. اين مسئله به اين برند كمك نمود تا در اين بحراني كه در كشورهاي ديگر به وجود آمده بود ، جان سالم بدر برد و اعتماد را در پيرامون محصولات خود حفظ نمايد.

 ادامه :  

اهميت برندسازي

طرح توجيهي براي مهاجرت به كانادا ( برنامه ويزاي كانادا از طريق استارت آپ Start-up Visa Program ) يكي از مدارك ضروري براي دريافت اين نوع از ويزاي كانادا است. اگر تاكنون به دنبال راه هاي مهاجرات به كانادا بوده‌ايد ، آيا به دنبال مهاجرت به كانادا از طريق از طريق خود اشتغالي هستيد ، آيا بين راه‌هاي مهاجرت به كانادا سردرگم شده‌ايد ؟ ما رد اين مقاله موراد نياز براي دريافت اين نوع روش جديد مهاجرت به كانادا را برايتان شرح خواهيم داد.

شايد اگر سرمايه كمي داريد و هنرمند ، ورزشكار و يا كشاورز هستيد ، پيشنهاد ما به شما اقامت كانادا از طريق ويزاي خود اشتغالي كانادا است. اما اگر سرمايه مناسبي داريد و به دنبال تأسيس يك شركت در كانادا با دريافت كمك مالي براي توسعه آن هستيد ، از برنامه ويزاي خود اشتغالي كانادا استفاده نماييد. اين روش كمي زمان‌بر است.

 به جرئت مي‌توان گفت كه بهترين روش براي مهاجرت به كانادا و دريافت اقامت دائم كانادا PR ، ويزاي استارتاپ كانادا ( استارت آپ ويزا كانادا ) است. فرايند ويزاي استارت آپ كانادا به كمك يك شركت واسط تحت عنوان شركت شتاب دهنده كانادايي ( انكوباتور كانادايي ) تسهيل مي‌گردد. اين روش زير يك سال شما را به ويزاي كانادا مي‌رساند.

استارتاپ يك شركت جوان است كه در مرحله اوليه و آغازين فعاليت خود شروع به توسعه مي‌نمايد. شركت استارتاپ معمولا كوچك و براي پايين نگه داشتن هزينه‌ها ، توسط خود مؤسسين و يك نفر اداره مي‌گردد. شركت استارتاپ محصول و خدمتي را ارائه مي‌دهد كه در جايي ديگر قابل‌دستيابي در بازار نيست و يا مؤسسين شركت استارتاپ معتقد هستند كه محصول يا خدمت مشابه با كيفيت بسيار پايين به بازار عرضه مي‌شود.

در مراحل اوليه ، ميزان هزينه‌ها از درآمد شركت استارتاپ بالاتر است ، زيرا كه ايده خود را به مرحله توسعه ، آزمايش و بازاريابي ، برندسازي و تبليغات رسانده‌اند. اين شركت‌ها در اين مرحله نياز به كمك مالي دارند. كمك مالي به استارتاپ ممكن است از طريق روش‌هاي سنتي مانند وام بانكي ، قرض از دوستان ، كمك‌هاي دولتي رخ دهد.

ادامه : طرح توجيهي براي مهاجرت به كانادا  ويزاي كانادا استارتاپ

شركت مشاوره مديريت اينتربرند Interbrand به عنوان شركت صاحب‌نظر در عرصه تعريف استانداردهاي برندسازي و همچنين ارائه‌دهنده يك استاندارد ارزش گذاري برند در جهان،  ليست ۱۰۰ برند ارزشمند دنيا در طي سال ۲۰۱۸ را براي ۱۹امين سالي متوالي اعلام نمود. تيم مشاوران مديريت طبق سنوات (  ۲۰۱۳  ,  ۲۰۱۴  ,  ۲۰۱۵  ,  ۲۰۱۶  ,  ۲۰۱۷ )  اين اطلاعات براي شما محيا نموده است.

ارزشگذاري برند در استاندار اينتربرند بر اساس ۱۰ معيار انجام ميشود :  وضوح، تعهد، حكمراني، پاسخگويي، ارتباط، مشاركت، تمايز، انسجام، صحت و حضور. اپل به شدت از تعامل، تمايز و انسجام برخوردار بوده است.

ادامه مطلب :   ۱۰۰ برند برتر و ارزشمند جهان در سال ۲۰۱۸ از سوي اينتربرند اعلام شد

برندسازي اينترنتي Internet Branding ، كه آن را  وب برندينگ نيز مينماميم ، يكي از تكنيك‌هاي مديريت برند است كه از دنياي وب به عنوان يكي از انواع رسانه‌ به منظور معرفي برند به بازار آنلاين استفاده مينماييم. برندسازي اينترنتي يك استراتژي است براي دستيابي به موقعيت در دنياي كسب و كار است. حتي شركت‌هاي قديمي و بالغ به دنبال سرماهي گذاريهاي كلان روي ايجاد شهرت برند در دنياي وب هستند، زيرا استراتژي برندسازي اينترنتي تاثير بسيار زيادي بر فعاليتهاي برندينگ سازمان در دنياي واقعي دارد.

