مديريت مديريت .

مديريت

الزامات توسعه مارپيچي محصول

 

الزامات توسعه مارپيچي محصول 

 
مقدمه
ساليان متمادي مزيت رقابتي سازمانها در فرايند توليد نهفته بود، اما امروز توانمندي در توسعه محصول، يكي از قابليتهاي مزيت آفرين محسوب مي شود؛ به گونه‏اي كه بسياري از سازندگان تراز اول جهاني با واگذاري امر ساخت و معطوف شدن بر مديريت طراحي و توسعه محصول و خدمات، رقابت در عرصه جهاني را پيش مي برند.

با پذيرش فرض غيرخطي بودن تغييرات محيطي، تكيه بر رويكردهاي سنتي نمي‌تواند تداوم رقابتي بودن در عرصه طراحي و توسعه محصول را تضمين كند. تغييرات سريع در عرصه‏هاي مختلف تكنولوژيك و نيزخواستها و نيازهاي مشتريان ضرورت درك مفروضات جديد توسعه محصول و فرايند شكل گرفته بر اساس اين مفروضات را موجب شده است.

در حال حاضر در اغلب صنايع رويكرد توسعه و تحويل تكاملي، جايگزين رويكردهاي سنتي مي شود و نتايج مناسب قابل ملاحظه‏اي پديد مي آورد. با اين حال اين جايگزيني نيازمند پديد آمدن برخي الزامات و مكانيزم‌هاست. در اين نوشتار تلاش شده تا ضمن تشريح الگوهاي سنتي و جديد توسعه محصول الزامات پياده‌سازي آنها به تصوير درآيد.

رويكرد سنتي
در نگرش سنتي كه ساليان متمادي رويكرد غالب در مديريت توسعه محصول بوده است، تلاش مي‏شود تمامي قابليتهاي تعريف شده‏ مورد نظر مشتريان در همان نسخه اول گنجانده شود و در صورت لزوم بهبودهايي بر آن در نسخه‏هاي بعدي اعمال شود. اين امر از طريق فرايندي اتمام پذير و منقطع صورت مي‏پذيرد.پس از تحويل محصول، پروژه پايان يافته تلقي مي‏شود و تنها در صورت نياز پروژه‏اي جديد با مشخصاتي ديگر تعريف مي‏شود.

فرايندهاي شكل گرفته براي پياده سازي اين رويكرد متاثر از چنين تلاشي است. فرايندهاي آبشاري و P3I فرايندهاي غالب براي اجراي استراتژي سنتي‌اند اگرچه مي توان فرايندهاي ديگري را نيز برشمرد.

در فرايند توسعه آبشاري به تبع خاستگاه فكري آن تلاش مي شود، بسياري از عناصر مهم مورد نظر يك محصول در تعريف و توسعه آن مورد نظر قرار گيرد. ويژگي بارز فرايند آبشاري آن است كه الزامات سيستم در آغاز مرحله طراحي تنظيم مي‏شوند. پس از ارائه نسخه اول ممكن است اقداماتي براي بهبود آن صورت پذيرد، اگرچه بسنده كردن به همان نسخه اوليه محتمل است. الگوي آبشاري شامل فعاليتهاي تعريف مسئله، امكان‌سنجي، تحليل نيازها و الزامات،طراحي، پياده‏سازي و آزمايش، يكپارچه سازي و آزمايش نصب و آزمايش، نگهداري و مرور، به صورت پشت سر هم با امكان بازگشت به مرحله اول و بدون طرح ريزي دقيق و از پيش تعيين شده براي ارتقاهاي بعدي است. فرايند آبشاري در صورت وجود شرايط زير از كارايي برخوردار است:
- نيازها و الزامات طرح محصول، پيش از اجراي آن قابل شناسايي هستند.
- در تعريف الزامات هيچ ريسك تعريف نشده‏اي در نظر گرفته نمي شود. ( ريسك‏هاي مربوط به فناوري،هزينه زمانبندي، قابليت‏هاي سازماني و غيره).
- ماهيت الزامات پس از تنظيم آنها در مراحل آغازين تغيير چنداني نخواهد داشت؛ مگر تا مرحله عملياتي.
- الزامات با تمامي انتظارات ذي‌نفعان كليدي سيستم و نيز محدوديتهاي خارجي سازگار است.
- زمان كافي براي پيشروي پياپي، پيش از نياز مشتري به محصول، وجود دارد.

قطعا فرايند آبشاري براي سيستم‌هايي كه با مفروضات آن در تناقض‌اند، نمي‌تواند مفيد واقع شود. سيستم‌هاي مهندسي پيچيده و وسيع داراي تناقضات ذاتي با فرايند آبشاري‌اند. نمونه هايي از اين تناقضات را در صنايعي كه با پيچيدگيها و تغييرات فناوري و نيازمنديهاي مشتريان مواجه‌اند، مي‏توان مشاهده كرد.

فرايند توسعه از پيش تعريف شده محصول (Pre-Planned Product Improvement)، ابزار ديگري براي پياده‏سازي استراتژي سنتي توسعه و تحويل است. در اين فرايند نخستين محصول طي فرايندي آبشاري توسعه مي‏يابد، با اين تفاوت كه براي ارتقاهاي بعدي، طرح ريزي دقيق و از پيش تعريف شده‏اي صورت مي‏پذيرد.محصول ابتدايي به عرصه عمليات وارد مي‌شود و سپس در زماني ديگر محصول ارتقا مي يابد. (شكل1 ) ارتقاها نشانگر تغييرات در طرح است: با اين حال تغيير اساسي در ساختار محصول صورت نمي‌پذيرد. در اين فرايند متولي توسعه محصول پيشاپيش از چگونگي و شمايل محصول كامل شده، كه محصول از پيش طرح‌ريزي شده نيز ناميده مي‏شود، آگاه است.


رويكرد سنتي با وجود برخي از مزايا داراي نواقص فراواني است، از جمله مي‌توان به مواردي كه در پي آمده، اشاره كرد:
- عدم انعطاف پذيري و چابكي در برابر تغييرات انقلابي
ظهور يك فناوري و يا تغيير اساسي در ترجيحات مشتريان، مي تواند موجب ناكارآمدي سيستم‌هاي پيشين شود و شركتهايي را كه بر فناوريها و برآوردن نيازهاي پيشين مشتريان اصرار دارند، به زير كشد.رويكرد سنتي نشان داده است كه از چابكي و انعطاف پذيري لازم براي مواجهه با تغييرات اساسي برخوردار نيست، چراكه تنها در مواردي كه تغييرات خطي‌اند، قابل اتكاست.

- عدم تطابق برخي از برنامه هاي توسعه محصول با منابع و فناوريهاي موجود
در رويكرد سنتي مشخصات مورد نظر براي محصول آتي غالبا با منابع در دسترس وميزان بلوغ فناوريها تطابق ندارد به گونه‏اي كه خود مانعي براي تعريف جسورانه مفاهيم محصول مي‏شود.

- هزينه و زمان بسيار
تجربه به كارگيري رويكرد سنتي، بيانگر تحميل هزينه بسيار و گاه بي‏نتيجه ماندن پروژه هاي توسعه محصول است. صرف زمان زياد در هنگامي كه تسريع در توسعه و تحويل محصول به مشتري يك امتياز رقابتي محسوب مي شود، رويكرد سنتي را دچار چالش مي‏كند. طولاني شدن زمان توسعه محصول ممكن است به محصولي بينجامد كه به هنگام به ثمر رسيدن، موضوعيت خود را از دست داده است.