با ظهور اينترنت و سپس آمدن نسل دوم وب Web 2 ( وب نسل دوم ، بر پايهٔ مشاركت‌ و تعامل هوشمندانه انسان‌ و نرم افزار است ) ، بازاريابان در سراسر دنيا در حال درك نمودن اهميت استفاده از رسانه هاي آنلاين براي برندسازي هستند. نسل جديد مشتريان يعني آنها كه در اواخر دهه ۹۰ ميلادي و بعد از آن و بويژه آنان كه در ابتداي هزاره جديد متولد شده‌اند، از تمايل بسياري براي معاملات آنلاين برخوردارند. اين بدان معني است كه بازاريابان و شركت‌ها اگر به دنبال هدف قرار دادن اين بخش از بازار هستند، نياز دارند تا محصولات خود را در دنياي مجازي به آنان معرفي نمايند. ضمنا با توجه به همه گير شدن تلفن‌هاي هوشمند توسط اين بخش از جامعه، برندسازي اينترنتي محصولات بصورت آنلاين و در دنياي موبايل ، نه تنها ديگر لوكس نيست بلكه به واسطه تغيير عادت خريد مشتريان يك الزام به نظر ميرسد. اين همان دليلي است كه باعث ميشود شركت‌ها به شدت در فضاي مجازي اقدام به بازاريابي نمايند. به عنوان مثال، برندهاي مانند نايك، آديداس، كوكاكولا، پپسي و گپ كه سياست تبليغ بصورت چاپي داشته‌اند اكنون به سمت تبليغات اينترنتي و فروش محصولات از طريق برندسازي اينترنتي ( برند سازي ديجيتال | برندينگ آنلاين )  گام برداشته اند.

ممكن است يك شركت داراي يك برنامه برندينگ بسيار قوي و منسجم باشد ، با اين حال اگر به دنبال ايجاد يك برند آنلاين نباشد، يك مزيت را از دست ميدهد. در مواجهه با برخي برندها كه از در دنياي وب و دنياي واقعي فعال هستند ، از جذابيت كمتري براي مصرف كنندگان برخوردار است. اگر شما نيز تصميم به تدوين و پياده سازي يك استراتژي برندسازي اينترنتي داشته باشيد، نبايد شما انتقال ارزش مثبت و يا پيام مثبت برند به مشتري خود را فراموش نماييد. به طور خلاصه بايد بيان نماييم كه استراتژي مناسب براي برندسازي اينترنتي ، ارزش سرمايه گذاري را حتما خواهد داشت. بنابراين، كمپين وب برندينگ خود را شروع نماييد.

برندسازي اينترنتي  Internet Branding

مشاوره انتخاب نام مناسب برند زماني مطرح است كه يك كارآفرين قصد داشته باشد كه انتخاب نام برند خويش را بر اساس يك سري اصول علمي با مشاوره فردي آگاه در حوزه مديريت برند و برندسازي انجام دهد.

پيشتر در همين وب سايت تيم مشاوران مديريت ايران ، چندين مقاله در خصوص انتخاب اسم شركت ، انتخاب اسم تجاري و …. منتشر نموده‌ايم . در اين مقاله سعي خواهيم نمود كه در خصوص مشاوره انتخاب نام مناسب برند اطلاعاتي كافي در چند گام در اختيارتان قرار دهيم. براي اينكه انتخاب نام برند خود را به يك مشاور بسپاريد ، وي بايد چه خصوصياتي داشته باشد و چه اقداماتي انجام دهد ؟

مشاور برند كسي است كه تحصيلات آكادميك در حوزه بازاريابي داشته باشد و حتما و حتما پايانامه ارشد و يا دكتري وي مرتبط با برند و برندينگ باشد و همچنين سابقه مفيد مشاوره در حوزه بازاريابي و برندسازي نيز داشته باشد . شايد اين سوالات به دهنتان خطور نمايد :

• آيا بايد حتما تحصيلات آكادميك داشته باشد ؟

• بله – براي اينكه علم مديريت برند يك علم بين رشته اي است و داراي عناصر و جنبه هاي علمي متعددي است كه مشاور بايد بدانها تسلط ۱۰۰ درصدي داشته باشد.

انواع لوگو حرفه اي يكي از سوالات رايج كارفرمايان ماست. پيش‌تر هم در خصوص انواع لوگو در همين سيايت منتشر نموده‌ايم. اما با توجه به سوالات فراواني كه به دست مي‌رسد ، بر آن شديم كه از يك نقطه ديگر انواع لوگو حرفه اي را مورد بررسي قرار دهيم. در عمليات برندينگ ، هيچ چيزي به اندازه لوگو ، فورا به ياد مخاطب نمي‌آيد. لوگوي شما مهر شما بر محصولات و خدمات جهاني شماست. لوگو حرفه اي به عنوان بخش مهم از هويت برند ، يك نماد بصري پر از معني است كه مي‌تواند در يك لحظه ذات و اعتبار نام تجاري ( نام برند ) شما به مشتريان نشان دهد. لوگوي شما در قسمت قله برند شما واقع شده است و بازتابي كوچك اما واضح و روشن از پيچيدگي برند شماست كه بخش عمده آن زير آب قرار گرفته است ( براي مشتري قابل رويت نيست  ).