- عدم تطابق ميان نيازمنديهاي مشتريان و قابليتهاي ارائه شده
در بسياري از موارد شاهد توسعه محصولاتي هستيم كه ممكن است با خواسته مشتريان هماهنگي نداشته باشند به گونه‏اي كه در برخي موارد ، قابليتهايي در محصول گنجانده مي شوند كه نه تنها مورد نياز مشتري نيست، بلكه مشتري از دريافت آنها پرهيز مي‏كند.

رويكرد توسعه و تحويل تكاملي و فرايند توسعه مارپيچي
در تلاش براي رفع نواقص رويكردها و فرايندهاي سنتي رويكرد توسعه و تحويل تكاملي (Evolutionary Acquisition) پديد آمده است. در رويكرد تكاملي چند فعاليت و اقدام بزرگ و منفرد توسعه محصول به گامهاي توسعه‏اي بسيار كوچكتر تقسيم مي‏شود.

در رويكرد تكاملي، ابتدا قابليتها و نيازمنديها، اولويت بندي شده و قابليتهاي محوري عملياتي، شناسايي و در گامهاي متعدد دسته‏بندي مي‏شوند. هرگام خود مجموعه‏اي از قابليتهاي اولويت‏بندي شده را دربر مي‏گيرد. در گام نخست تنها قابليتهاي محوري عملياتي هرچه سريعتر پديد مي آيد و در اختيار كاربر قرار مي‏گيرد و ضمن لحاظ كردن ساير قابليتها، برآوردن آنها به طور آگاهانه به تاخير مي‏افتد.

در نهايت، گامهاي صعودي سطحي از قابليت را پديد مي‏آورند كه در فرايند سنتي قابليت كامل ناميده مي‏شود (شكل 2).قابل توجه است كه هر گام بايستي بخشي از نيازهاي تعريف شده كاربر را برآورده سازد.چند گام بعدي ممكن است به طور نسبي معلوم باشند، اما گامهاي دورتر، و به تبع آن، قابليتهاي آن گامها، امكان دارد نامشخص باشند. الزامات گامهاي آتي بستگي فراواني به بازتعريف مستمر الزامات از طريق بازخورد دريافتي از كاربران و نيز بلوغ و آماده بهره‏برداري بودن فناوري دارد.

گامهاي پس از گام اوليه، فرايند توسعه را اصلاح مي كنند و نيز قابليتهاي جديدي را كه پشتيبان الزامات عملياتي سيستم هستند عرضه مي‏دارند. همچنين فرصتهايي را جستجو مي‏كنند تا فناوريهاي جديدي را براي كاهش هزينه‏ها و بهبود قابليت‏هاي موجود در محصول، قرار دهند.


فرايند توسعه مارپيچي فرايند مناسبي براي پياده سازي استراتژي توسعه و تحويل تكاملي است. ( شكل 3) فرايند توسعه مارپيچي فرايندي تكرار پذير براي توسعه مجموعه‏اي از قابليتهاي تعريف شده در هر گام است .

مارپيچ در اينجا به معناي مجموعه‏اي از فعاليتها ( شامل اقدامات اجرايي از قبيل: بازنگري در خواستها و نيازهاي مشتريان و نيز فناوريهاي موجود در مرحله طراحي،ساخت،امتحان و ارزيابي و تحويل) است كه تا شكل‏گيري قابليت تعريف شده در يك گام، تكرار مي‏شوند.

هر مارپيچ منتهي به تصميمي مي‏شود كه مفهوم يا پديد آوري محصول را متاثر مي سازد.اين تصميم مي‏تواند منجر به تداوم فرايند مارپيچي براي پديد آوردن مفهوم و يا محصول اوليه ،عرضه محصول براي عمليات و توقف فرايند شود. تصميم‏گيري در مقاطع زماني بررسي صورت مي پذيرد.