زماني كه در خصوص انواع لوگو حرفه اي صحبت مي‌شود ، غالبا در خصوص كاربرد لوگو در كمپين تبليغاتي نيز حرفي به ميان مي‌آيد. بايد به اين نكته اشاره شود كه چگونه يك لوگو روي يك كارت ويزيت و يا در تبليغات روي يك بيلبورد بايد استفاده شود. لوگو چيزي نيست كه به دست يك طراح در خارج از شركت خود بسپاريد و هرچه وي داد را قبول نماييد. حتي اگر طرحي آن را برون‌سپاري مي‌نماييد بايد روي طرح‌هاي وي بسيار سخت‌گيرانه و انتقادي نظر دهيد تا به چيزي كه نياز داريد ، دست‌يابيد. دقت نماييد كه با بررسي انواع لوگو حرفه اي برندها حاضر در بازار بين‌الملل به اين نتيجه مي‌رسد كه اين لوگوها محصول يك تفكر مهندسي يا يك طراحي نيست ، بلكه خروجي فرايند تحقيقات بازار در استراتژي برندسازي و  فرايند STP بازاريابي است.

حتي ساده‌ترين لوگو ، نتيجه تلاش‌ها براي پيروي از اصول بنيادي برند است . لوگوي شما بايد با تصاوير نمادين و اشكال هندسي مشخص و متمايز شود. لوگو بايد از استراتژي برند الهام گرفته شود. در نهايت، يك لوگوي موفق استراتژي برندسازي را از طريق طراحي، به منصه حضور مي‌آورد.

به‌طوركلي، طراحي يك لوگو حرفه اي ، كار آساني نيست. لوگو مي‌تواند داراي عناصر نوشته Typefaces ، رنگ Color و نماد Symbol باشد. با استفاده از اين عناصر ، طراح بايد يك علامت يا نماد براي كسب‌وكار خلق نمايد كه حقيقت و عمق  مفهوم نام تجاري را نشان دهد.

انواع لوگو حرفه اي

انتخاب اسم برند ( نام تجاري Brand Name  ) يكي از چالش‌هاي مديران كارآفرين است . زيرا كه انتخاب اسم برند ، اساسي‌ترين گام براي برندسازي يك محصول يا خدمت است. اگر دقت نماييد ، اغلب برندهاي بزرگ و موفق ، در نام يا عنوان برند خود كمتر ۱۰ حرف دارند مثل  : Wal-Mart  /  McDonald’s / Just Do It

اگر نگاهي به جستجوهاي انجام شده مرتبط با اسم برند بي اندازيد ، خواهيد ديد كه واژهاي زير مد نظر بوده است :

اين اسم برند يا عبارت كوتاه Tagline و يا عنوان كمپين تبليغاتي Slogan  به‌اندازه‌اي ساده هستند كه حتي يك كودك هم مي‌تواند آن‌ها را از هم تشخيص دهد. هركدام از سه مورد فوق ، سازنده يك تصوير در ذهن مشتري در مورد محصول يا خدمت است. براي اينكه يك اسم برند بتواند به اندازه كافي روي مشتري اثر گذارد بايد در زمان انتخاب اسم برند به ۹ معيار متفاوت زير توجه نمود.

به نظر ساده مي‌رسد، اما واقعا ظاهر اسم برند بايد چگونه باشد ؟ در ايران و كشورهاي ديگر بسيار ديده‌ام كه اسم برندي از دو سيلاب تشكيل شده و وقتي كنار قرارشان مي‌دهيم يك كلمه زشت در نوشته ظاهر مي‌گردد. مثال غير ايراني : فروشگاهي وجود دارد كه لباس دست دوم كودكان را مي‌فروشد . اسم برند آن Kids Exchange است اما زماني اين كلمه به هم بچسبد : KIDSEXCHANGE يك واژه تهوع‌آور مي‌شود. مثال ايراني :  صنايع غذايي گوزل

اين اسم برند چگونه از موجب تمايز شما از رقبا مي‌شود ؟ اگر اسم برند شما بيش از حد به اسم‌هاي  موجود ديگر در صنعت و بازاريابي شبيه باشد، به يادآوري اين اسم ،  قابليت به يادآوري پاييني دارد. مثلا در برندسازي كلينيك دندانپزشكي ، ديده‌ايم كه بسياري از پزشكان از واژه‌هايي نظير :  خدمات دندان، خدمات دندانپزشكي، خدمات ترميم دندان ، خدمات زيبايي دندان  ..  اين موارد  قابليت به ياد سپاري پاييني دارند . اما اگر مي‌گفت : دندان‌هاي سفيد ، دندان‌پزشكي مفيد . بيادسپاري بالاتري دارد.

برندسازي كلينيك دندانپزشكي يك ضرورت حياتي است ، زيرا كه افزايش روز افزون تعداد كلينيك‌هاي تخصصي در تمام سطح كشور ، رقابت براي جذب بيمار بسيار شديد شده است. بنابراين مي‌توان گفت برندسازي كلينيك دندانپزشكي راه غيرقابل‌انكار براي جذب بيمار براي كلينيك دندانپزشكي ( تبديل مشتريان بالقوه به مشتريان بالفعل ) و در مرحله بعد تبديل مشتري بالفعل به مشتريان وفاداري است. ايجاد وفاداري بيماران به كلينيك دندانپزشكي بسيار سخت و ساده است. سخت است اگر برنامه‌اي وجود نداشته باشد. با بسياري از دندان‌پزشكان جلساتي داشتيم و متوجه شديم كه آنان تفاوت بين بازاريابي، تبليغات و برندسازي را به درستي درك نكرده‌اند و اغلب مشاوره‌هاي غيرعلمي دريافت شده نيز آنان را به سوي تبليغات برنده است. حتي با بررسي تبليغات صورت گرفته نيز به اين نتيجه رسيدم كه بيشتر توجه اين تبليغات نيز بدون استراتژي بوده و صرفا به توليد ( عكس و فيلم و نوشته ) محتوا و انتشار آن در فضاي مجازي ختم شده است. چرا ؟

نمونه كار در حوزه برندسازي كلينيك دندانپزشكي

براي برخي، رفتن به كلينيك دندانپزشكي ، يك كار ضروري ولي بسيار ناخوشايند است. صندلي بي دسته و شيب داري كه محاصره شده در كلي شلنگ و وسيله، نور شديد، ناراحتي “آه و اوه بيمار” و ابزارهاي دردناك و پر سروصدا مي‌توانند منبع هراس باشند.

براي ايجاد يك تجربه لذت‌بخش‌تر، ما در تيم مشاوران مديريت ايران ، به عنوان متخصص برندسازي و با تمركز بر برندسازي كلينيك دندانپزشكي – در هنگام برنامه‌ريزي براي پزشكان معتقديم :

اما چه چيزي سبب مي‌شود كه مردم يك كلينيك دندانپزشكي را بر ديگري ترجيح دهند؟ اين همان عاملي است كه هر كسب‌وكار موفق را از يك كسب‌وكار ناموفق متمايز مي‌نمايند : برندسازي / برندينگ Branding .

ادامه :   برندسازي كلينيك دندانپزشكي

روانشناسي رنگ در برندسازي بسيار حائز اهميت است. در ادامه مقاله ( روانشناسي رنگ در برند – قسمت اول ) به تشريح مفهوم ساير رنگ‌ها در روانشناسي رنگ در برندسازي مي‌پردازيم.

اگر رنگ قرمز ، رنگ بدن فرض شود ، آبي رنگ ذهن است. مرطوب و آرام‌بخش، رنگ وضوح و ارتباط است. با توجه به مطالعات روانشناسي رنگ، رنگ آبي ، رايج‌ترين رنگ در ميان جمعيت جهان است و به ويژه توسط مردان ترجيح داده مي‌شود. البته، رنگ آب در همه‌جا در زندگي روزمره حضور دارد. اين رنگ آسمان، اقيانوس‌ها و درياچه‌هاست. به عنوان اولويت جهاني و همه‌جانبه زيست‌محيطي باعث مي‌شود. آبي غير خطرناك، محافظه‌كارانه و سنتي است. رنگ آبي از نظر روانشناسي رنگ در برندسازي ، هرگز برند را  در معرض خطر قرار نمي‌دهد و هر طيف رنگ آبي  براي هويت بصري برند بسيار بي‌خطر است. رنگ آبي به عنوان نشانه‌اي از ثبات و قابليت اطمينان به چشم مي‌آيد و تحقيقات نشان داده است كه كارگران در اتاق‌هاي آبي كارايي بيشتري دارند. البته، آبي نيز رنگ ناراحتي و سرماخوردگي نيز است. رنگ آبي يكي از محدود رنگ‌هايي است كه رنگ اشتهاآور است امانشان دهنده خراب شدن و سم نيز است. در برنامه‌هاي كاهش وزن، مواد غذايي كه نبايد خورده شود در يك صفحه آبي نوشته مي‌شود زيرا شما مسئول كاهش مصرف آن‌ها هستيد. رنگ آبي ويژگيهاي احساسي نيز در بر دارد :

معاني مثبت رنگ آبي :

• اعتماد
• وفاداري
• قابليت اطمينان
• منطق
• آرامش
• امنيت

معاني منفي رنگ آبي :

• سردي
• دوري
• بدون حس
• دوست‌نداشتن
• بي‌توجهي
• جذاب نبودن

 روانشناسي رنگ در برندسازي (قسمت دوم)

روانشناسي رنگ در برند به معناي تحليل رنگ يا رنگ‌ها مورد نظر و تركيب آن‌ها براي رسيدن به رنگ سازماني ، رنگ برند ، رنگ محصول يا خدمت است. اگر انتخاب رنگ‌ برند بر اساس روانشناسي رنگ باشد ، حتما به موجب تقويت قدرت به يادآوري برند خواهد شد. براي تسلط بر برندسازي و برندينگ بايد بر معناي رنگها اشراف كامل داشت. 

احتمالا آگاه هستيد كه رنگ قرمز مي‌تواند احساسات عاشقانه تحريك يا بيان خطر قريب‌الوقوع باشد و يا آبي كه مي‌تواند احساسات ذهني مانند آرامش و يا سردي را تلقين نمايد. اما نارنجي چطور؟ يا خاكستري؟ كدام رنگ‌ها موجب بروز احساسات جزئي‌تري مانند هارموني يا اميد خواهد شد؟ از آنجا كه رنگ به عنوان يكي از عناصر اصلي توالي شناختي برند موجب تحريك بصري انسان است. پس مي‌توان گفت كه روانشناسي رنگ ابزاري در خدمت افزايش و تقويت شناخت و به يادآوري برند است.