زمانهاي بررسي، مقاطعي از زمان هستند كه در آن بنا بر فعاليتهاي تعريف شده در هر مارپيچ به بررسي و اعتباردهي و روايي نتايج هر فعاليت مانند شناسايي الزامات پرداخته مي‏شود.
در يك مارپيچ، طراحان، يك ايده و تصوير از هدف نهايي دارند، اما هر مارپيچ مي‏تواند تغيير كند؛ بنابراين كاملا از پيش طرح ريزي شده نيست. مارپيچهاي بعدي بر اساس ميزان موفقيت مارپيچهاي پيشين تغيير اولويت نيازمنديها، بازخورد عمليات واقعي، تغيير بودجه و نيز سرعت توسعه محصول شكل مي‏گيرند.

صنعت نرم افزار خاستگاه توسعه مارپيچي است. براي نخستين بار توسعه مارپيچي در توسعه نرم افزارهاي رايانه‌اي مورد توجه قرار گرفت تا ميزان انطباق الزامات با نيازهاي كاربران افزايش يابد و نيز موجب تطابق بيشتر نرم افزارها با تغييرات سيستم عاملها،رويكردهاي برنامه نويسي و تحولات سخت افزاري شود. شكل (3) بيانگر متدولوژي توسعه مارپيچي در صنعت نرم افزارنويسي است.

همانگونه كه در شكل (3) مشاهده مي‌شود در نخستين مارپيچ، نمونه اول نرم‌افزار، پس از شناسايي الزامات، طراحي مفهومي، طراحي تفصيلي، پياده‌سازي و آزمون و تحليل ريسك پديد مي آيد. فعاليت تحليل ريسك يكي از ويژگيهاي اساسي فرايند توسعه مارپيچي است كه در هر مارپيچ پس از پياده سازي و آزمون صورت مي پذيرد.در مارپيچهاي بعدي نمونه هاي دوم و سوم به همين ترتيب شكل مي‌گيرند. در رويكرد سنتي تلاش مي شد تمام قابليتها در همان نسخ اوليه محصول كامل شوند. در رويكرد جديد ارتقاي برخي از قابليتهاي پيشين در مارپيچهاي بعدي مورد نظر است.

توسعه مارپيچي محصول، در صنعت نرم‌افزار منحصر نمانده و توانسته است‌، راهي به ساير حوزه ها نيز پيدا كند.از جمله مهمترين بخشها كه از اين رويكرد استقبال كرده است صنايع نظامي است.
ميلياردها دلار صرف سيستم‌هايي مي‏شود كه هزينه توسعه آن بيش از اندازه شده و از زمان برنامه عقب افتاده و در نهايت انتظارات را برآورده نساخته است.توسعه و تحويل تكاملي، استراتژي مرجح صنايع برخي كشورها براي مواجهه با چنين واقعياتي است.

(شكل 4) نشان مي‏دهد كه دفاتر توسعه محصول چگونه در صنايع كشورهاي غربي، رويكرد تكاملي و توسعه مارپيچي را براي بهره‏گيري در توسعه محصولات بازتعريف كرده‏اند.
در اقتباس از رويكرد تكاملي و توسعه مارپيچي، قابليتهاي مورد نياز شكسته و در مارپيچهاي اول مهمترين قابليتهاي محوري عملياتي مورد نياز نيروهاي عملياتي فراهم مي شوند. مجموعه‏اي از فعاليتهاي طراحي مفهومي، توسعه محصول و توليد در هر مارپيچ تا زمان شكل‏گيري قابليت مورد نظر تكرار خواهد شد.

الزامات
در اغلب صنايع، توسعه محصولات همچنان با تكيه بر رويكرد سنتي از شانس بيشتري برخوردار است، به گونه‏اي كه تمامي قابليتهاي مورد نياز مشتريان، در صورت شناسايي درست، در همان مراحل ابتدايي طراحي مفهومي لحاظ شده، در برخي از موارد، امكان بهبود محصول در نسخه‏هاي ديگر در نظر گرفته مي‏شود. برقرار نبودن برخي از الزامات و مكانيزمهاي لازم موجب دشوار شدن جايگزيني رويكرد جديد شده است.

1- درك اساس رويكردهاي سنتي و جديد
در صورت نياز به تغيير و مهندسي مجدد يك فرايند، لازم است پيش از هر عمل ديگري، مفروضات و رويكردي كه اكنون بر فرايند اعمال مي شود، شناسايي و شفاف شود. مهندسي مجدد فرايند آنگاه از توفيق برخوردار خواهد بود كه ريشه‏ها و مفروضات فرايند كنوني را كشف كرده بر اساس آن تغيير اساسي در آن فرايند را محقق سازد.

براي پياده سازي رويكرد توسعه تكاملي و فرايند مارپيچي، درك و اشاعه مفروضات اساسي آن و اينكه اين رويكرد چه نگرشي را جايگزين ديدگاههاي پيشين خواهد كرد ضروري است.بديهي است كه تا زمان اقناع كافي دست اندركاران كليدي، مقاومتهايي صورت مي گيرد كه ناشي از عدم دريافت صحيح از رويكرد جديد و مخاطرات پيش بيني نشده پياده سازي آن است. افراد درگير در فرايند توسعه محصول بايستي دريابند كه در توسعه تكاملي و فرايند مارپيچي، تمامي قابليتها و ارزشهاي مورد نظر مشتري در نسخه‌هاي اوليه گنجانده نخواهد شد، بلكه لازم است تا با اولويت بندي و طرح گامها در مارپيچهاي مختلف، قابليتها را توسعه دهند.

2- پذيرش فرض غيرخطي بودن تغييرات محيطي
در حال حاضر تغييرات در بسياري از حوزه ها از حالت خطي در ساليان پيشين به حالتي غير خطي تبديل شده است، به گونه‏اي كه پيش‏بيني بلندمدت تحولات آتي از اعتبار برخوردار نيست. پذيرش غيرخطي بودن تغييرات محيطي يكي از الزامات پياده سازي رويكرد جديد طراحي و توسعه محصول است؛ چراكه تداوم خطي پنداشتن تغييرات پيامدهاي ناگواري را براي تصميم‌گيران به همراه خواهد داشت.

تغييرات اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي و تكنولوژيك در جو كلان شركتها اتفاق مي افتند و نيازهاي مشتريان و ارزشهاي مورد نظر آنها تحت تاثير تغييرات محيطي به طور مستمر تغيير مي‌كنند.


همچنين هر روز شاهد تغييرات تكنولوژيك بويژه در حوزه هاي رايانه و الكترونيك،مواد و ... هستيم كه موجب مي‌شود تا بسياري از ايده ها و نوآوريها عمر طولاني نيابند و در زماني كوتاه جاي خود را به ايده و فناوري ديگري دهند.از اين رو يكي از مهمترين پيش فرضهاي پياده سازي اين رويكرد، درك سرعت تحولات و پذيرش غيرخطي بودن تغييرات است.
فرايند مارپيچي اگرچه در صنعت نرم‌افزار شكل گرفته و در صنعت نظامي رشد يافته است، با اين حال در هر موردي كه نياز به برنامه ريزي در محيط‌هاي بسيار متغير باشد، قابل بهره برداري است.

3- سازماندهي و تشويق كار گروهي
رويكرد سنتي بر نگرش بخشي و فردگرايي تاكيد دارد و اين در حالي است كه پياده سازي و اجراي رويكرد تكاملي نيازمند تعامل گسترده كاربران طراحان و سازندگان است. مناسب است از ابتدا كاربر، ارائه دهنده خدمات پس از فروش، سازنده و ... در طرح مسئله و نياز عملياتي خويش حضور يابند.