نتيجه حاصل از تحقيقات ما يك ليست از ۱۲ رنگ مورد استفاده در برندسازي ، طراحي بنر و طراحي لوگو ، ارائه مي‌نماييد. به ياد داشته باشيد كه اين تحليل‌ها بر اساس نظرسنجي صورت پذيرفته از ۱۳۵۰ نفر است كه البته هيچ كدام از آن‌ها به صورت ويژه براي هر يك از رنگ‌ها به صورت ثابت و قطعي نيست.

هنگامي‌كه بحث از روانشناسي رنگ در برند پيش مي‌آيد، زمينه استفاده از رنگ و فرهنگ جامعه نقش مهمي ايفاء مي‌نمايند ، درنتيجه اين عدم قطعيت رخ خواهد داد. از طرف ديگر ، يك رنگ مي‌تواند القاء كننده دو احساس كاملا متفاوت باشد، يك رنگ مي‌تواند با توجه به نوع زمينه استفاده معناي متفاوتي داشته باشد مثلا رنگ سبز مي‌تواند تفاوت معناي بيماري و سلامتي باشد. با در نظر داشتن اين موضوع و درك درستي از شخصيت نام برند خود، انتخاب رنگ مناسب براي نام تجاري ،مي‌تواند يك تصميم منطقي و آگاهانه باشد، نه يك انتخاب كوتاه‌مدت و عجيب

رنگ قرمز ، بي‌شك هيجان‌انگيز و تحريك ترانگيزترين رنگ‌هاست. از نظر روانشناسي رنگ در برند ، اثر رنگ قرمز بر روان انسان ناچيز نيست. بنابراين  استفاده از رنگ قرمز در كمپين تبليغاتي بسيار مهم است.رنگ قرمز موجب كاهش تحليل ذهني است و سرعت واكنش‌هاي ما را تشديد مي‌نمايد. به همين دليل برچسب قيمت كالاها به اين رنگ انتخاب مي‌نمايند. ورزشكاراني كه رنگ قرمز مي‌پوشند ، احتمالا شكست تيمشان بيشتر است زيرا موجب تحريك عصبي تيم مقابل مي‌شوند و دانش آموزاني كه در معرض رنگ قرمز قرار داشته‌اند ، نتيجه عملكردشان نسبت ساير دانش آموزان ضعيف‌تر بوده است. رنگ قرمز، رنگ علامت ايست، غلط‌هاي املايي و زيان مالي است.رنگ قرمز داراي طولاني‌ترين طول موج در بين تمام رنگ‌هاست. اين رنگ شور و عاشقانه است. قرمز تمايل دارد اشتها را افزايش دهد. ساير ويژگي‌هاي احساسي مرتبط با قرمز عبارت‌اند از:

ادامه مطلب :  روانشناسي رنگ در برند

برندينگ شخصي يا پرسنال برندينگ اين روزها خيلي مهم شده است و شايان ذكر است كه برنامه‌ريزي اين مبحث در حوزه مديريت برند انجام مي‌شود. برندسازي شخصي به فرايند تحليل ، درك و ساخت تصوير ذهني جهان بروني از شماست (  شكل دادن به طرز تلقي و نحوه نگرش دنياي بيروني شما ) .

برندي كه شناخته تر است از برند ناشناخته محبوب‌تر و هوادار بيشتري دارد زيرا كه درك مناسبي از آن برند ايجاد شده است. پرسنال برندينگ معرف فرايندي است كه يك فرد خود را از ديگران برجسته تر نموده با ساخت هويتي پيرامون شخصيت خود به دنبال ايجاد يك ارزش پيشنهاد منحصر به فرد به ديگران است. فرد چه حرفه‌اي باشد يا معمولي ، پيام و تصوير مشخصي از وي در رسانه‌هاي متفاوت ( در هر كانال در دسترس )  براي رسيدن به يك هدف خاص منتشر مي‌گردد. ايجاد شهرت و اعتبار ، پيشرفت شغلي و ايجاد اعتماد به نفس رخ مي‌دهد.

برندها انواع مختلفي دارند . براي درك انواع برند مقاله  ” معرفي ۲۱ نوع مختلف برند ” مطالعه نماييد.

هر فردي داراي برند شخصي است . اطلاعات شما در ذهن ديگران، قابل پاك كردن نيست اما قابل هدايت است . يك مدير برندينگ حرفه‌اي مي‌تواند برندينگ شخصي فرد را به درستي هدايت و رهبري نمايد. نقش اين فرد همانند نقش مدير اركستر است. نبايد از برند شخصي خويش فرار كرد . اگر مشكلي وجود دارد ، سعي كنيد آن را مديريت نمايد.