تقويت روحيه كار گروهي و سازماندهي تيم‌هاي متشكل از كاربران، طراحان و سازندگان از جمله اقدامات اساسي در اجرايي نمودن فرايند مارپيچي است. در جوامع و سازمانهايي كه كارگروهي تشويق نمي شود و روحيه فردگرايانه در آنها حاكم است، پياده سازي رويكرد تكاملي و فرايند مارپيچي امري دشوار است. بهره‌گيري از نظامهايي مانند: مهندسي همزمان و طراحي براي توليد (DFM) كه تعامل مداوم افراد درگير در استفاده، توسعه و خدمات آتي محصول را تشويق مي كنند، در فرايند مارپيچي مي‏توانند مثمر واقع شوند.

4- مكانيزم شناسايي نيازها، بازخور و تعامل مداوم با مشتري
اگر هم مشتري، هم توليد كننده با فرايند توسعه محصول آشنا باشند، ارتباط بهتري با هم برقرار مي كنند و هر يك وظيفه و حقوق خودش را بهتر درمي‌يابد و بهتر مي تواند بر جريان توليد، نظارت داشته باشد.

مانند بسياري از شيوه هاي جديد مديريت، ارتباط موثر با مشتريان در فرايند مارپيچي نيز يك اصل پذيرفته شده است.از آنجا كه در هر مارپيچ (شكل 3) تنظيم و بازبيني نيازمنديها و قابليتهاي مورد توجه مشتريان، صورت مي پذيرد، وجود مكانيزمي براي شناسايي نيازها و تعامل مداوم و دريافت درست بازخورد در زمانهاي تحليل ريسك و ارزيابي عملكرد ضرورتي اجتناب ناپذير است. قابل توجه است كه شناسايي و اولويت بندي بدون و يا با كمترين ميزان برقراري ارتباط موثر با كاربران، حاصل رجحان تفكر ساخت و توليد بر مديريت محصول و مشتري است در حالي كه مديريت ارتباط با مشتري در رويكرد تكاملي و فرايند مارپيچي بر مديريت ساخت، ترجيح داده مي شود.

5- تنظيم سند نيازمنديها
رويكرد توسعه مارپيچي نيازمند تدوين سند نيازمنديهاي هر مارپيچ است كه در آن كاربران ضمن تشريح نيازمنديها و الزامات تاكتيكي و قابليتهاي مورد نظر خود در هر گام، تضمين مي‏دهند كه در آغاز، چيزي كمتر از سيستم جامع را مطالبه كنند. براي تسريع در توسعه محصول، لازم است از ميزان انطباق محصول نهايي با نياز كاربر اطمينان حاصل شود. بايستي كاربر را پيرامون اينكه در همان مراحل اوليه تحويل تمامي نيازمنديهايش برآورده نخواهد شد توجيه كرد.بدين ترتيب لازم است توافقي در خصوص محتويات هر گام مارپيچي حاصل شده، سپس مستندات لازم سازماندهي شود.

مشتريان، نسخه ابتدايي را مي آزمايند در عمليات واقعي به كار مي‏گيرند و مي‏دانند كه تمامي نيازهاي آنها را برآورده نمي‏سازد. اما محصول، يك يا چند قابليت از پيش توافق شده را به طور كاملا عميق پوشش مي‏دهد. نوشتن اسناد نيازهاي عملياتي، در آغاز دشوار است. اين عمل اغلب دچار طرح نيازهاي ناتمام و يا غيرواقع بينانه است. اين امر باعث تاثير بر برنامه زماني، رضايت مشتري و نيز هزينه مي‏شود. تجربه نشان داده است كه اصلاح سيستم نهايي براي برآوردن نيازهاي كاربر بسيار دشوار است. با اين حال مارپيچها مي‏توانند در صورت وجود انعطاف پذيري، تغييرات را اعمال كنند. انعطاف‏پذيري يكي از نقاط قوت توسعه مارپيچي است.