برندينگ شخصي چيست ؟ ( برندسازي شخصي , پرسنال برندينگ Personal Branding )

انتخاب اسم شركت ، مهمترين قسمت تصميم‌گيري در شروع فرايند كسب‌وكار يك استارتاپ ( شركت تازه تاسيس ) است. اسم شركت مي‌تواند تاثير شگرفي بر مشتريان و سرمايه‌گذاران داشته باشد كه با توجه به جهاني‌شدن اقتصاد و نزديك شدن روابط تجاري ، اسم شركت نيز يك عنصر جهاني است.

گاه برخي افرادي اسمي براي شركت خود انتخاب مي‌نمايند كه حتي از بيان آن شرمنده مي‌شوند. چرا ؟ فقط به خاطر اينكه در زمان انتخاب اسم شركت به دنبال ارزان تمام كردن اين كار هستند و حاضر به دريافت يك ساعت مشاوره برندسازي نبودند ، حال بايد چندين برابر هزينه تغييرات دهد.  سوالاتي بسياري در خصوص انتخاب اسم شركت شده است كه غالبا تحت عناوين زير است و سعي خواهيم نمود تا در اين مطلب به آنان پاسخ دهيم.

• راهنماي انتخاب نام براي شركت
• نمونه اسم فوق العاده براي ثبت شركت
• راهنماي انتخاب اسم شركت
• اسم شركت خود را چگونه انتخاب كنيم
• چگونگي انتخاب نام شركت

در ادامه به بيان برخي ويژگي‌هاي نام شركت مي‌پردازيم كه اميدواريم شما را راهنمايي نمايد.

شركت مشاوره مديريت اينتربرند Interbrand به عنوان شركت صاحب نظر در عرصه تعريف استانداردهاي برندسازي و همچنين ارائه دهنده يك استاندارد ارزش گذاري برند در جهان،  ليست ۱۰۰ برند ارزشمند دنيا در طي سال ۲۰۱۷ را براي ۱۸امين سالي متوالي اعلام نمود. تيم مشاوران مديريت طبق سنوات (  ۲۰۱۳  ,  ۲۰۱۴  , ۲۰۱۵  , ۲۰۱۶ )  اين اطلاعات براي شما محيا نموده است. دانلود ليست كامل بهترين برندهاي ۲۰۱۷

برندسازي يكي از ابعاد جامع توسعه كسب‌وكار و تقويت جايگاه افراد در جامعه و بازار است. وظيفه برندسازي تنها افزايش جاروجنجال و آگاهي از برند نيست ؛ بلكه به دنبال هويت بخشي به برند و ارزش ‌آفريني براي برند است. ظهور برنامه‌هاي تعاملي و مشاركتي سبب شده است تا تعداد زيادي از كسب‌وكارها ، شانس افزايش آگاهي از برند  و افزايش ارزش برند را داشته باشند. اگر شما نيز به فكر برندسازي شخصي ( برندسازي فردي Personal Branding ) و يا برندسازي شركتي Corporate Branding خود هستيد ،  شايد خوب است كه بدانيد برندسازي نياز به صرف بودجه و زمان دارد. در ادامه اين بخش به تعريف برندسازي و بيان انواع آن خواهيم پرداخت ، همچنين خواهيم گفت كه برندسازي در چه گام صورت مي‌پذيرد. بايد دقت نماييد كه بين برندسازي و برندينگ تفاوت وجود دارد.

برندسازي Brand Building ، بيش از چيزي است كه در واقع جوهره كلمه برندسازي است در ذهن تداعي مي‌گردد. برخي تصور مي‌نمايند كه برندسازي تنها به ايجاد ارتباط اطلاق مي‌گردد. درحالي‌كه كه اين تنها يك بعد ماجراست.  شايد بهتر باشد براي تعريف برندسازي به تعريف فرايند خلق ارزش براي مشتري بپردازيم. اين فرايند شامل تمام ان چيزي است كه مصرف‌كننده در خصوص كليت برند مي‌داند، حس و تجربه مي‌نمايد.

براي تعريف صحيح از برندسازي، ابتدا بايد انواع برند را به درستي بشناسيد و سپس به تعريف گام‌هاي اساسي دستيابي به يك برندسازي موفق و موثر بپردازيم .

محصول يا خدمات خود را بررسي نماييد. جايگاه محصول و خدمات را بازار تعيين نماييد. ميزان بار رواني و احساسي همراه محصول را بررسي و نيازها و دغدغه‌هاي مشتريان را شناسايي نماييد. شخصيت برند شما بايد ارتقاء دهنده كسب‌وكار ، ارتباط‌دهنده مشتريان با سازمان و متمايزكننده محصولات و خدمات شما در بازار باشد.

ادامه مطلب :  ۱۰ استراتژي برندسازي موثر براي جذب مشتري

كسي كه به صورت تخصصي فرايند مديريت استراتژيك برند را انجام داده است ، كاملا آگاه است كه برندينگ Branding  با برندسازي Brand Building  متفاوت است. برندينگ به معناي اقدامات و عملياتي است كه يك سازمان سعي مي‌نمايد تا برندي خلق شود. اما همه عمليات برندينگ به خلق يك برند ( ساختن برند ) ختم نمي‌شود، گاه موجب تخريب عمليات بازاريابي سازمان است.

برندسازي حاوي تمام ابعاد و جنبه‌هاي ايجاد هويت تجاري و فردي است. برندسازي تنها موجب افزايش صداي برند و آگاهي از برند در نزد مشتري نخواهد شد ، بلكه موجب ايجاد هويت و ارزش برند است.

ظهور پلتفرم‌هاي مشاركتي و تعاملي ، به بسياري از كسب‌وكارها فرصتي براي افزايش آگاهي از برند و ارزش ويژه برند مي‌گردد. اگر به برندسازي فردي  و يا برندسازي شركتي فكر مي‌كنيد، نكته‌اي را در نظر داشته باشيد ، برندسازي يك نياز به صرف زمان و منابع زيادي خواهد داشت.

ادامه مطلب :  تفاوت برندسازي و برندينگ

هرچند كه ما با يك نام تجاري كسب‌وكار ما را انجام مي‌دهيم ، اما همين‌جا بايد گفت كه نام يك برند نيست.

تيم مشاوران مديريت ايران از اولين شركت‌هايي بود كه بحث برندينگ و برندسازي را به شكل حرفه‌اي و آكادميك شروع و برخي مفاهيم را معرفي نمود، اما متاسفانه برخي شركت‌هاي يك نفره ؛ از واژه برندينگ و خدمات مشاوره برندينگ به گونه استفاده مي‌نمايند كه گويي برندينگ به معناي استفاده از يك نام براي برندسازي است. تمام‌كاري آنان انجام مي‌دهند تبليغات براي يك شركت يا يك محصول است و نه عمليات مديريت برند.

دقت نماييد كه برندسازي و برندينگ يك عمليات استراتژيك است و نه ‌فقط بحث ايجاد يك نام و سپس تبليغات .

 ادامه مطلب :  برند چه چيزي نيست ؟ ( يك نام ، يك برند نيست )

حرفه بازاريابي و فروشندگي چه از نظر دستاوردها و چه از نظر دانش و تجربه، حرفه‌اي جذاب  است. بازاريابي و فروش به غير از تمركز بر فروش محصولات جنبه‌هاي زياد ديگري نيز دارند. افرادي كه تمايل زيادي براي ملاقات با افراد و فروش محصولات و خدمات به آنان را دارند تهيه برنامه فروش ، شناسايي رهبري فروش ، ايجاد مجموعه‌اي ازز چشم‌اندازها و تبديل آن‌ها به فروش برايشان راضي‌كننده خواهد بود. براي چنين فروشندگاني، فروش بسيار جائز اهميت است و هر مشتري جديد، ارزش فراواني براي سازمان دارد. افرادي نيز وجود دارند كه از ايجاد استراتژي‌هاي بازاريابي ، رشد برند و استفاده از مهارت‌هاي خلاقانه خود براي به وجود آوردن برنامه‌هاي تبليغاتي و ارتباطي تاثيرگذارر  لذت مي‌برند.

ساخت نام برند ، ترويج برند و ارزش دادن به مشتريان ، از جالب‌ترين شغل‌ها در بازاريابي هستند كه مي‌توانيد از آن‌ها لذت ببريد. تمام برندهايي كه به نظرتان مي‌رسد را در  نظر بگيريد. با اين كار توليدات آنان با تصوير و لوگوي آن برند در ذهن ما به هم مرتبط مي‌شوند.

محصولات آرايشي بهداشتي را در نظر بگيريد: به سرعت برخي از شناخته‌شده‌ترين برندها همانند اورآل، اولي و نيوآ به خاطرتان مي‌آيد. به لپ‌تاپ فكر كنيد و خواهيد ديد كه لوگوي آي بي ام و دل در نظرتان مجسم مي‌شود.

برندهاي اپل و ماكروسافت امروزه براي هر كودك خردسالي نيز شناخته‌شده هستند. تمام ما با برندهايي نظير وال مارت، اي كيا، تسكو، هوم ديپات، تارگت و برندهايي ازاين‌دست آشنايي داريم. به خدمات بانكداري فكر كنيدHSBC ، City Bank، Standard Charter يا America Bank و برندهاي ديگري كه با آن‌ها آشنايي داريد سريعا در خاطرتان مجسم مي‌شوند. زماني كه براي سفر برنامه‌ريزي مي‌كنيد كدام خطوط هوايي به ذهنتان مي‌آيد؟ طبيعتا بريتيش ايروي، لوفتانزا و سنگاپور ايرلاين جزو آن ها خواهند بود.

به غير از تصوير و لوگو برند ، موارد مهم ديگري نيز وجود دارند. درست است كه به نظر مي رسد لوگوي يك برند ، مهم‌ترين شاخص هويت برند باشد و با مشتريان ارتباط برقرار مي‌نمايد ، اما اگر از متخصصان برندسازي و بازاريابي سوال كنيد ، مسايل مهم بيشتري در مورد برندسازي وجود دارد.

ادامه مطلب : مديريت برند

همان‌طور كه هر برند در ترازنامه سازمان خود ارزش مخصوص به خود را دارد، در بازار نيز ارزش خاص خود را داراست. اين مسئله موضوعي است كه توسط صنعت تعيين مي‌شود. تعيين ارزش برند و روش محاسبه آن به‌طور گسترده‌اي مورد بحث قرار دارد. به دست آوردن يك برند يك تصميم استراتژيك به‌حساب مي‌آيد چرا كه سازمان‌ها ارزش‌افزوده و هزينه‌هاي زيادي را براي به دست آوردن آن پرداخت مي‌نمايند. با اين حال دليل پرداخت ارزش افزوده موضوعي است كه توسط بسياري در صنعت مورد بحث قرار گرفته است.

َبدون شك حسابداران تمايل دارند براي تمامي دارايي‌هاي شركتي كه در آن كار مي كنند ارزش قابل توجهي اختصاص دهند و ارزش برند خريداري شده به منظور به دست آوردن يك برند و كسب و كار خاص نيز جزء اين دارايي ها به شمار مي رود. يكي از سيستم هايي كه توسط سازمان هاي تجارت محور انگلستان دنبال مي شود اين است كه كل ارزش پرداختي را براي به دست آوردن كسب و كار سرمايه گذاري مي كنند و اين ارزش در طول زمان كاهش مي يابد.

اينتربرند ، يك شركت برندسازي ، روش متفاوتي براي محاسبه ارزش برند ارائه نموده است. اين روش همانند روش هاي ديگري كه توسط متخصصان امر صنعت ارايه شده، پتانسيل فروش آينده برند و همچنين سهم  بازار فعلي آن را در نظر مي گيرد تا به رقم قطعي ارزش ويژه برند يا قدرت آن دست يابد.

بر همين اساس يكي از مدل هايي كه صنعت دنبال مي‌نمايد در نظر گرفتن ارزش سود خالصي است كه برند طي چند سال متوالي اخير به دست آورده است. به اين ميزان امتياز به دست آمده از اندازه گيري فاكتورهاي كليدي خاص كه با برند ارتباط دارند نظير برند رهبر ، سهم بازار ، روند ، وفاداري به برند و مواردي از اين دست اضافه مي شود. وزن خاصي به هر يك از اين فاكتورها داده مي شود و حاصل كلي با كمك مضربي به مقدار  مشخصي تبديل مي شود. اين مضرب نيز از روي مطالعه اي كه در بازار براي آن بخش خاص انجام شده به دست آمده است.

ادامه مطلب :   

پيشتر در خصوص انواع برند به تفضيل توضيحاتي ارائه نموده ايم، اما در اين قست داريم به بيان كلياتي در خصوص دسته‌بندي برند بپردازيم.

اغلب دانشجويان در رشته مديريت بازاريابي داستان مربوط به منشأ برندسازي را شنيده است. اين داستان اولين بار براي تشخيص گاوها در گله‌هايي بود كه در كنار هم به چرا رفته و يا براي فروش به مكاني خاص برده  مي‌شدند. غرب وحشي برندسازي را  به عنوان يك مفهوم پرورش داد و اكنون به چيزي فراتر از هدف اصلي آن تغييريافته است. امروزه برندها به ابزاري متداول براي متمايز نمودن و به خاطر آوردن محصولات و خدمات مختلف تبديل‌شده‌اند.

برندسازي در زمان حاضر تنها به محصولات و خدمات محدود نمي‌شود. در حقيقت هر سازمان و جريان كسب‌وكار از برند به عنوان ابزاري براي تمايز، به خاطر آوردن و شناسايي استفاده مي‌نمايد. در حقيقت آرم و لوگو به عنوان بخشي از هويت برند شامل ويژگي‌هاي خاص، ارزش‌ها و فرهنگ اصلي صاحب آن برند نيز است. امروزه برندسازي با اهداف ديگري به ‌جز صرفا ارائه كالا و خدمات به مشتريان انجام مي‌گردد.

قطعا هنگامي‌كه به برندهاي مختلف فكر مي‌نماييم ، اولين چيزي كه به ذهنمان مي‌آيد كالاها و خدمات مربوط به آن برند است. برندهاي زيادي وجود دارند كه صرفا كالا محور هستند. رد بول ، كوكاكولا ، پپسي و برندهايي ازاين‌دست نمونه‌اي از برند محصول هستند. اولين چيزي كه با شنيدن نام اين برندها به ذهن مصرف‌كننده مي‌آيد كالاهايي است كه اين برندها ارائه مي‌دهند. برند زيراكس نزد مردم آن‌قدر قدرت و موفقيت يافت كه مردم ديگر به دستگاه‌هاي فتوكپي نيز زيراكس مي‌گفتند. استفاده از نام اين برند به‌جاي دستگاه‌هاي فتوكپي امروز نيز ادامه دارد.

دسته ديگري به نام برند سري محصولات نيز وجود دارند كه شامل مجموعه‌اي انحصاري از خطوط توليد زيرپوشش نام يك برند مي‌روند.

به صنعت كامپيوتر نگاهي بي اندازيد، انواع مختلف لپ‌تاپ و دسك تاپ تحت پوشش يك مجموعه خاص يا برند سري محصولات قرار دارند. سري محصولات Dell Studio به كاربران ديجيتال، مولتي‌مديا و همچنين كاربران گرافيكي و انيميشن و سري اينسپيرا را مي‌توان به عنوان بهترين مثال براي برند سري محصولات ذكر كرد. خط توليد محصولات اورآل نيز مثال ديگري از اين دسته است.

ادامه مطلب :  دسته بندي برند

مشاور برندسازي غير حرفه‌اي چيست ؟