6- مديريت فناوريها
توفيق در توسعه تكاملي و مارپيچي مستلزم دسترسي به فناوريهاي به بلوغ رسيده در زمان اجراي هر مارپيچ است. سرعت تغيير فناوريها روز افزون شده است. ناآگاهي پيرامون دوره عمر فناوري كنوني مورد استفاده براي يك قابليت، مي‌تواند عواقب ناگواري را متوجه سازمان كند. در فرايند مارپيچي در پايان هر مارپيچ لازم است تا فناوريهاي گنجانده شده براي قابليتها، بازبيني شوند و با رصد فناوريهاي جديد و در دسترس، بهبود يابند. از اين رو سازمانها براي توفيق در پياده سازي فرايند توسعه مارپيچي نيازمند برپايي مكانيزمي براي رصد دايم و نيز مديريت درست كسب و انتقال تكنولوژيهاست. چنين مكانيزمي موظف به ارزيابي بلوغ و ضعفها و قوتهاي فناوريها، پيش بيني و چگونگي كسب و انتقال آنها است.

7- توسعه سيستم تحليل ريسك
تحليل ريسك هر مارپيچ، فعاليتي است كه متمايز كننده فرايند توسعه مارپيچي از ساير فرايندهاست. در زمان پايان هر مارپيچ، تحليلي اساسي صورت مي گيرد تا ضمن بررسي ميزان انطباق قابليتهاي محصول پديد آمده با نيازها و الزامات مشتريان، فناوريهاي قرارگرفته در محصول نيز مورد بازبيني قرار گيرند تا از به روز بودن آنها اطمينان حاصل شود و زمينه‌هاي جايگزيني فناوري پيشين، با فناوري جديد براي قابليت مورد نظر فراهم شود.

در اين بين، نياز به مكانيزمي است تا با بررسي موارد ياد شده در پايان هر مارپيچ تصميم به ادامه ، توقف و يا اصلاح فرايند توسعه محصول را هدايت كند.

نتايج مكانيزم‌هاي بازخورد و تعامل با مشتري و نيز رصد تحولات بويژه تغييرات فناوريها، خود بخشي از اطلاعات مورد نياز سيستم تحليل ريسك را فراهم مي سازند. بنابراين در توسعه سيستم‌ها و مكانيزم‌هاي ياده شده، بايستي چگونگي تعامل آنها مورد توجه قرار گيرد.

نتيجه گيري
با توجه به ضرورت كنترل ريسك فناوري و تغييرات نيازمنديهاي مشتريان و نيز مديريت هزينه و زمان، لازم است تا در اتخاذ رويكرد توسعه و تحويل محصول بازنگري اساسي صورت پذيرد. برخي صنايع، در بهره گيري از رويكردهاي جديد توفيقات بسياري را نصيب خود كرده اند كه اين توفيقات آنان را به طرح هر چه بيشتر محصولات آتي بر اساس نگرش توسعه و تحويل تكاملي سوق داده است.

پياده سازي رويكرد تكاملي و توسعه مارپيچي زماني از سهولت بيشتري برخوردار است كه زمينه‌ها و الزامات اوليه آن شناسايي شود و فراهم آيد. پيش از هر چيز بايستي مفاهيم آن بخوبي شناخته شود و با ايجاد مكانيزم‌هايي براي مديريت تعامل با مشتري، مديريت كارگروهي، مديريت فناوريها و مكانيزم ارزيابي ريسك، تكميل شود.

منابع:
1- "Deffense Acquisitions، Future Combat Systems Challenges and prospects for succes"،US Government Accountability Office (Gao)
2- Farr John V،Multitiered Approach to Army Acquisition، Deffense Acquisition Review Journal
3- Frakas Kenneth، "Evolutionary Acquisition Strategies and Spiral Development process"، PM July-Auguest 2003
4- Feicket Andrew ، "The Army's Future Combat System Background and issues for congress" ، Library of congress ،April 2005

احمد اللهياري: كارشناس ارشد مديريت صنعتي
منبع:ماهنامه تدبير



برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ساعت: ۰۷:۲۲:۳۲ توسط:مديريت موضوع:

ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :